دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

این وبلاگ صرفا وبلاگی برای هواداران محمدرضا گلزار است.خواهشا توهین ممنوع!
دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

این وبلاگ صرفا وبلاگی برای هواداران محمدرضا گلزار است.خواهشا توهین ممنوع!

شب شیشه اى

 

متن مصاحبه  برنامه شب شیشه ایی با محمدرضا گلزار

 

رشیدپور:در 30 خرداد ماه 1386 به بینندگان تیز بین شبکه 5 رسانه ملی سلام عرض میکنم.این آخرین برنامه شب شیشه ای است .میهمان امشب برنامه ما بازیگر دوست داشتنی و خوش چهره سینمای ایران است. نوازنده حرفه ای موسیقی، فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک سیالات، رتبه 5 دانشگاه آزاد در سال 1373 ، پول ساز ترین بازیگر سینمای ایران ،محمد رضا گلزار سلام شب بخیر به برنامه ما خوش آمدید.

 عرض ادب و سلام دارم خدمت شما و مردم عزیزم. سوال نظر سنجی - در کدامیک از اثرات زیر محمد رضا گلزار موفق تر بوده است؟ 1- شام آخر 2- بوتیک 3- گل یخ 4- آتش بس

 رشیدپور: محمد رضا اهل انتقاد هستی یا که نه ازت انتقاد نکنم ؟

 

م.گلزار: بله لطفاً این کار را بکنید.

 رشیدپور:  بسیاری از کارشناسان میگویند که محمد رضا گلزار فقط به خاطر قیافه قشنگش چهره و ظاهرش و با تکیه

 به چشمهای سبزش ستاره سینما شده و غیر از این چیز دیگری نبوده است.

 م.گلزار: این چه سوالی است آقای رشید پور شما مگر از روحیه هنرمندان خبر ندارید قبلاً هم گفته بودم که اگر بخواهید از این سوالات بکنید از اینجا میروم.(از سر جا یشان بلند شدند )ترسیدین؟......

 

 رشیدپور: با خودم گفتم چرا حالا یکدفعه بلند شد. - باید از هنرمندان انتقاد کرد یا نه ؟

م.گلزار: من احساس میکنم که اگر در انتقاد غرض ورزی نباشد هیچ اشکالی ندارد .

 رشیدپور: اینکه شما با ظاهر زیبا در سینما موفق شده اید را میپذیرید؟

 م.گلزار: بخاطر چهره یا فیزیک خاص وارد سینما شدن از نظر شما اشکالی دارد.

 رشیدپور:  نظر شخصی من نه.

 م.گلزار: اینکه وارد سینما بشوی اشکالی ندارد شرط اصلی ماندگاری است من امیدوارم که در این عرصه که تازه وارد آن
 

 شده ام بتوانم ماندگار بشوم


 رشیدپور:  الان به دو تا نکته اشاره کردید یکی اینکه راه درازی دارم یکی اینکه می خواهم ماندگار بشوم کسی که

 نگاهش به سینما این بوده حتی فیلم اولش هم چنگی به دل نمی زند اگر نگاه شما این بوده فیلم اولت فیلم غیر مترقبه ای

 نیست فیلمی نیست که بشود روی آن حساب کرد .

 م.گلزار: فیم اول برای من که هیچ اطلاعاتی در مورد سینما نداشتم در بدو ورود. من خیلی اتفاقی وارد این عرصه شدم توسط آقای قادری و اینکه وقتی که وارد شدم سعی کردم بر دانش و تجربه سینمائی ام اضافه بکنم کما اینکه من حرف شما را نمی پذیرم کار سام و نرگس را من به عنوان کار اول دوست میدارم در آن زمان من هیچ پیش زمینه ذهنی نسبت به سینما نداشتم اگر کارنامه سینمایی من را تماشاکنید یک روند روبه رشدی در آن خواهید دید باز هم باید تلاش بکنم با این حال میدانم که ضعفهایی هم در کار من بوده و هست جبران میکنم.

 رشیدپور:  اگر این روند رو به رشد شما را بپذیریم محمد رضا گلزار در همین اواخر هم اشتباهات کمی را مرتکب

 نمی شود فیلمهایی از شما روی پرده میبینیم که میگوییم که محممد رضا که میگفت من می خواهم روند رو به رشد

 داشته باشم پس چه شد ؟

م.گلزار: ببینید فیلمی را که قرار است بازی بکنی از ابتدا نمی دانی که چه اتفاقی قرار است در آن بیافتد نام کارگردان حرفه

 ای و فیلمنامه پتانسیل خوبی دارد کستینگ خوب ، همه نشان می دهند که در آن باید اتفاق خوبی بیافتد و هیچ اطلاعی

 نسبت به نتیجه کار نداری و شرایط سینمای ما را نیز که میدانید اگر فیلمی ضعیف از آب در آمده است دلایلش اینها بوده

 است.

  رشیدپور:  یعنی بیشتر به اسمها نگاه کردی و فیلمنامه را دید ی که پختگی دارد .

م.گلزار: معمولاً اکثر کارگردانها قبل از شروع فیلمبرداری می گویند ما باهات همکاری میکنیم فیلم نامه جای عوض شدن

 دارد نظرات شما حتماً دیده خواهد شد ولی این اتفاق گاهی اوقات نمی افتد . ولی در بعضی فیلمها این اتفاق می افتد مثلاً کار

 آقای نعمت الله .

  رشیدپور:  من احساس می کنم که محمد رضا گلزار در فیلم آقای نعمت الله که اولین فیلمش هم است چقدر بازی خوبی

 از خودش به جا میگذارد کاندیدای دریافت جایزه از یک جشنواره معتبر سینمایی میشود چطور است که با یک کارگردان

 نا شناس می تواند بازی خوبی را از خودش به نمایش بگذارد ولی با یک کارگردان معتبر در این اواخر خیر؟

 

 م.گلزار: این را که میگویید من یاد یک جمله ای می افتم از جیمز دینک که همیشه در ذهن من است ایشان گفته اند که اگر بازیگری صحنه ای را آن طور که کارگردان میخواهد اجرا بکند، این کار خاصی نیست. یعنی هر آدمی با یکسری خصوصیات فیزیکی می تواند آن کار را انجام بدهد بهتر اینکه بازیگر مسیر را از کارگردان بگیرد طبق آن مسیر شرایطی که خودش میخواهد را ایجاد بکند تابع دستورات بودن کار خاصی نیست .

  رشیدپور:  یعنی کارگردان باید به بازیگر اعتماد بکند و فقط مسیر را به آن نشان بدهد؟

 م.گلزار: برای من در آتش بس اتفاق افتاد خانم میلانی اعتماد کردند کار آقای نعمت الله کار حسین لطیفی عزیز در توفیق اجباری که حتماً نتیجه اش را خواهید دید ؛ این اعتقاد من است .

 رشیدپور:  حالا که از محمد حسین لطیفی اسم بردی من لازم می دونم که به این نکته اشاره کنم که محمد حسین لطیفی

 آدم بسیار شجاعی است که قبول کرد اولین مهمان شب شیشه ای باشد بعضی مواقع نوار گفتگوی آقای لطیفی را میبینم

 که با شهامت و جرأت به سوالها جواب دادند خدمتشان عرض ادب میکنم و میگویم که قدر این شجاعتشان را میدانم

 .محمد رضا بوتیک یا آتش بس و کارهای خوبی که از تو در فیلم های مختلف دیده ایم در جشنواره فجر دیده نشد توجهی

 نشد به این بازیهای خوب ، من می خواهم بدانم که واقعاً بازی خوبی نیست ، یا توجه نشده . تحلیل خودت

 چیست؟واضح تر اینکه چرا گلزار اصلاً در جشنواره فجر مطرح نبوده است ؟

 

م.گلزار: من احساس میکنم که امر داوری امری سلیقه ای و نسبی است شاید هیئت داوران، نه انتخاب .برای اینکه هیئت

 انتخاب جشنواره 22فیلم بوتیک را لایق حضور در بخش مسابقه ندیدند گفتند پیام آموزنده و ارزش هنری ندارد حالا شاید

 خیلی عجولانه تصمیم گرفتند هیئت انتخاب برای فیلم بوتیک بهتر بود که میرفت و فیلم را تحت ذره بین قرار میگرفت الان

 بازیگران فیلم بوتیک را که ببینید. من احساس میکنم که غیر از خود من ، بازی مثلاً آقای رویگری ، خانم چهره آزاد، خانم

 گلشیفته فراهانی و آقای حامد بهداد و فیلمبرداری آقای کلاری نرفت در بخش مسابقه. فکر کنم که کمی کم لطفی شد نسبت به

 بوتیک در حالی که بعد از اکرانش مورداستقبال خیلی از منتقدین واقع شد حتی بهترین جایزه فیلم اول و دوم را به آقای

 نعمت الله دادند برای بخش میهمان .

  رشیدپور:  من میگویم که استقبال تما شاگر از یک فیلم مثلاً آتش بس که فیلم بسیار پر فروشی هم است، دلیل بر پر

 محتوا بودن یا کم محتوا بودن فیلم است یا خیر؟مردم می آیند یک فیلمی را میلیونی استقبال میکنند نظر شما چیست؟

 م.گلزار: فیلمی که با استقبال عمومی مواجه می شود یا فیلم شیکی است به نام آتش بس یا ....در مورد آتش بس هم این

 صحبت شده که پیام آموزنده ندارد یعنی آقای پسیانی دیگر با چه زبانی باید حدود 25 دقیقه از فیلم را د رمورد کودک درون

 تدریس میکرد شما این داستان کودک درون را می توانید در کتابهای مختلف مثل کتاب آقای ادوارد براون ببینید.خود خانم

لوچیا کا پاتیونه که کتاب کودک درون را نوشته ایشان در آمریکا یک سمینارهایی را برگذار میکنند که عده زیادی فیلم آتش

 بس را میبینند و راجع به آن بحث میکنند و در سایتشان هم من آدرس سایت را در اختیارتان میگذارم اگر مردم خواستند

 بعدش مراجعه بکنند و ببینند در مورد این فیلم در این سایت صحبت شده است چگونه پیام آموزنده ندارد؟

 رشیدپور:  من فکر می کنم وقتی مردم از اثری استقبال میکنند به احترام مردم ما هم احترام بگذاریم حتما ً یک چیزی

 هست که مردم به سینماها میروند و نگاه میکنند .

 

 م.گلزار: شاید این اتفاق قبلاً نبوده شاید ژانر فیلمهای کودک و نوجوان و کمدی قدیم بیشتر پرفروش بوده است ولی برای

 آتش بس محیا نشد که در بخش مسابقه وارد بشود.

  رشیدپور:  چقدر خوب است که بین فیلم پر فروش و پر محتوا خط کشی نکنیم مردم ما حتما ً از فیلمی استقبال میکنند که

 محتوایی دارد و جذب میکند به یک سمتی برویم که با ارائه یک محتوای خوب تماشاگر زیادی را به سینما بکشانیم و به

 سینما کمک بکنیم.خانم میلانی میگفتند که محمد رضا وقتی که آن سکانسی که در مورد کودک درون داشتیم فیلمبرداری

 میکردیم گریه کرد و ما تصویر برداری مان را انجام دادیم 3تا 4 ساعت نشسته بود داشت گریه میکردو به شما گفتند

 خوب اگر جنبه فیلم اینطوری را نداری خوب بازی نکن . - می خوای از پشت صحنه این فیلم بخشهایی رو ببینیم.بعد شما

 صحبت کنید. پخش پشت صحنه فیلم

 

 م.گلزار: در مورد آن سکانس باید بگویم که سکانس خیلی سختی بود برای اینکه زمانی در یک فیلمی قرار است که یک

عزیزی را از دست بدهی یک اتفاق بدی برایت می افتد شرایط برایت محیا است حس گرفته ای در طول فیلم میری و برای

 آن شرایط گریه میکنی زمانی هست که به شما میگویند بیا برای کودک درونت گریه کن کودک درونی که من تا قبل از فیلم

 آتش بس نمی دانستم که چه هست . بچه گانه گریه کردن خیلی کار سختی بود برای من.گریه من نزدیک 4 ساعت طول

 کشید و دیگر بند نمی آمد حالا من نمی دانم که کودک درونم کمک کرد که این اتفاق بیافتد خانم میلانی برایشان اینقدر جالب

بود که میگفتند خوب رضا بشین آن گوشه گریه کن و ادامه صحنه را بگیریم .

 رشیدپور: 3 تا فیلم خوب که پس از انقلاب در سینما ایران ساخته شده است کدام فیلمها بوده است از نظر خودت؟

 م.گلزار: هامون را خیلی دوست دارم کارآقای مهر جویی سگ کشی کار استاد بیضایی و آتش بس .

  رشیدپور:  شما بازیگر پولسازی برای سینمای ایران بودی من یک آماری را می خواندم که 6 میلیارد تومان در طی دو

 سال فروش کرده است فیلمهایی که شما بازی کرده اید. اولاً می خواهم ببینم که این مساله چقدر خود این آدم را مغرور

 کرده چقدر از خودش بیخود شده است و چقدر در دست مزدهایش تغییر ایجاد کرده است ؟

 

 م.گلزار: اینکه فیلمهای من پر مخاطب بوده اول لطف خدا است و بعد لطف مردم که همیشه شامل حال من بوده است آقای

 رشید پور اقتصاد سینمای ما خیلی بیماراست من اگر بتوانم برای این اقتصاد بیمارکاری انجام بدهم خوشحالم .

  رشیدپور:  یکی از کارگردانهایی که در برنامه ما شرکت کرده بودند میگفتند که اصلاً 1میلیارد تومان برای سینمای ما

 فروش چشمگیری نیست .

 

 م.گلزار: درسته برای اینکه قیاس کنید فروش 1میلیارد تومان را با فروش اقصی نقاط دنیا می فهمید که این فروشی نیست .

 

  رشیدپور:  همین نیاز سینما باعث نمی شود که ما بیشتر به طرف سینمای گیشه برویم ؟

 

 م.گلزار: خوب الان که خیلی استقبال نمی شود از سینمای گیشه.

 رشیدپور: این جان مایه حرف خودت است که مخاطب هم محتوا را هم جذابیت را باید در کنار هم ببیند . - در مجلات و

 روزنامه ها در مورد دست مزد بازیگرها می خوانیم مواقعی دست مزد های نجومی هم گفته میشود ولی وقتی رجوع

 می کنید به دست مزد یک کارگردان شاید یک دوم یا یک سوم دست مزد بازیگری است که در آن فیلم بازی کرده است فکر

 نمی کنید این ظلم بسیار بزرگی است به کارگردانی که روح او در فیلم جریان پیدا میکند دست مزدش نصف بازیگرانش

 است.

 م.گلزار: متأسفانه این معضل است که گاهی دست مزد بازیگرها بیشتر از کارگردانها است در همه جای دنیا همین است

 ولی من احساس میکنم که به آدمهای شاخص سینمایی و پیشکسوتان بیشتر باید اهمیت بدهیم یعنی باید آقای فریدون گله با آن

 همه گوشه نشینی با آن شرایط به خاک سپرده بشود یا مثلاً آقای نوذری .آقای بابک بیات با آن شرایط واقعاً ناراحت کننده بود.


 رشیدپور:  شما به عیادت آقای بیات در روزهای آخر رفتید منظور شما بیشتر اینگونه حمایت معنوی است یا حمایتهای

 مادی و از این گونه؟

 م.گلزار: به هر دو احتیاج دارند یعنی هم از لحاظ مالی که قطعاً تأمین نیستند سینمای ما بسیار سینمای فقیری است وهم از

 لحاظ معنوی که ابداً رسیدگی نخواهد شد.من پیشکسوتانی را میشناسم که سالها است که به آنها پیشنهاد کاری نمی شود .

 رشیدپور:  شنیده ام فیلمنامه هم نوشته ای؟

 م.گلزار: یک طرح فیلمنامه من دارم به نام نیش و بش(؟) که ثبتش هم کرده ام یک کار طنز موقعیت است .

 رشیدپور:  اگر زمانی قرار باشد که کارگردان باشی حاضر هستی در فیلمت بجای ستاره ها از پیشکسوتان استفاده بکنید؟

  م.گلزار: چرا که نه اگر به آن نقشها بخورند. الان اکثر فیلمنامه هایی که هست جوان گرا است .

رشیدپور: در جایی از این برنامه بجایی رسیدیم که چقدر خوب است که بازیگرانی که پر درآمد هستند و سوپر استار

 هستند در کارهای عام المنفعه شرکت بکنند کسی که بلیط می خرد و به سینما می آید و به چهره شدن آن شخص کمک

 میکند متقابلاً آن بازیگر هم یک عکس العملی در مورد جامعه اش داشته باشد تا به حال به این قضیه فکر کردی و تا به

 حال کاری از دستت برآمده که انجام بدهی ؟

 م.گلزار: خیلی دوست ندارم که در مورد این مسئله صحبت بکنم چیزی که همه میدانند این است که تیم والیبالی من دارم

 والیبال هنرمندان که من سمت کاپیتانی را دارم نزدیک 4 سال است که تأسیس شده است که ما هر سال 12 بازی در

12 شهر مختلف انجام میدهیم که عوایدش برای امور خیریه صرف می شود برای سازمان بهزیستی، انتقال خون، کودکان

 بی سر پرست، معلولین ذهنی و جسمی و کارهایی که از دستمان بر بیاید یا اگر شخص خاصی مد نظر باشد از ورزشکاران

 و بازیگران که بضاعت مالی خوبی ندارند ما این کار را انجام می دهیم


رشیدپور:راستی پدر شما بسکتبال بازی میکنند ؟

 م.گلزار: پدر من رشته اصلی اش دو میدانی بوده است .

رشیدپور: شما چند تا برادر خواهرید ؟

 م.گلزار: مگه دیشب نگفتید که وارد حریم خصوصی نشید؟

رشیدپور: اون در مورد خودم بود

 م.گلزار: این را جواب میدهم ولی دیگر نپرسین ما 4 تا هستیم 3 تا پسر هستیم و یک خواهر. من، یک خواهر و یک برادر

 بزرگتر دارم دو تا بزرگا ازدواج کرده اند من و کوچیکه در خدمت شما هستیم .

رشیدپور:هیچکدام از آنها در کار هنری نیستند ؟

 م.گلزار: خیر -

رشیدپور:بیشتر در خانواده تو را تشویق میکنند یا انتقاد ؟

 م.گلزار: در انتها جواب میدهم.

رشیدپور: بحث های خانوادگی و بحثهای جذابی که در مورد هنرمندان وجود دارد خیلی وقتها برای نشریات مختلف

 جذاب است من چند بار در برنامه گفتم که این یک نیاز سطحی است که در مخاطب وجود دارد و باید به آن پاسخ داد ولی

 بعضی وقتها احساس میکنم که بازیگرها حضور پر رنگتری دارند دچار یکسری حاشیه ها می شوند یکسری شایعاتی در

 مورد آنها در مجلات چاپ می شود و گاهی وقتها می تواند در روی ذهن مردم تأثیر منفی بگذارد چون می دانم که تو

 هم درگیر این حواشی بودی می خواهم از تو بپرسم که اصلاً نظر شما نسبت به شایعاتی که اطرافتان وجود دارد و

 چیزهایی که در مجلات و روزنامه ها چاپ می شود چیست؟

 م.گلزار: در مورد نشریات زرد به هر حال حاشیه سازی گریبانگیر همه بازیگران است من احساس میکنم که اگر وارد

 حریم خصوصی افراد نشوند ودر چهار چوب قانون باشد اشکالی ندارد گاهی اوقات است که با زندگی افراد بازی میکنند آدم

 نباید به هر ترتیبی برود و پول در بیاورد .

رشیدپور: من میگویم به قیمت زیر سوال بردن آدمها برای خودمان در آمد زایی نکنیم البته من در برنامه دیشب گفتم که

 99% اهالی مطبوعات آن ورق را حیثیت خودشان میدانند و من دست همه آنها را می بوسم اگر در صدی وجود دارد

 از آنها گلایه میکنیم.می گویم شاید یکی از دلایلی که این شایعات و اتفاقات بوجود می آید کم صحبت کردن است یعنی

 وقتی درد و دلهایمان را نمی گوییم در تریبونهای رسمی این شایعات هم بوجود می آید خودت از آدمهایی هستی که

 خیلی کم حرف می زنی شاید به همین دلیل اتفاقات و شایعات مختلف رخ می دهد.

 م.گلزار: من خیلی اهل مصاحبه نیستم آقای رشید پور احساس می کنم که مصاحبه های مختلف و شعار دادن باعث می شود

که بازیگر وارد حاشیه بشود به همین دلیل در طول این 7 یا 8 سال نزدیک 10 مصاحبه واقعی و رسمی دارم

 

رشیدپور: نمی ترسید که این کم صحبت کردن به این حواشی دامن بزند؟

 م.گلزار: به هر حال چه صحبت بکنی و چه نکنی سر خود این نشریات زرد تصمیم میگیرند و می نویسند مردم باید

 تشخیص بدهند که کدام صحت دارد و کدام نادرست است .

 

رشیدپور:یک قطعه فیلم برای شما پخش میکنیم حستان را بفرمایید. پخش بخشهایی از مسابقات جهانی وزنه برداری وبلند

 کردن وزنه توسط حسین رضا زاده

 

 م.گلزار: من فکر میکنم که هیچ ایرانی نیست که این صحنه را ببیند و مو برتنش سیخ نشود به نظر من هرکس در هر جای

 دنیا که بتواند نام ایران و ایرانی را بزرگ و با شکوه بکند باعث افتخارمان است من از صمیم قلب آرزو می کنم که همه ما

 ایرانیان بتوانیم نام ایران و ایرانی را بلند آوازه بکنیم .در ضمن به اعتقاد ات آقای رضا زاده اشاره میکنم که مطمئناً در

 موفقیت هایشان به ایشان کمک می کند .

رشیدپور: اعتقادات به موفقیت شما هم کمک کرده است؟

 م.گلزار: اعتقاد قلبی من .ببینیدآن بالا یک چیز عجیب غریبی است جایی خواندم که آنچه که خداوند به انسان داده است یک

 موهبت الهی است و انسان هیچ استحقاقی در گرفتن آن نداشته است خدا خواسته که هرچیزی را به انسان بدهد مورد دوم

 این است که آن چیزی را که به افراد داده می شود اگر به یکسری آدمهای دیگر اگر داده میشد شاید به آن صورت که بقیه

 استفاده میکنند نتوانند استفاده بکنند .پس خدا می داند که کی را کجا قرار بدهد و مورد آخر این است که هرکسی هرچقدر که

 به آن داده میشود به همان اندازه هم باید جوابگو باشد یعنی خدا به کسی هرچقدر محبت بکند باید به همان اندازه جوابگو

 باشد .

رشیدپور: شما اهل مطالعه کتابهای مذهبی هستید؟

 م.گلزار: برای شما عجیب است ؟

رشیدپور: نه عجیب نیست.

م.گلزار: من معارف اسلامی تدریس میکردم آقای رشید پور،قبل از اینکه وارد سینما بشوم زمانی که کار موسیقی میکردم

 آموزشگاه درس میدادم .اینجا بگویم که تنها آقای رضازاده برای کشور ما کسب افتخار نکرده اند کسانی زیادی هستند مثل

 آقای علی دایی ،علی کریمی، هادی ساعی و عزیزان المپیادی که به آنطرف می روند.

 

رشیدپور:موسیقی را کلاً رها کردی منو رها کن از این فکر موسیقی ؟!!

 

 م.گلزار: برای من خیلی دیگر فرصت نیست برای تمرین موسیقی. ما از صبح تا شب نزدیک 13 تا 14 ساعت را جلوی

 دوربین به سر میبریم . الان هم 3،2 تا پروژه است که من دارم پشت سرهم کار میکنم برای همین به گیتار دیگر نمی

 رسم.ولی ساز پرکاشن درام را پیگیری کرده ام .

رشیدپور: کجا تمرین میکنی با اون صدای زیادی که داره

م.گلزار: به هر صورت هدفن ....../ -

 چند تا اسم می خوانم نظرتان را بفرمایید.

  1- رضا عطاران:خوش طبع و با مزه

 2- محمد رضا فروتن:

ایشان نازنینی است که قلباً بسیار دوستشان دارم و یک سبک خاصی را آورده اند در سینما بسیار بسیار دوست داشتنی من کارهای شب یلدا ، زیر پوست شهر و قرمزشان را خیلی دوست دارم .

 3- امین حیایی:آقای حیایی که ما بعد از کما صمیمیتی را با هم داریم بسیار بازیگر مستعد و دوست داشتنی هستند.

 4- پوریا پور سرخ:عزیزی که فکر می کنم تا سوپر استار شدن فاصله زیادی ندارند .

 5- استاد عزت الله انتظامی :عاشقانه ایشان را دوست دارم الگوی بسیار خوبی هستند برای بازیگرها .

 6- استاد جمشید مشایخی:ایشان را از همین جا پیشانی شان را ماچ می کنم .

 7- پرویز پرستویی:من احساس میکنم که هر پلان بازی ایشان یک آموزش بازیگری است.

 8- ایرج قادری :من از همین جا سلام میکنم خدمتشان .ورود من به سینما از طریق ایشان بود من خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم و همیشه هم از ایشان قدر دانی کرده ام.



رشیدپور:جالب است که تو فرصتهای خوبی داشتی که در فیلمهای مختلف بازی بکنی مثل مهمان مامان و سربازهای

 جمعه که این اتفاق به دلایلی نایفتاد ای کاش می افتاد و به پرونده کاری تو اعتبار بیشتری هم میداد.

 م.گلزار: در مورد مهمان مامان من در تمامی تمرینات حضور داشتم و در خدمت استاد مهرجویی بودم من حتی آن ابزار

 گرو شکنی لباسها هم آماده بود و تمام دور خوانی ها هم من بودم ولی متأسفانه هم زمان شد با کما من در کما باید ریشم را

 میزدم ولی در مهمان مامان باید با ریش ظاهر می شدم و لی این قسمت من نشد قسمت آقای پیروز فر شد.در مورد کار آقای

 کیمیایی هم من در آن زمان تحت قرار داد با یک شرکت تبلیغاتی بودم و موهایم بلند بود . و راه هموار نشد.

 رشیدپور: آن نکته کلیدی چه بود.؟

 

 م.گلزار: من هرچه در زندگی ام دارم از پدر و مادر نازنینم دارم و می دونم که الان دارند برنامه رو می بینند دستشان را می بوسم.

 

مصاحبه نشریه فوتبال با محمدرضا گلزار



- چندی پیش نشریه تخصصی فوتبال به سراغ محمد رضا گلزار رفته و این بازیگر سینمای ایران حرفهای جالبی درباره فوتبال زده است . در روزهای داغ فوتبالی، بخشی از این مصاحبه را می‌خوانید :

فوتبال : چهره چه نقشى در سوپراستارى شما داشت ؟!

محمدرضا گلزار : سوپراستار بودن قواعد و المان هاى بسیارى دارد که همگى لازم و ملزوم یکدیگرند . قطعا" چهره و داشتن چهره اى محبوب نیز یکى از آن حلقه هاى زنجیرى است که در کنار هم باعث این اتفاق مى شود ولى قطعا" نه به تنهایى .

فوتبال : سختى هاى زندگى یک سوپراستار چیست ؟! و لذت هایش ؟!

محمدرضا گلزار : نامش سختى نیست ، من نامش را دغدغه مى گذارم ، به لطفى که خدا به انسان مى کند نام سختى گذاشتن ناشکرى است . یکى از بهترین لذت هاى سوپراستار بودن ، ارتباط با مردم است .

فوتبال : عجیب ترین صحنه اى که در برخورد مردم با خودت داشتى ؟!

محمدرضا گلزار : قطعا" طى این 12 سال خاطره هاى بسیارى اتفاق افتاده که یکى از زیباترین آن ها که طى یک سفر با تیم ورزش به کرمان اتفاق افتاد ؛ شب بود و در نزدیکى هتل اقامتمان کیوسک روزنامه فروشى بود و من رفتم که روزنامه بخرم ، دیدم جوانى به0 مجله اى که عکس من روى جلد آن بود چند دقیقه اى است که خیره شده . مکث کردم تا رى اکشن آن جوان را ببینم اما چون چند دقیقه اى گذشت ، تصمیم گرفتم با او گپى بزنم اما به محض اینکه از پشت ، دست به شانه اش زدم با جیغ و سپس فرار او روبرو شدم ! ظاهرا" آن عکس ، افکارش و حضور من او را دچار یک وهم کرده بود که باعث این واکنش شد .

فوتبال : روزى که از خاطره ها پاک شوى ، چه روزى است ؟!

محمدرضا گلزار : روزى که توکلم به خدا و باور به خودم را فراموش کنم .

فوتبال : وقتى بچه بودى هدفت چه بود ؟!

محمدرضا گلزار : هدفم موفقیت بوده و هست .

فوتبال : فکر مى کردى یک روز به یک سوپراستار تبدیل شوى ؟!

محمدرضا گلزار : فکر مى کردم موفق شوم و به هدفى که دارم برسم .

فوتبال : اتفاقى که با فکر کردن به آن ناراحت مى شوى ؟!

محمدرضا گلزار : تنگ نظرى ها و تحمل نکردن یکدیگر .

فوتبال : بزرگترین دارایى ات چه مى تواند باشد ؟

محمدرضا گلزار : اعتقادم به خدا و اعتقاد به مردم و باور خودم .

فوتبال : تا حالا از گلزار بودن خسته شدى ؟

محمدرضا گلزار : نه اصلا" .

فوتبال : وقتى بازى مى کنى ، وقتى در نقش یکى دیگر فرو مى روى ، چه حسى به تو دست مى دهد ؟ هیچ وقت نقش هایت را «قضاوت» مى کنى ؟ مثلا" ، اه ! این چه کارى بود که شخصیت فیلم انجام داد ؟!

محمدرضا گلزار : خوب این قطعا" یکى از فنون بازیگرى است که در قالب نقش قرار بگیرى و هم ذات پندارى کنى ، اما زمانى به اوجش مى رسد که تکنیکت را نیز در بازیت به کار بگیرى ، بعضى از نقش ها بر من تاثیر داشته است آنطور که با شخصیتش مشغولم کند .

فوتبال : خواهند به گلزادر دنیایى که همه مى ر نزدیک شوند ، در جایى که عکس گرفتن با گلزار براى خیلى ها آرزوست ، تو دوستان و نزدیکانت را چطور انتخاب مى کنى ؟

محمدرضا گلزار : من به لطف همه احترام مى گذارم و معمولا" دوستان را با دقت انتخاب مى کنم و طبق سلایق شخصى ام براى انتخاب دوست و رفیق ، برایم رفاقت همیشه احترام خاصى داشته است .

فوتبال : هیچ وقت تو را با کس دیگر اشتباه گرفته اند ؟!

محمدرضا گلزار : با محمدرضا گلزار .

فوتبال : از چه کسى حرف شنوى دارى ؟ چه کسى مى تواند راى تو را بزند ؟

محمدرضا گلزار : همیشه از نظر پدر و مادرم استفاده کردم .

فوتبال : یک سوال سخت ... محمدرضا گلزار با این همه دوست و آشنا با این همه هوادار ، آدم تنهایى است یا نه ؟

محمدرضا گلزار : قطعا" تنهایى هاى خودم را دارم .

فوتبال : کتاب وقت تنهایى ؟

محمدرضا گلزار : قرآن .

فوتبال : از خلوت خودت حرف بزن . جایى هست که بتوانى در آن « گلزار » نباشى ، فقط یک آدم عادى باشى ؟

محمدرضا گلزار : البته من همه جا گلزار هستم چون نام فامیلم است ( خنده ) .

فوتبال : چقدر اهل فوتبالى ؟!

محمدرضا گلزار : همیشه بیننده ى خوبى براى فوتبال بوده ام ، اما هیچوقت ورزش حرفه ایم نبوده .

فوتبال : در فوتبال هم مى توانستى به اندازه ى سینما موفق باشى ؟!

محمدرضا گلزار : اگر وارد مى شدم شاید ، اما اولویت ورزشى دیگرى داشتم و آن هم والیبال بود .

فوتبال : چرا فوتبال ایران دچار ضعف شده است ؟!

محمدرضا گلزار : این بحث بحثى تخصصى است . من تنها مى توانم آرزو کنم با توجه به چهره هاى خوبى که در فوتبال داریم موفق شویم .

فوتبال : اگر فوتبالیست مى شدى دوست داشتى در چه تیمى بازى کنى ؟

محمدرضا گلزار : تیم ملى .

فوتبال : در زندگى دروازه بان هستى یا فروارد ؟

محمدرضا گلزار : سرمربى !

فوتبال : تا حالا پنالتى دادى ؟

محمدرضا گلزار : نه چون یاد گرفته ام در 18 قدم با احتیاط عمل کنم .


تدریس معارف!

آقای سوپر استار و تدریس معارف

چندین سال پیش همین موقع ها بود که با محمد رضا گلزار گفت وگویی انجام داده بودند.او در این گفت وگو حرف های متفاوتی زد، حرف هایی که شاید تا به حال نزده بود. حرف هایی درباره روحیات و اعتقادات مذهبی اش. بحث از ارادت او و پدرش به حضرت امام رضا و انتخاب نام محمدرضا برای او شروع شد و به قسمت ختم شد. حرفهایی او درباره قسمت مثل معلم دینی ها بود: «قسمت آدم هر چی باشه، همون می شه، هرچند که انسان دارای اراده است، اما اراده انسان در طول اراده خداوند است و همه چیز در نهایت به اون بالا بر می گرده.» هنوز کلامش تمام نشده بود که وسط حرف هایش پریدند و گفتند چقدر مثل معلم دینی ها حرف می زنی که بلافاصله گفت: «مگر نمی دونستی معارف درس می دادم. من حدود سه سال کارم این بود و در کلاس های آموزش کنکور معرف و بینش اسلامی تدریس می کردم.»♥


گفت و گوی مهدوی کیا با محمدرضا گلزار



مهدی مهدوى کیا : در فیلم جدیدت چه نقشی داری ؟

محمدرضا گلزار : نقش عزرائیل را بازی کردم .



مهدی مهدوى کیا : هنوز فرصت نکردم این فیلم را ببینم حتماً خانوادگی مى رویم سینما و مى بینیم !



محمدرضا گلزار : کدام فیلم های من را دیدی ؟



مهدی مهدوى کیا : همه را دیدم .



محمدرضا گلزار : کدام را بیشتر دوست داشتی ؟



مهدی مهدوى کیا : از زبان دخترم باید بگویم ، چون توی خانه ی ما او فیلم مى گذارد و بقیه فقط باید تماشا کنند ! فکر مى کنم فیلم «آتش بس» را ۱۰ بار با هم نگاه کردیم . تو کدام گل من را دوست داشتی ؟



محمدرضا گلزار : همه ی گل ها و همه ی بازى هایت را دوست داشته و دارم . اما گل خاص ... یک گل زدی که سربازى ات را بخشیدند !



مهدی مهدوى کیا : به آمریکا ؟



محمدرضا گلزار : بله ، همان را دوست دارم . راستی در جام جهانی طرفدار کدام تیم هستی ؟



مهدی مهدوى کیا : طرفدار تیم خاصی نیستم ، ولی فکر مى کنم سه تیم اسپانیا ، آرژانتین و انگلیس شانس قهرمانی دارند . نظر تو چیست ؟ فکر مى کنم طرفدار آرژانتینى ، نه ؟

محمدرضا گلزار : نه ، من که برزیلی ام . ولی امسال فکر کنم اسپانیا ، آرژانتین یا انگلیس قهرمان شوند .


مهدی مهدوى کیا : برزیل به خاطر مربی اش آنچنان شانسی ندارد چون خودش یک هافبک دفاعی بوده ، با دو هافبک دفاعی بازی مى کند و کار تیم را به هم ریخته . کلاً این تیم ، آن برزیل همیشگی نیست که همه ی تیم ها را با قدرت می برد . من هم شانس اسپانیا و آرژانتینن را بیشتر مى بینم .



محمدرضا گلزار : بله ، دقیقاً . من از بچگی برزیل را دوست داشتم اما این دوره ...



مهدی مهدوى کیا : همه ی فوتبال ها را مى بینی ؟



محمدرضا گلزار : بازی های جام جهانی را که باید ببینم ، ولی بیشتر بازی های بارسلونا را نگاه میکنم .



مهدی مهدوى کیا : به خاطر «لیونل مسی» ؟



محمدرضا گلزار : بله ، اکثر بازیکنان بارسلونا را دوست دارم ولی بیشتر به مسی علاقه دارم . تیم ملی آرژانتین هم که خب ، یکی از مهره های اصلی اش مسی است و طبیعتاً آن را هم دوست دارم !



مهدی مهدوى کیا : از فیلم های جدیدت بگو ؟



محمدرضا گلزار : گفتم ، الان «دموکراسی تو روز روشن» را روی پرده دارم ، که نقش عزرائیل را توی آن بازی کردم . نقشم هم خیلی کوتاه است و به این دلیل پذیرفتمش که احساس مى کردم نقش تأثیر گذاری است و هر آدمی که این فیلم را مى بیند دست کم 4-5 دقیقه به زندگی اش فکر خواهد کرد . فکر مى کنم در این تأثیر گذاری ، دینم را آنطور که دلم خواسته ادا کرده ام . مطمئنم اگر تو این فیلم را ببینی ، بیشتر از 4-5 دقیقه به زندگى ات فکر مى کنی . به گل هایی که نزدی فکر مى کنی و آن دنیا یقه ات را مى گیرم !



مهدی مهدوى کیا : داشتم فکر مى کردم که کار شما خیلی حوصله می خواهد . مثلاً الان من چند دقیقه ای جلوی دوربین بودم و عکس گرفتم ، حوصله ام سر رفت و واقعاً خسته شدم . هر کسی نمى تواند از پس این کار ها بر بیاید و مثل تو باید صبور باشد .



محمدرضا گلزار : کار شما هم سخت است ؛ مثلاً سه جلسه در روز تمرین کردن ، وحشتناک است .



مهدی مهدوى کیا : بله ، در آلمان ما یک ماه تمام ، سه وعده در روز تمرین داشتیم . البته دو بار در طول فصل بدنسازی مى کردیم . حالا باید ببینیم در ایران - بعد از ۱۱ سال که اینجا نبودم - تمرینات بدنسازی چه جوری است . امیدوارم که سبکتر از آلمان باشد ! راستی اخبار تو را در والیبال تعقیب مى کردم . گویا در یک تیم لیگ برتری سمتی هم داشتی ؟



محمدرضا گلزار : بله ، مربی بدنساز تیم ارتعاشات صنعتی بودم !



مهدی مهدوى کیا : چطور ؟ خودت هم والیبال بازی مى کردی ؟



محمدرضا گلزار : بله ، بازی مى کردم . یک بازی هم با پرسپولیس کردیم ، که بردیمشان . آن طرف داود سید عباسی ، کریم باقری ، شیث رضایی و فراز فاطمی بودند .



مهدی مهدوى کیا : ورزش برای همه خوب است . من همیشه به این دقت مى کنم و اعتقاد دارم که هنرپیشه های خوب ، باید هیکل خوبی هم داشته باشند . باید با هر لباسی که مى پوشند ظاهر جذابی داشته باشند . بعضی ها مى آیند با اینقدر شکم ، آدم از دیدنشان یک جوری میشود ! به خاطر همین مى گویم ورزش برایت خوب است . یعنی روزی دو جلسه تمرین مى کنی ؟



محمدرضا گلزار : بله ، صبح تمرین هوازی و بعدازظهر بدنسازی .



مهدی مهدوى کیا : باید همین کار را بکنی ، اگر نکنی اضافه وزن می آوری ، نه ؟



محمدرضا گلزار : تا قبل از شروع فیلمبرداری هر کار تازه ، تمرین مى کنم . استعداد چاقی دارم ، شدیداً !



مهدی مهدوى کیا : من هم همینطور ، اگر یک ماه تمرین نکنم ، وحشتناک چاق مى شوم . اما هادی - برادرم - برعکس من است . یک سال تمرین نمى کند ، بعد مى بینی وزنش دو کیلو هم کم شده ! در حالی که من دو هفته تمرین نمى کنم ، 3-4 کیلو به وزنم اضافه مى شود !



محمدرضا گلزار : از استیل آذین چه خبر ؟ چیزی هست که مردم ندانند و بخواهی بگویى ؟



مهدی مهدوى کیا : نه ، چیز خاصی نیست . سال پیش - که البته من کل فصل را نبودم - در چند بازی آخر بد شانسی آوردیم . اما امسال سرمایه گذارى خیلى خوبى روى تیم شده . امسال مى خواهیم قهرمان شویم .



محمدرضا گلزار : با آقاى هاشمیان هم قرارداد بستند ؟



مهدی مهدوى کیا : نه ، قرارداد وحید هاشمیان تمام شده ، ولى هنوز توافقى با تیم جدیدى نداشته .



محمدرضا گلزار : کریم انصارى فرد را گرفتند ؟



مهدی مهدوى کیا : نه ، مى گویند کریم رفته پرسپولیس . فعلاً استیل آذین فقط سه بازیکن ( سیاوش اکبرپور ، میلاد زنیدپور و سوشا مکانى ) گرفته است . تا بعد ببینیم چه مى شود ... خب ، تو بگو ؛ کار جدید چه خبر ؟



محمدرضا گلزار : فعلاً که دارم فیلمنامه مى خوانم و کار جدیدی را شروع نکرده ام .



مهدی مهدوى کیا : بار قبل که داشتم بر مى گشتم آلمان ، مى خواستم بیایم آن فیلمی که درباره ی زندگی خودت بود را توى سینما ببینم ، ولی وقت نشد و ما رفتیم .



محمدرضا گلزار : توفیق اجباری ؟ ندیدی ؟



مهدی مهدوى کیا : ندیدم ؟! این دختر ما پدرمان را درآورد بس که این فیلم را برایمان گذاشت ! رضا عطاران خیلی خوب بازی کرده بود . این پیر مرده (احمد پور مخبر) هم کارش گرفته ها ؛ هر فیلمی نگاه مى کنیم در آن بازی مى کند . کی آوردش توی سینما ؟



محمدرضا گلزار : رضا عطاران .



مهدی مهدوى کیا : در تمام فیلم ها هست !