سایت موسسه فرهنگی هنری قرن 21 اعلام کرد :فیلم تو و من در تاریخ 92/6/3 عرضه می شود.
تو و من فیلمی است کمدی و رومانتیک از محمد بانکی که در سال ۱۳۹۰ ساخته شد. محمدرضا گلزار، الناز شاکردوست، بهنوش بختیاری و شیرین بینا در این فیلم بازی میکنند.
خلاصه داستان :
دو جوان (محمدرضا گلزار و الناز شاکردوست) بنا به دلایلی مجبور می شوند مدتی نقش نامزدهای یکدیگر را بازی کنند. اما در این میان درگیر ماجراهای مختلفی می شوند و پس از مدتی واقعا به یکدیگر علاقه مند می شوند…
کارگردان: محمد بانکی
تهیه کننده: اصغر بانکی
نویسنده: رضا بانکی
تدوین: محمد بانکی
تاریخ اکران: 15 شهریور 1391
زبان: فارسی
محصول کشور: ایران
مدت زمان:108 دقیقه
بهنوش بختیاری: محمد رضا گلزار تکه؛ هم خوش استیل،هم خوش چهره، منم طرفدارشم !
بهنوش بختیاری بازیگر شناخته شده سینما وتلویزیون ایران در مطلبی که به نقل از او منتشر شده به تمجید از محمد رضا گلزار پرداخته است.
به گزارش پارس توریسم، خانم بختیاری در یادداشت خود نوشته است اگر محمد رضا گلزار در هالیوود زندگی می کرد به همین اندازه محبوب و قابل احترام بود. به همین علت احساس می کنم در کل ایران هم محمد رضا گلزار یکی است! من در چند فیلم با آقای گلزار همکاری کرده ام ومانند برادرم دوستشان دارم. ایشان علاوه براینکه بازیگری خوش استیل و خوش چهره هستند بسیار خوش اخلاق، مهربان و مردمی نیز هستند و همین امر باعث می شود من یکی از طرفداران ایشان باشم.
علاوه بر این، ایشان بازیگر فوق العاده ای هستند اولین کسی هستند که سر صحنه حاضرمی شود و برای کارش ارزش بالایی قائل است!
فکر می کنم با این تفاسیر می توان ایشان را فوق ستاره سینمای ایران دانست. چون کمتر بازیگری است که همه این ویژگیها را یکجا داشته باشد. حتی در بین بازیگران هالیوود هم چنین بازیگری وجود ندارد!
این بازیگر سینما و تلویزیون در ادامه افزوده: به همین سبب، دستمزدی که به ایشان پیشنهاد شده، کاملا منطقی است و آقای گلزار لایق این دستمزد و حتی بالاتر از این است! در حالی که بازیگران هم مانند فوتبالیستها زحمت می کشند و قابل احترام اند. اگر بازیگران ما دستمزد مناسبی بگیرند نیازی نیست که به بازی در هر کاری تن بدهند و می توانند خیلی گزیده تر عمل کنند. در حال حاضر هم خیلی خوشحالم که تهیه کننده ای حاضر شده دستمزدی را که لایقی گلزار است به ایشان بدهد و از صمیم قلب تبریک می گویم.
بهنوش بختیاری دربخش پایانی مطلب خود آورده است: برای برخی همکاران که از روی حسادت سعی کردند ایشان را تخریب کنند بسیار متاسفم. برخی همکاران دراین چند روز به سبب بخل و کینه، برای کم کردن طرفداران گلزار، تلاش کردند که خوشبختانه موفق نبودند و چیزی از محبوبیت گلزار ،که پدیده سینمای ایران است کم نشد.
شبکه ایران/حـــامد مظفــــری: در حالی که حدودا یک سالی از اکران «تو و من» تازه ترین ساخته سینمایی دفتر سپاهان فیلم می گذرد اما فروش این فیلم بیشتر از 500 میلیون نبوده است آن هم در حالی که حداقل دو برابر این رقم، هزینه تولید این فیلم بوده است. محمد بانکی کارگردان «تو و من» در گفتگو با شبکه ایران درباره برخی نکات حاشیه ای مربوط به این فیلم سخن گفته است. بخشهایی از گفته های بانکی را در ادامه می خوانید:
تنها در دو جا گریم تند داشتیم
درباره گریمهای اغراق شده بازیگران «تو و من» باید بگویم هر چیزی وقتی بجایش باشد هیچ ایرادی ندارد و مشکلی هم پیش نمی آید. اگر گریم در جای مناسب خود تند باشد هیچ مشکلی ایجاد نمی شود. ما هم در «تو و من» در دو جا گریم تند داشتیم؛ یکی مجلس عروسی بود که طبیعت مجالس عروسی گریمهای تند بانوان در آن است؛ اغلب خانمها برای گریم شدن جهت شرکت در مراسم عروسی ساعتها وقت می گذارند و دیگری در جشن تولد که در تولد هم معمولا چنین رویه ای حاکم است. در مورد پوستر هم سعی کردم شدت گریم را کم کنم و حداقل هشتاد درصد تندی میک آپ، تعدیل شد!
فکر می کردم گلزار با کلاه لبه دار مورد توجه مخاطبان قرار گیرد
درباره طراحی بیلبوردها و پوسترهای فیلم هم هرچند انتقاداتی به من وارد شده اما من فکر می کردم تیپی از گلزار که کلاه لبه دار بر سر دارد بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. البته عکسهایی از فیلم داشتیم که گلزار با کراوات و پاپیون بود و شاید اگر از آن تصاویر استفاده می کردم پوسترها شیک تر می شد اما دوست داشتم پوسترها جوان پسندتر باشد. درباره اینکه گفته اند طراحی پوستر با کراوات و پاپیون مشمول ممیزی می شود هم باید بگویم این طور نیست و تازگیها در این باره سخت گیریهای خاصی انجام نمی شود.
محمدرضا گلزار در کنار محمد بانکی در پشت صحنه «تو و من»
به هنگام فیلمبرداری «دو خواهر» هم به گلزار گفتم راه رفتن اش ایراد دارد
درباره صحبتهای اخیرم پیرامون راه رفتن گلزار باز هم می گویم که هر بازیگری یک ایرادی دارد درست مثل هر انسانی که یک ایرادی دارد. من به هنگام فیلمبرداری «دو خواهر» هم به گلزار گفتم که راه رفتن اش ایراد دارد و باید تمرین کند تا این نقیصه برطرف شود اما وقتی خودش تمرین نمی کند دیگر مسئولیت از من سلب شده است. ضمن اینکه تاکید دوباره بر یک ایراد ممکن بود باعث این شود که گلزار بدش آمده و کدورتی پیش آید پس بهترین راه این بود که نماهای او را طوری بچینم که ایرادات راه رفتن اش به چشم نیاید برای همین است که در «تو و من» گلزار را فقط در نماهای بسته می بینیم و حتی یک لانگ شات از او هم نداریم. من سالیان سال عکاس بوده ام و لنز را خیلی خوب می شناسم. وقتی یک زاویه صورت خراب است از آن نمی گیرم و سعی می کنم از زاویه های خوب بگیرم.
اینکه در آینده باز هم با گلزار همکاری کنم یا نه، معلوم نیست
درباره اینکه در آینده باز هم با گلزار همکاری کنم یا نه، معلوم نیست و بیش از همه بستگی دارد به سناریویی که برای کار بعدی استفاده می کنیم. روال کار من این طور است که ابتدا سناریو را می پسندم و بعد از قطعی شدن سناریو به سراغ تامین بودجه می روم و بعد از آن به دنبال انتخاب بازیگر. این را هم یادتان باشد که من به جز یکی دو بازیگر اصلی فیلمهایم که از چهره ها انتخاب می شوند معمولا نقشهای مکمل را به بازیگران متبحر اما کمتر شناخته شده می دهم. در همین «تو و من» بیست چهره جدید وجود دارد. در «دو خواهر» هم همین طور بود؛ این خودِ من بودم که هوشنگ حریرچیان را از تئاتر اصفهان آورده و از او بازی گرفتم و حالا هم می بینید که به گل سرسبد سریالهای تلویزیونی بدل شده.به تازگی مقاله ای را خواندم درباره برخی بازیگران که به دلیل پرکاری در یک سری نقشها کلیشه شده اند اما اگر بخواهید با گلزار مقایسه کنید می بینید که او حداقل این مزیت را دارد که سالی بیشتر از یک یا دو فیلم بازی نمی کند.
چندی پیش نشریه تخصصی فوتبال به سراغ محمد رضا گلزار رفته و این بازیگر سینمای ایران حرفهای جالبی درباره فوتبال زده است . در روزهای داغ فوتبالی، بخشی از این مصاحبه را میخوانید :
فوتبال : چهره چه نقشى در سوپراستارى شما داشت ؟!
محمدرضا گلزار : سوپراستار بودن قواعد و المان هاى بسیارى دارد که همگى لازم و ملزوم یکدیگرند . قطعا” چهره و داشتن چهره اى محبوب نیز یکى از آن حلقه هاى زنجیرى است که در کنار هم باعث این اتفاق مى شود ولى قطعا” نه به تنهایى .
فوتبال : سختى هاى زندگى یک سوپراستار چیست ؟! و لذت هایش ؟!
محمدرضا گلزار : نامش سختى نیست ، من نامش را دغدغه مى گذارم ، به لطفى که خدا به انسان مى کند نام سختى گذاشتن ناشکرى است . یکى از بهترین لذت هاى سوپراستار بودن ، ارتباط با مردم است .
فوتبال : فکر مى کردى یک روز به یک سوپراستار تبدیل شوى ؟!
محمدرضا گلزار : فکر مى کردم موفق شوم و به هدفى که دارم برسم .
فوتبال : کتاب وقت تنهایى ؟
محمدرضا گلزار : قرآن .
فوتبال : از خلوت خودت حرف بزن . جایى هست که بتوانى در آن « گلزار » نباشى ، فقط یک آدم عادى باشى ؟
محمدرضا گلزار : البته من همه جا گلزار هستم چون نام فامیلم است ( خنده ) .
فوتبال : چقدر اهل فوتبالى ؟!
محمدرضا گلزار : همیشه بیننده ى خوبى براى فوتبال بوده ام ، اما هیچوقت ورزش حرفه ایم نبوده .
فوتبال : اگر فوتبالیست مى شدى دوست داشتى در چه تیمى بازى کنى ؟
محمدرضا گلزار : تیم ملى .
فوتبال : در زندگى دروازه بان هستى یا فروارد ؟
محمدرضا گلزار : سرمربى !
« مصاحبه نوروزى محمدرضا گلــــزار با ماهنامه ى پرتو »
در سال 1388 چه کارهایى را در اکران و پخش داشتید ؟
محمدرضا گلزار : دو خواهر .
ازدواج کردید ؟
محمدرضا گلزار : خیر .
پس شایعه هایى که پیرامون ازدواج شما گفته شده صحت ندارد ؟
محمدرضا گلزار : خیر تماما" شایعه و کذب بوده است .
در سال 89 قصد ازدواج ندارید ؟
محمدرضا گلزار : من همیشه به ازدواج فکر مى کنم ولى معتقدم ازدواج یک قسمت است .
از زندگیتان راضى هستید ؟
محمدرضا گلزار : خدا رو شکر ، بله .
چه توصیه اى به مجرد ها دارید ؟
محمدرضا گلزار : توصیه مى کنم اگر شرایط کافى را دارند حتما" ازدواج کنند .
سال 88 براى شما چطور بود ؟
محمدرضا گلزار : من معتقدم خداوند آنقدر بنده هایش را دوست دارد که همیشه بهترین اتفاق را در تقدیرشان قرار مى دهد .
عشق یعنى چه ؟
محمدرضا گلزار : عشق یعنى خدا .
براى اینکه جامعه ى خوبى داشته باشیم باید چه کار بکنیم ؟
محمدرضا گلزار : باید فقط به رقابت سالم فکر کنیم .
تصور شما از اوضاع جهان در سال 89 ؟
محمدرضا گلزار : من به داستان هاى سیاسى علاقه ندارم و دخالت نمى کنم .
سال 89 سال ببر است چه تعریفى دارید ؟
محمدرضا گلزار : من به هیچ وجه اعتقادى به این نوع مسائل ندارم .
سال جدید را چطور مى بینید ؟
محمدرضا گلزار : باید امسال دست به دست هم کشور را رو به بهبودى ببریم .
برنامه تان براى عید ؟
محمدرضا گلزار : اگر سفرى داشته باشم قطعا" کارى خواهد بود .
خاطره اى از عید ؟
محمدرضا گلزار : آشنایى با ایرج قادرى در فروردین 79 .
خاطره تان از چهارشنبه سورى ؟
محمدرضا گلزار : همیشه یاد مرگ برادر ترانه علیدوستى مى افتم و اغلب از این روز مى ترسم .
پس در این مراسم شرکت نمى کنید ؟
محمدرضا گلزار : چرا ! چون به هر حال رسمى قدیمى و سنتى در فرهنگ ماست ولى اهل ترقه بازى و انفجار نیستم !
بهترین خبر در سال 88 ؟
محمدرضا گلزار : موفقیت هایى که در کارم بدست آوردم .
دوست دارید در سال جدید اول چه کسى را ببینید ؟
محمدرضا گلزار : سر سفره ى هفت سین پدر و مادر و خانواده ام را مى بینم و بین دوستانم امین حیایى و محمدرضا فروتن .
دوست دارید از چه کسى عیدى بگیرید ؟
محمدرضا گلزار : از خدا .
بهترین عیدى تان از چه کسى بوده است ؟
محمدرضا گلزار : سلامتى خودم و خانواده ام که از خدا گرفته ام .
آرزوى نوروزى تان ؟
محمدرضا گلزار : باز هم فقط سلامتى .
یک دروغ 13 ؟
محمدرضا گلزار : اینکه در روز 13 بدر دوست عزیزم امین حیایى دار فانى را وداع گفت !!!
منبع گروپ اختصاصی محمدرضا گلزار
محمدعلی سپانلو که روز چهارشنبه (21 فروردینماه) در شهر کتاب درباره بیهقی سخن میگفت، اظهار کرد: ناشناخته ماندن «تاریخ بیهقی» در ادبیات ایران پدیده غریبی است. این اثر خیلی دیر شناخته و معرفی شد، اما با این حال بر نسل جدید نویسندگان و ادیبان تأثیر گذاشت. نسخهای از این کتاب را انگلیسیها در هند یافتند. گویا غزنویان که به هند رفته بودند، آن کتاب را با خود بردند و حفظ کردند. زمانی از ابوالحسن نجفی شنیدم هنگامی که کتابخانههای هند را سروسامان میداندند، در انبارهایی کتابهای پوسیدهای بود که به آب ریختند و من همیشه فکر میکنم نسخههای مفقودشده از «تاریخ بیهقی» در بین آنها بوده است.
این شاعر و پژوهشگر از «تاریخ
بیهقی» به عنوان کتابی منحصر به فرد یاد کرد و گفت: این اثر از جنبه
تاریخنگاری، نثر و خبری باارزش است. به واقع بیهقی هم نویسنده است و هم
مورخ و هم خبرنگار. ما در آن ادوار کتابی به این پایه نداریم. یکی دیگر از
دلایل کممهری به بیهقی هم این است که بیشتر اهل فن به اثر او مراجعه
میکنند؛ برخلاف حافظ که عموم مردم غزلیاتش را میخوانند. بیهقی
تاریخنویسی جدی است، با این حال، طنز دیگران را در اثرش انعکاس میدهد.
سپانلو با اشاره به تصحیحهای موجود از «تاریخ بیهقی» گفت: یکی از نمونههای معروف و بهترینش، تصحیح علیاکبر فیاض است. البته کار جعفر مدرس صادقی برروی «تاریخ بیهقی» که یک ویرایش داستاننگرانه است، بسیار خوب است و به نفع جوانهاست که از این کتاب استفاده کنند. جعفر مدرس صادقی اثر را نقطهگذاری کرده است و با استفاده از نشانههای سجاوندی آن را خواناتر کرده که برای جوانها مؤثر است.
او در ادامه متذکر شد: قدرت بیهقی در دیالوگنویسی است. این دیالوگها نشان میدهد که در آن دوران فاصله زیادی بین زبان محاوره و کتابت نبوده است؛ برخلاف الآن که این فاصله بسیار است. همچنین از نظر شخصیتپردازی خوب عمل میکند و مخاطب به وضوح میتواند با سلطان مسعود غزنوی آشنا شود. به نوعی بیهقی از سلطان مسعود غزنوی شخصیتی میسازد که ترکیبی از مکبث و هملت است. به واقع سلطان مسعود غزنوی از طرفی اندیشه نیکو را مورد توجه قرار میدهد و از سوی دیگر، شخصیتی جنگآور و پرخاشگر و بیرحم است که به حرف مشاورانش اعتنا نمیکند.
محمدعلی سپانلو در ادامه به شرح بخشی از داستان جانشینی مسعود غزنوی به جای پدرش محمود و درگیریاش با برادرش امیرمحمد پرداخت و داستانهایی از سه نبرد امیرمسعود غزنوی را برای مخاطبان خواند.
او با اشاره به حضور بازیگران در برخی فیلمهای ضعیف و
توجیه این مساله از سوی آنان توضیح داد: «بازیگری که میگوید فلان فیلم
کار خوبی نبود و به خاطر پولش در آن بازی کردم، جک میگوید. من خودم هم این
جوک را میگویم. اما باید علتش بررسی شود . من سال گذشته تئاتری داشتم که
برای آن یک میلیون و 700 هزار تومان گرفتم و واقعا آفرین به این مملکت به
خاطر این دستمزد.»
بازیگر فیلم «قاعده تصادف» ادامه داد: «به جز
«سیزده» هومن سیدی و «قاعده تصادف» بهنام بهزادی همه فیلمهای سینمایی که
در یکی دو سال اخیر پیشنهاد شد، رد کردم. گفتم یا باید آبرویم را وسط
بگذارم یا پول بگیرم. اما همیشه به خودم میگویم پس فردا که پسرم بزرگ شد
میخواهد به هنرم افتخار کند یا پولم؟ واقعا در برزخ گیر افتادم و نمیدانم
چه چیزی درست است.»
امیر جعفری همچین تاکید کرد: «اگر کار را به
دست کاردان بسپارند و فیلنامه خوب را دست متخصص ساخت آن بدهند این برزخ
برای بازیگر به وجود نمیآید. من نیامدم بازیگری کنم که پول دربیاروم. آمدم
به هدفم برسم و پول هم دربیاورم. اگر فیلمی خوب نباشد، معلوم است رقم بالا
پیشنهاد میدهم چرا که وقتی فخری برایم ندارد، حداقل پول داشته باشد. من
میتوانم یک بار فیلمنامه رد مکنم، دو بار رد کنم، بار سوم دیگر این کار را
نمیکنم چون شغلم است و به خودم میگویم باید پول دربیاورم. فیلمنامههای
خوب ما ممکن است چهار، پنج سال پشت درهای بسته بماند و ساخته نشود. اگر
فیلمنامه خوب باشد بازیگر ممکن است یک سوم دستمزدش را بگیرد یا اینکه 50
درصد تخفیف دهد.»
جعفری با نقل قولی از اصغر فرهادی ادامه داد:
«اصغر فرهادی در جایی گفت از کسانی که میخواهند وارد سینما شوند امتحان
دیکته بگیرید و اگر توانستند 12 به بالا شوند به آنها اجازه ورود به سینما
را بدهید. فیلمبردارها هم به خاطر کارهای بیکیفیت دستمزد بالا میگیرند.
مگر میشود برای هنر سقف تعیین کرد؟ قانون گرفتن دستمزد تا سقف معین را چه
کسی تعیین میکند؟ اگر به عنوان بخشنامه این قانون ابلاغ شود بله، باید
پیروی شود اما آیا بیمه بیکاری ما را هم میدهند؟ هیچ کجا بازیگری را به
عنوان شغل نمیدانند. متر تعیین این سقف چیست؟ پیشکسوت بودن؟ مدرک؟ نقش
اولها یا تعداد فیلمها؟ بر چه اساس میخواهند برای ما متر و معیار قرار
دهند؟»
بازیگر فیلم «پستچی سه باز در نمیزند» خاطرنشان کرد: «از
ما بدبختتر و تو سری خورتر پیدا نمیکنند. تا اتفاقی میافتد میگویند
آقای گلزار انقدر دستمزد گرفته است. ما معضل نیستیم. تعارف که نداریم سینما
مرده است. معضل این است که باید ریشهای مشکلات را حل کنند. یکی نیست
بگوید مدیران بر اساس چه متری انتخاب میشوند. ما بگوییم، میگویند به شما
چه ارتباطی دارد، وزیر انتخاب میکند. از وقتی فیلمنامههای نازل در سینما
آمده، بحث دستمزدها پیش آمد. هنر سینما یک چیز وارداتی از آن طرف است. ما
نمیتوانیم قانون بگذاریم که با سینما این کار را بکنیم. باید ببینیم آن
طرفیها چطور با سینما برخورد میکنند ما هم همان کار را بکنیم.»
او با اشاره به علاقه مردم به داستان جذاب و خوب، گفت: «قصه خوب برای مردم مهم است. من قصه خوبی سراغ دارم که پنج سال مانده و ساخته نشده است اما باقی فیلمنامهها راحت نوشته میشود. سیستم ایمنی سینمای ما ضعیف شده است. وقتی فیلمی دو، سه میلیارد تومان میفروشد چرا گلزار پول زیاد نگیرد ؟ نوش جانش. اصلا به خاطر اوست که فلان فیلم میلیاردی میفروشد. اگر رقابت سالم باشد، هیچ اشکالی ندارد. آن کارگردانان و بازیگرانی که باید در سینما باشند نیستند و این دقیقا همان متر و معیار نادرست است. یک مقدار آزادی بدهند که فیلمنامهها ساخته شود و بحث دستمزدهای بالای بازیگران پیش نیاید. همه فیلمنامههای خوب گیر افتاده است.»
جعفری درباره تجربه حضور در
فیلم بهنام بهزادی عنوان کرد: «من به عنوان بازیگر نباید درجا بزنم. بازیگر
باید نقشهای مختلف را بازی کند. کار من بازیگری است و با جان و دل ریسک
میکنم. البته معتقدم بازی در فیلم بهنام بهزادی ریسک نبود و این نقش را
خودم انتخاب کردم. کاش فیلم «قاعده تصادف» در شرایط مساعد اکران میشد. پیش
تولید ما هفت ماه طول کشید. در این مدت با هم حرف میزدیم. تا اینکه قرار
شد این نقش را بازی کنم. جاا دارد یادی از علیرضا نادری کنم که یکی از
فیلمنامه نویسهای قدر ماست. هر جا برای مصاحبه با من تماس میگیرند و
میپرسند مشغول چه کاری هستی، میگویم میخواهم در تئاتری از علیرضا نادری
بازی کنم. علیرضا به من زنگ میزند و میگوید این چه حرفی است میزنی، من
هم به او میگویم انقدر این مساله را تکرار میکنم تا مجبور شوی تئاتر کار
کنی.»
او ادامه داد: «هیچ ابایی ندارم از اینکه نقشی را بازی
کنم. عطش این را دارم. به بهنام بهزادی هم گفتم دوست دارم این نقش را بازی
کنم. گفت به درد تو نمیخورد. من هم گفتم سه روز میآیم سر صحنه اگر مناسب
نبودم، میروم که در نهایت نتیجه خوبی داشت.»
مصطفی زمانی بازیگری که با مجموعه «یوسف پیامبر» به شهرت و محبوبیت رسید این روزها با نقش آفرینی متفاوت در فیلم سینمایی «بدرود بغداد» به کارگردانی مهدی نادری روی پرده سینماهای شهرستانها دیده میشود؛ فیلمی که در فهرست رقابتکنندگان اسکار به ثبت رسیده است.
وی به تازگی در گفتوگویی در خصوص دلیل انتخاب این فیلم به عنوان نماینده ایران در اسکار گفته است: «دلیلش از بیرون برای من این است که احساس کردند قصهاش جهانشمول است و علیه جنگ. به دلیل اینکه الان بحث داغ دنیا فضایی ضد آمریکایی دارد، این فیلم هم جهان شمول است.»
وی همچنین در پاسخ به نظریهای
که شرایط سیاسی ایران را دلیل معرفی این فیلم از سوی معاونت اداره نظارت و
ارزشیابی ارشاد عنوان کرده، خاطرنشان ساخته است: «محال است. آقای سجادپور
گفتند این فیلم بحث روز دنیاست. این قصه به خاطر جهانشمول بودنش انتخاب
شده. فضای این فیلم هماهنگ است با فضای جهانی. ما از روز اول یک فیلم ضد
جنگ ساختیم، نه ضد آمریکایی.
به همین دلیل دنیل که یک آمریکایی است از
وجه انسانی به او میپردازیم. اگر یادتان باشد اسم اول فیلم «مرا ببخش
مادر» بود ولی چون منظور را نمیرساند، مجبور شدیم عوضش کنیم. مادرهای این
سربازها نمیبخشند کسانی را که این جنگ را به راه انداختند.»
بازیگر فیلم «کیفر» در بخش دیگری از این مصاحبه در خصوص وضعیت اکران این فیلم گفته است: «این چیزها برای من مهم نیست. مهم این است که باید بازی پانتهآ بهرام دیده میشد. خیلی خوب بود. بخشهایی دیگر از این گفتوگو که در نشریه رویش منتشر شده را در ادامه میخوانید.»
پله دوم را چطور باید بروم؟بزرگی به یک فیلم و 10 فیلم نیست. موج اساماسهای یوسف را یادت هست؟ آن کار تمام شد و رفت. آن موقع من داشتم فکر میکردم پله دوم را چطور باید بروم؟ اینکه در لحظه اتفاقی برای تو بیفتد مهم نیست. این که بتوانی تکرارش کنی حقیقت است.
مهم فتح قلههای دیگر استمیگویند وقتی به قله رسیدی باید روی قله بمانی. اما من میگویم نه. روی قله میروی اما پایین هم میآیی. مهم این است که قلههای دیگر را هم بتوانی فتح کنی. به تعداد فتح قلههایت زمین میخوری و دور و دور تو نیست.
سینما فرصت زندگی را به من داده استتمام زندگی من جلوی دوربین است. فکر میکنم من کی هستم و چه کار میخواهم بکنم. سینما به من فرصت این را داده که یک بار نقش یک معتاد را بازی کنم. من میخواهم زندگی کنم و سینما این فرصت زندگی را به من داده است. جایزه گرفتن من را ذوقزده میکند اما چیزی که من را بیشتر هیجانی میکند فرصت زندگی است.
دوست ندارم در هیچ کاری ابزار باشموقتی فیلمنامه را میخوانم یک بازی برای همانجا دارم اما وقتی میآید اول فیلم حال من بد میشود یعنی به من احترام نگذاشته و از این بابت ناراحت میشوم. «بدرود بغداد» را در فیلمنامه سادهتر میدیدم. درست است که باید خودخواه باشی، ولی به اندازهات خودخواه باش.
من فیلمنامه آقای فتحی و جیرانی را کار کردم اما تغییرات در حد دو سکانس بود. اما نباید سکانس 60 را در تیتراژ ببینم. من دوست ندارم در هیچ کاری ابزار باشم. متنفرم از اینکه در بازیگری ابزار باشم برای ایده یک کارگردان. کارگردان باید با من تعامل کند.
خودم را همیشه مدیون سلحشور میدانمممنونم از اعتمادی که به من کرد. به رویاهایم جامه عمل پوشاند و خودم را همیشه مدیون این مرد میدانم به دلیل اعتمادی که به من کرد، سوای همه حرفها و حدیثها. صداقتش را هم همیشه دوست داشتم.
عکس یادگاری با علی حاتمیاز بدشانسی من بود که نشد علی حاتمی را ببینم. دوست دارم یک عکس یادگاری با او داشته باشم.
تصمیم درست کتایون ریاحی احساس میکنم تصمیم درستی گرفت که از این حرفه جدا شد. یک خواهر بزرگ که همیشه برایش آرزوی سرافرازی میکنم.
گلزار از خیلی حرفها و انگها فرار نمیکنداولین بازیگر و سوپر استاری که من با او برخورد داشتم محمدرضا گلزار بود. یک پسر خوب، دوست داشتنی و مهربان. بزرگترین ویژگیای که رضا دارد و من به خاطر همین ویژگی دوستش دارم این است که مسئولیت کارهایی را که میکند، میپذیرد؛ چه بد و چه خوب. فرار نمیکند از خیلی حرفها و انگها. آن موقع که با رضا آشنا شدم ممنوعالکار بود. دوست دارم برای سالهای سال کار کند و موفق باشد. همیشه گفتهام کسی که جای خود را پیدا نمیکند به جای دیگران حسادت میکند.
اگر سینما را از تو بگیرند چه هستی؟یک جمله حسن فتحی همیشه جلوی چشم من هست که گفت: «مصطفی همیشه فکر کن اگر سینما را از تو بگیرند چه هستی؟ این جمله را به عنوان یادگاری همیشه از او دارم.»