دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

این وبلاگ صرفا وبلاگی برای هواداران محمدرضا گلزار است.خواهشا توهین ممنوع!
دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

این وبلاگ صرفا وبلاگی برای هواداران محمدرضا گلزار است.خواهشا توهین ممنوع!

شب شیشه اى

 

متن مصاحبه  برنامه شب شیشه ایی با محمدرضا گلزار

 

رشیدپور:در 30 خرداد ماه 1386 به بینندگان تیز بین شبکه 5 رسانه ملی سلام عرض میکنم.این آخرین برنامه شب شیشه ای است .میهمان امشب برنامه ما بازیگر دوست داشتنی و خوش چهره سینمای ایران است. نوازنده حرفه ای موسیقی، فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک سیالات، رتبه 5 دانشگاه آزاد در سال 1373 ، پول ساز ترین بازیگر سینمای ایران ،محمد رضا گلزار سلام شب بخیر به برنامه ما خوش آمدید.

 عرض ادب و سلام دارم خدمت شما و مردم عزیزم. سوال نظر سنجی - در کدامیک از اثرات زیر محمد رضا گلزار موفق تر بوده است؟ 1- شام آخر 2- بوتیک 3- گل یخ 4- آتش بس

 رشیدپور: محمد رضا اهل انتقاد هستی یا که نه ازت انتقاد نکنم ؟

 

م.گلزار: بله لطفاً این کار را بکنید.

 رشیدپور:  بسیاری از کارشناسان میگویند که محمد رضا گلزار فقط به خاطر قیافه قشنگش چهره و ظاهرش و با تکیه

 به چشمهای سبزش ستاره سینما شده و غیر از این چیز دیگری نبوده است.

 م.گلزار: این چه سوالی است آقای رشید پور شما مگر از روحیه هنرمندان خبر ندارید قبلاً هم گفته بودم که اگر بخواهید از این سوالات بکنید از اینجا میروم.(از سر جا یشان بلند شدند )ترسیدین؟......

 

 رشیدپور: با خودم گفتم چرا حالا یکدفعه بلند شد. - باید از هنرمندان انتقاد کرد یا نه ؟

م.گلزار: من احساس میکنم که اگر در انتقاد غرض ورزی نباشد هیچ اشکالی ندارد .

 رشیدپور: اینکه شما با ظاهر زیبا در سینما موفق شده اید را میپذیرید؟

 م.گلزار: بخاطر چهره یا فیزیک خاص وارد سینما شدن از نظر شما اشکالی دارد.

 رشیدپور:  نظر شخصی من نه.

 م.گلزار: اینکه وارد سینما بشوی اشکالی ندارد شرط اصلی ماندگاری است من امیدوارم که در این عرصه که تازه وارد آن
 

 شده ام بتوانم ماندگار بشوم


 رشیدپور:  الان به دو تا نکته اشاره کردید یکی اینکه راه درازی دارم یکی اینکه می خواهم ماندگار بشوم کسی که

 نگاهش به سینما این بوده حتی فیلم اولش هم چنگی به دل نمی زند اگر نگاه شما این بوده فیلم اولت فیلم غیر مترقبه ای

 نیست فیلمی نیست که بشود روی آن حساب کرد .

 م.گلزار: فیم اول برای من که هیچ اطلاعاتی در مورد سینما نداشتم در بدو ورود. من خیلی اتفاقی وارد این عرصه شدم توسط آقای قادری و اینکه وقتی که وارد شدم سعی کردم بر دانش و تجربه سینمائی ام اضافه بکنم کما اینکه من حرف شما را نمی پذیرم کار سام و نرگس را من به عنوان کار اول دوست میدارم در آن زمان من هیچ پیش زمینه ذهنی نسبت به سینما نداشتم اگر کارنامه سینمایی من را تماشاکنید یک روند روبه رشدی در آن خواهید دید باز هم باید تلاش بکنم با این حال میدانم که ضعفهایی هم در کار من بوده و هست جبران میکنم.

 رشیدپور:  اگر این روند رو به رشد شما را بپذیریم محمد رضا گلزار در همین اواخر هم اشتباهات کمی را مرتکب

 نمی شود فیلمهایی از شما روی پرده میبینیم که میگوییم که محممد رضا که میگفت من می خواهم روند رو به رشد

 داشته باشم پس چه شد ؟

م.گلزار: ببینید فیلمی را که قرار است بازی بکنی از ابتدا نمی دانی که چه اتفاقی قرار است در آن بیافتد نام کارگردان حرفه

 ای و فیلمنامه پتانسیل خوبی دارد کستینگ خوب ، همه نشان می دهند که در آن باید اتفاق خوبی بیافتد و هیچ اطلاعی

 نسبت به نتیجه کار نداری و شرایط سینمای ما را نیز که میدانید اگر فیلمی ضعیف از آب در آمده است دلایلش اینها بوده

 است.

  رشیدپور:  یعنی بیشتر به اسمها نگاه کردی و فیلمنامه را دید ی که پختگی دارد .

م.گلزار: معمولاً اکثر کارگردانها قبل از شروع فیلمبرداری می گویند ما باهات همکاری میکنیم فیلم نامه جای عوض شدن

 دارد نظرات شما حتماً دیده خواهد شد ولی این اتفاق گاهی اوقات نمی افتد . ولی در بعضی فیلمها این اتفاق می افتد مثلاً کار

 آقای نعمت الله .

  رشیدپور:  من احساس می کنم که محمد رضا گلزار در فیلم آقای نعمت الله که اولین فیلمش هم است چقدر بازی خوبی

 از خودش به جا میگذارد کاندیدای دریافت جایزه از یک جشنواره معتبر سینمایی میشود چطور است که با یک کارگردان

 نا شناس می تواند بازی خوبی را از خودش به نمایش بگذارد ولی با یک کارگردان معتبر در این اواخر خیر؟

 

 م.گلزار: این را که میگویید من یاد یک جمله ای می افتم از جیمز دینک که همیشه در ذهن من است ایشان گفته اند که اگر بازیگری صحنه ای را آن طور که کارگردان میخواهد اجرا بکند، این کار خاصی نیست. یعنی هر آدمی با یکسری خصوصیات فیزیکی می تواند آن کار را انجام بدهد بهتر اینکه بازیگر مسیر را از کارگردان بگیرد طبق آن مسیر شرایطی که خودش میخواهد را ایجاد بکند تابع دستورات بودن کار خاصی نیست .

  رشیدپور:  یعنی کارگردان باید به بازیگر اعتماد بکند و فقط مسیر را به آن نشان بدهد؟

 م.گلزار: برای من در آتش بس اتفاق افتاد خانم میلانی اعتماد کردند کار آقای نعمت الله کار حسین لطیفی عزیز در توفیق اجباری که حتماً نتیجه اش را خواهید دید ؛ این اعتقاد من است .

 رشیدپور:  حالا که از محمد حسین لطیفی اسم بردی من لازم می دونم که به این نکته اشاره کنم که محمد حسین لطیفی

 آدم بسیار شجاعی است که قبول کرد اولین مهمان شب شیشه ای باشد بعضی مواقع نوار گفتگوی آقای لطیفی را میبینم

 که با شهامت و جرأت به سوالها جواب دادند خدمتشان عرض ادب میکنم و میگویم که قدر این شجاعتشان را میدانم

 .محمد رضا بوتیک یا آتش بس و کارهای خوبی که از تو در فیلم های مختلف دیده ایم در جشنواره فجر دیده نشد توجهی

 نشد به این بازیهای خوب ، من می خواهم بدانم که واقعاً بازی خوبی نیست ، یا توجه نشده . تحلیل خودت

 چیست؟واضح تر اینکه چرا گلزار اصلاً در جشنواره فجر مطرح نبوده است ؟

 

م.گلزار: من احساس میکنم که امر داوری امری سلیقه ای و نسبی است شاید هیئت داوران، نه انتخاب .برای اینکه هیئت

 انتخاب جشنواره 22فیلم بوتیک را لایق حضور در بخش مسابقه ندیدند گفتند پیام آموزنده و ارزش هنری ندارد حالا شاید

 خیلی عجولانه تصمیم گرفتند هیئت انتخاب برای فیلم بوتیک بهتر بود که میرفت و فیلم را تحت ذره بین قرار میگرفت الان

 بازیگران فیلم بوتیک را که ببینید. من احساس میکنم که غیر از خود من ، بازی مثلاً آقای رویگری ، خانم چهره آزاد، خانم

 گلشیفته فراهانی و آقای حامد بهداد و فیلمبرداری آقای کلاری نرفت در بخش مسابقه. فکر کنم که کمی کم لطفی شد نسبت به

 بوتیک در حالی که بعد از اکرانش مورداستقبال خیلی از منتقدین واقع شد حتی بهترین جایزه فیلم اول و دوم را به آقای

 نعمت الله دادند برای بخش میهمان .

  رشیدپور:  من میگویم که استقبال تما شاگر از یک فیلم مثلاً آتش بس که فیلم بسیار پر فروشی هم است، دلیل بر پر

 محتوا بودن یا کم محتوا بودن فیلم است یا خیر؟مردم می آیند یک فیلمی را میلیونی استقبال میکنند نظر شما چیست؟

 م.گلزار: فیلمی که با استقبال عمومی مواجه می شود یا فیلم شیکی است به نام آتش بس یا ....در مورد آتش بس هم این

 صحبت شده که پیام آموزنده ندارد یعنی آقای پسیانی دیگر با چه زبانی باید حدود 25 دقیقه از فیلم را د رمورد کودک درون

 تدریس میکرد شما این داستان کودک درون را می توانید در کتابهای مختلف مثل کتاب آقای ادوارد براون ببینید.خود خانم

لوچیا کا پاتیونه که کتاب کودک درون را نوشته ایشان در آمریکا یک سمینارهایی را برگذار میکنند که عده زیادی فیلم آتش

 بس را میبینند و راجع به آن بحث میکنند و در سایتشان هم من آدرس سایت را در اختیارتان میگذارم اگر مردم خواستند

 بعدش مراجعه بکنند و ببینند در مورد این فیلم در این سایت صحبت شده است چگونه پیام آموزنده ندارد؟

 رشیدپور:  من فکر می کنم وقتی مردم از اثری استقبال میکنند به احترام مردم ما هم احترام بگذاریم حتما ً یک چیزی

 هست که مردم به سینماها میروند و نگاه میکنند .

 

 م.گلزار: شاید این اتفاق قبلاً نبوده شاید ژانر فیلمهای کودک و نوجوان و کمدی قدیم بیشتر پرفروش بوده است ولی برای

 آتش بس محیا نشد که در بخش مسابقه وارد بشود.

  رشیدپور:  چقدر خوب است که بین فیلم پر فروش و پر محتوا خط کشی نکنیم مردم ما حتما ً از فیلمی استقبال میکنند که

 محتوایی دارد و جذب میکند به یک سمتی برویم که با ارائه یک محتوای خوب تماشاگر زیادی را به سینما بکشانیم و به

 سینما کمک بکنیم.خانم میلانی میگفتند که محمد رضا وقتی که آن سکانسی که در مورد کودک درون داشتیم فیلمبرداری

 میکردیم گریه کرد و ما تصویر برداری مان را انجام دادیم 3تا 4 ساعت نشسته بود داشت گریه میکردو به شما گفتند

 خوب اگر جنبه فیلم اینطوری را نداری خوب بازی نکن . - می خوای از پشت صحنه این فیلم بخشهایی رو ببینیم.بعد شما

 صحبت کنید. پخش پشت صحنه فیلم

 

 م.گلزار: در مورد آن سکانس باید بگویم که سکانس خیلی سختی بود برای اینکه زمانی در یک فیلمی قرار است که یک

عزیزی را از دست بدهی یک اتفاق بدی برایت می افتد شرایط برایت محیا است حس گرفته ای در طول فیلم میری و برای

 آن شرایط گریه میکنی زمانی هست که به شما میگویند بیا برای کودک درونت گریه کن کودک درونی که من تا قبل از فیلم

 آتش بس نمی دانستم که چه هست . بچه گانه گریه کردن خیلی کار سختی بود برای من.گریه من نزدیک 4 ساعت طول

 کشید و دیگر بند نمی آمد حالا من نمی دانم که کودک درونم کمک کرد که این اتفاق بیافتد خانم میلانی برایشان اینقدر جالب

بود که میگفتند خوب رضا بشین آن گوشه گریه کن و ادامه صحنه را بگیریم .

 رشیدپور: 3 تا فیلم خوب که پس از انقلاب در سینما ایران ساخته شده است کدام فیلمها بوده است از نظر خودت؟

 م.گلزار: هامون را خیلی دوست دارم کارآقای مهر جویی سگ کشی کار استاد بیضایی و آتش بس .

  رشیدپور:  شما بازیگر پولسازی برای سینمای ایران بودی من یک آماری را می خواندم که 6 میلیارد تومان در طی دو

 سال فروش کرده است فیلمهایی که شما بازی کرده اید. اولاً می خواهم ببینم که این مساله چقدر خود این آدم را مغرور

 کرده چقدر از خودش بیخود شده است و چقدر در دست مزدهایش تغییر ایجاد کرده است ؟

 

 م.گلزار: اینکه فیلمهای من پر مخاطب بوده اول لطف خدا است و بعد لطف مردم که همیشه شامل حال من بوده است آقای

 رشید پور اقتصاد سینمای ما خیلی بیماراست من اگر بتوانم برای این اقتصاد بیمارکاری انجام بدهم خوشحالم .

  رشیدپور:  یکی از کارگردانهایی که در برنامه ما شرکت کرده بودند میگفتند که اصلاً 1میلیارد تومان برای سینمای ما

 فروش چشمگیری نیست .

 

 م.گلزار: درسته برای اینکه قیاس کنید فروش 1میلیارد تومان را با فروش اقصی نقاط دنیا می فهمید که این فروشی نیست .

 

  رشیدپور:  همین نیاز سینما باعث نمی شود که ما بیشتر به طرف سینمای گیشه برویم ؟

 

 م.گلزار: خوب الان که خیلی استقبال نمی شود از سینمای گیشه.

 رشیدپور: این جان مایه حرف خودت است که مخاطب هم محتوا را هم جذابیت را باید در کنار هم ببیند . - در مجلات و

 روزنامه ها در مورد دست مزد بازیگرها می خوانیم مواقعی دست مزد های نجومی هم گفته میشود ولی وقتی رجوع

 می کنید به دست مزد یک کارگردان شاید یک دوم یا یک سوم دست مزد بازیگری است که در آن فیلم بازی کرده است فکر

 نمی کنید این ظلم بسیار بزرگی است به کارگردانی که روح او در فیلم جریان پیدا میکند دست مزدش نصف بازیگرانش

 است.

 م.گلزار: متأسفانه این معضل است که گاهی دست مزد بازیگرها بیشتر از کارگردانها است در همه جای دنیا همین است

 ولی من احساس میکنم که به آدمهای شاخص سینمایی و پیشکسوتان بیشتر باید اهمیت بدهیم یعنی باید آقای فریدون گله با آن

 همه گوشه نشینی با آن شرایط به خاک سپرده بشود یا مثلاً آقای نوذری .آقای بابک بیات با آن شرایط واقعاً ناراحت کننده بود.


 رشیدپور:  شما به عیادت آقای بیات در روزهای آخر رفتید منظور شما بیشتر اینگونه حمایت معنوی است یا حمایتهای

 مادی و از این گونه؟

 م.گلزار: به هر دو احتیاج دارند یعنی هم از لحاظ مالی که قطعاً تأمین نیستند سینمای ما بسیار سینمای فقیری است وهم از

 لحاظ معنوی که ابداً رسیدگی نخواهد شد.من پیشکسوتانی را میشناسم که سالها است که به آنها پیشنهاد کاری نمی شود .

 رشیدپور:  شنیده ام فیلمنامه هم نوشته ای؟

 م.گلزار: یک طرح فیلمنامه من دارم به نام نیش و بش(؟) که ثبتش هم کرده ام یک کار طنز موقعیت است .

 رشیدپور:  اگر زمانی قرار باشد که کارگردان باشی حاضر هستی در فیلمت بجای ستاره ها از پیشکسوتان استفاده بکنید؟

  م.گلزار: چرا که نه اگر به آن نقشها بخورند. الان اکثر فیلمنامه هایی که هست جوان گرا است .

رشیدپور: در جایی از این برنامه بجایی رسیدیم که چقدر خوب است که بازیگرانی که پر درآمد هستند و سوپر استار

 هستند در کارهای عام المنفعه شرکت بکنند کسی که بلیط می خرد و به سینما می آید و به چهره شدن آن شخص کمک

 میکند متقابلاً آن بازیگر هم یک عکس العملی در مورد جامعه اش داشته باشد تا به حال به این قضیه فکر کردی و تا به

 حال کاری از دستت برآمده که انجام بدهی ؟

 م.گلزار: خیلی دوست ندارم که در مورد این مسئله صحبت بکنم چیزی که همه میدانند این است که تیم والیبالی من دارم

 والیبال هنرمندان که من سمت کاپیتانی را دارم نزدیک 4 سال است که تأسیس شده است که ما هر سال 12 بازی در

12 شهر مختلف انجام میدهیم که عوایدش برای امور خیریه صرف می شود برای سازمان بهزیستی، انتقال خون، کودکان

 بی سر پرست، معلولین ذهنی و جسمی و کارهایی که از دستمان بر بیاید یا اگر شخص خاصی مد نظر باشد از ورزشکاران

 و بازیگران که بضاعت مالی خوبی ندارند ما این کار را انجام می دهیم


رشیدپور:راستی پدر شما بسکتبال بازی میکنند ؟

 م.گلزار: پدر من رشته اصلی اش دو میدانی بوده است .

رشیدپور: شما چند تا برادر خواهرید ؟

 م.گلزار: مگه دیشب نگفتید که وارد حریم خصوصی نشید؟

رشیدپور: اون در مورد خودم بود

 م.گلزار: این را جواب میدهم ولی دیگر نپرسین ما 4 تا هستیم 3 تا پسر هستیم و یک خواهر. من، یک خواهر و یک برادر

 بزرگتر دارم دو تا بزرگا ازدواج کرده اند من و کوچیکه در خدمت شما هستیم .

رشیدپور:هیچکدام از آنها در کار هنری نیستند ؟

 م.گلزار: خیر -

رشیدپور:بیشتر در خانواده تو را تشویق میکنند یا انتقاد ؟

 م.گلزار: در انتها جواب میدهم.

رشیدپور: بحث های خانوادگی و بحثهای جذابی که در مورد هنرمندان وجود دارد خیلی وقتها برای نشریات مختلف

 جذاب است من چند بار در برنامه گفتم که این یک نیاز سطحی است که در مخاطب وجود دارد و باید به آن پاسخ داد ولی

 بعضی وقتها احساس میکنم که بازیگرها حضور پر رنگتری دارند دچار یکسری حاشیه ها می شوند یکسری شایعاتی در

 مورد آنها در مجلات چاپ می شود و گاهی وقتها می تواند در روی ذهن مردم تأثیر منفی بگذارد چون می دانم که تو

 هم درگیر این حواشی بودی می خواهم از تو بپرسم که اصلاً نظر شما نسبت به شایعاتی که اطرافتان وجود دارد و

 چیزهایی که در مجلات و روزنامه ها چاپ می شود چیست؟

 م.گلزار: در مورد نشریات زرد به هر حال حاشیه سازی گریبانگیر همه بازیگران است من احساس میکنم که اگر وارد

 حریم خصوصی افراد نشوند ودر چهار چوب قانون باشد اشکالی ندارد گاهی اوقات است که با زندگی افراد بازی میکنند آدم

 نباید به هر ترتیبی برود و پول در بیاورد .

رشیدپور: من میگویم به قیمت زیر سوال بردن آدمها برای خودمان در آمد زایی نکنیم البته من در برنامه دیشب گفتم که

 99% اهالی مطبوعات آن ورق را حیثیت خودشان میدانند و من دست همه آنها را می بوسم اگر در صدی وجود دارد

 از آنها گلایه میکنیم.می گویم شاید یکی از دلایلی که این شایعات و اتفاقات بوجود می آید کم صحبت کردن است یعنی

 وقتی درد و دلهایمان را نمی گوییم در تریبونهای رسمی این شایعات هم بوجود می آید خودت از آدمهایی هستی که

 خیلی کم حرف می زنی شاید به همین دلیل اتفاقات و شایعات مختلف رخ می دهد.

 م.گلزار: من خیلی اهل مصاحبه نیستم آقای رشید پور احساس می کنم که مصاحبه های مختلف و شعار دادن باعث می شود

که بازیگر وارد حاشیه بشود به همین دلیل در طول این 7 یا 8 سال نزدیک 10 مصاحبه واقعی و رسمی دارم

 

رشیدپور: نمی ترسید که این کم صحبت کردن به این حواشی دامن بزند؟

 م.گلزار: به هر حال چه صحبت بکنی و چه نکنی سر خود این نشریات زرد تصمیم میگیرند و می نویسند مردم باید

 تشخیص بدهند که کدام صحت دارد و کدام نادرست است .

 

رشیدپور:یک قطعه فیلم برای شما پخش میکنیم حستان را بفرمایید. پخش بخشهایی از مسابقات جهانی وزنه برداری وبلند

 کردن وزنه توسط حسین رضا زاده

 

 م.گلزار: من فکر میکنم که هیچ ایرانی نیست که این صحنه را ببیند و مو برتنش سیخ نشود به نظر من هرکس در هر جای

 دنیا که بتواند نام ایران و ایرانی را بزرگ و با شکوه بکند باعث افتخارمان است من از صمیم قلب آرزو می کنم که همه ما

 ایرانیان بتوانیم نام ایران و ایرانی را بلند آوازه بکنیم .در ضمن به اعتقاد ات آقای رضا زاده اشاره میکنم که مطمئناً در

 موفقیت هایشان به ایشان کمک می کند .

رشیدپور: اعتقادات به موفقیت شما هم کمک کرده است؟

 م.گلزار: اعتقاد قلبی من .ببینیدآن بالا یک چیز عجیب غریبی است جایی خواندم که آنچه که خداوند به انسان داده است یک

 موهبت الهی است و انسان هیچ استحقاقی در گرفتن آن نداشته است خدا خواسته که هرچیزی را به انسان بدهد مورد دوم

 این است که آن چیزی را که به افراد داده می شود اگر به یکسری آدمهای دیگر اگر داده میشد شاید به آن صورت که بقیه

 استفاده میکنند نتوانند استفاده بکنند .پس خدا می داند که کی را کجا قرار بدهد و مورد آخر این است که هرکسی هرچقدر که

 به آن داده میشود به همان اندازه هم باید جوابگو باشد یعنی خدا به کسی هرچقدر محبت بکند باید به همان اندازه جوابگو

 باشد .

رشیدپور: شما اهل مطالعه کتابهای مذهبی هستید؟

 م.گلزار: برای شما عجیب است ؟

رشیدپور: نه عجیب نیست.

م.گلزار: من معارف اسلامی تدریس میکردم آقای رشید پور،قبل از اینکه وارد سینما بشوم زمانی که کار موسیقی میکردم

 آموزشگاه درس میدادم .اینجا بگویم که تنها آقای رضازاده برای کشور ما کسب افتخار نکرده اند کسانی زیادی هستند مثل

 آقای علی دایی ،علی کریمی، هادی ساعی و عزیزان المپیادی که به آنطرف می روند.

 

رشیدپور:موسیقی را کلاً رها کردی منو رها کن از این فکر موسیقی ؟!!

 

 م.گلزار: برای من خیلی دیگر فرصت نیست برای تمرین موسیقی. ما از صبح تا شب نزدیک 13 تا 14 ساعت را جلوی

 دوربین به سر میبریم . الان هم 3،2 تا پروژه است که من دارم پشت سرهم کار میکنم برای همین به گیتار دیگر نمی

 رسم.ولی ساز پرکاشن درام را پیگیری کرده ام .

رشیدپور: کجا تمرین میکنی با اون صدای زیادی که داره

م.گلزار: به هر صورت هدفن ....../ -

 چند تا اسم می خوانم نظرتان را بفرمایید.

  1- رضا عطاران:خوش طبع و با مزه

 2- محمد رضا فروتن:

ایشان نازنینی است که قلباً بسیار دوستشان دارم و یک سبک خاصی را آورده اند در سینما بسیار بسیار دوست داشتنی من کارهای شب یلدا ، زیر پوست شهر و قرمزشان را خیلی دوست دارم .

 3- امین حیایی:آقای حیایی که ما بعد از کما صمیمیتی را با هم داریم بسیار بازیگر مستعد و دوست داشتنی هستند.

 4- پوریا پور سرخ:عزیزی که فکر می کنم تا سوپر استار شدن فاصله زیادی ندارند .

 5- استاد عزت الله انتظامی :عاشقانه ایشان را دوست دارم الگوی بسیار خوبی هستند برای بازیگرها .

 6- استاد جمشید مشایخی:ایشان را از همین جا پیشانی شان را ماچ می کنم .

 7- پرویز پرستویی:من احساس میکنم که هر پلان بازی ایشان یک آموزش بازیگری است.

 8- ایرج قادری :من از همین جا سلام میکنم خدمتشان .ورود من به سینما از طریق ایشان بود من خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم و همیشه هم از ایشان قدر دانی کرده ام.



رشیدپور:جالب است که تو فرصتهای خوبی داشتی که در فیلمهای مختلف بازی بکنی مثل مهمان مامان و سربازهای

 جمعه که این اتفاق به دلایلی نایفتاد ای کاش می افتاد و به پرونده کاری تو اعتبار بیشتری هم میداد.

 م.گلزار: در مورد مهمان مامان من در تمامی تمرینات حضور داشتم و در خدمت استاد مهرجویی بودم من حتی آن ابزار

 گرو شکنی لباسها هم آماده بود و تمام دور خوانی ها هم من بودم ولی متأسفانه هم زمان شد با کما من در کما باید ریشم را

 میزدم ولی در مهمان مامان باید با ریش ظاهر می شدم و لی این قسمت من نشد قسمت آقای پیروز فر شد.در مورد کار آقای

 کیمیایی هم من در آن زمان تحت قرار داد با یک شرکت تبلیغاتی بودم و موهایم بلند بود . و راه هموار نشد.

 رشیدپور: آن نکته کلیدی چه بود.؟

 

 م.گلزار: من هرچه در زندگی ام دارم از پدر و مادر نازنینم دارم و می دونم که الان دارند برنامه رو می بینند دستشان را می بوسم.

 

مصاحبه نشریه فوتبال با محمدرضا گلزار



- چندی پیش نشریه تخصصی فوتبال به سراغ محمد رضا گلزار رفته و این بازیگر سینمای ایران حرفهای جالبی درباره فوتبال زده است . در روزهای داغ فوتبالی، بخشی از این مصاحبه را می‌خوانید :

فوتبال : چهره چه نقشى در سوپراستارى شما داشت ؟!

محمدرضا گلزار : سوپراستار بودن قواعد و المان هاى بسیارى دارد که همگى لازم و ملزوم یکدیگرند . قطعا" چهره و داشتن چهره اى محبوب نیز یکى از آن حلقه هاى زنجیرى است که در کنار هم باعث این اتفاق مى شود ولى قطعا" نه به تنهایى .

فوتبال : سختى هاى زندگى یک سوپراستار چیست ؟! و لذت هایش ؟!

محمدرضا گلزار : نامش سختى نیست ، من نامش را دغدغه مى گذارم ، به لطفى که خدا به انسان مى کند نام سختى گذاشتن ناشکرى است . یکى از بهترین لذت هاى سوپراستار بودن ، ارتباط با مردم است .

فوتبال : عجیب ترین صحنه اى که در برخورد مردم با خودت داشتى ؟!

محمدرضا گلزار : قطعا" طى این 12 سال خاطره هاى بسیارى اتفاق افتاده که یکى از زیباترین آن ها که طى یک سفر با تیم ورزش به کرمان اتفاق افتاد ؛ شب بود و در نزدیکى هتل اقامتمان کیوسک روزنامه فروشى بود و من رفتم که روزنامه بخرم ، دیدم جوانى به0 مجله اى که عکس من روى جلد آن بود چند دقیقه اى است که خیره شده . مکث کردم تا رى اکشن آن جوان را ببینم اما چون چند دقیقه اى گذشت ، تصمیم گرفتم با او گپى بزنم اما به محض اینکه از پشت ، دست به شانه اش زدم با جیغ و سپس فرار او روبرو شدم ! ظاهرا" آن عکس ، افکارش و حضور من او را دچار یک وهم کرده بود که باعث این واکنش شد .

فوتبال : روزى که از خاطره ها پاک شوى ، چه روزى است ؟!

محمدرضا گلزار : روزى که توکلم به خدا و باور به خودم را فراموش کنم .

فوتبال : وقتى بچه بودى هدفت چه بود ؟!

محمدرضا گلزار : هدفم موفقیت بوده و هست .

فوتبال : فکر مى کردى یک روز به یک سوپراستار تبدیل شوى ؟!

محمدرضا گلزار : فکر مى کردم موفق شوم و به هدفى که دارم برسم .

فوتبال : اتفاقى که با فکر کردن به آن ناراحت مى شوى ؟!

محمدرضا گلزار : تنگ نظرى ها و تحمل نکردن یکدیگر .

فوتبال : بزرگترین دارایى ات چه مى تواند باشد ؟

محمدرضا گلزار : اعتقادم به خدا و اعتقاد به مردم و باور خودم .

فوتبال : تا حالا از گلزار بودن خسته شدى ؟

محمدرضا گلزار : نه اصلا" .

فوتبال : وقتى بازى مى کنى ، وقتى در نقش یکى دیگر فرو مى روى ، چه حسى به تو دست مى دهد ؟ هیچ وقت نقش هایت را «قضاوت» مى کنى ؟ مثلا" ، اه ! این چه کارى بود که شخصیت فیلم انجام داد ؟!

محمدرضا گلزار : خوب این قطعا" یکى از فنون بازیگرى است که در قالب نقش قرار بگیرى و هم ذات پندارى کنى ، اما زمانى به اوجش مى رسد که تکنیکت را نیز در بازیت به کار بگیرى ، بعضى از نقش ها بر من تاثیر داشته است آنطور که با شخصیتش مشغولم کند .

فوتبال : خواهند به گلزادر دنیایى که همه مى ر نزدیک شوند ، در جایى که عکس گرفتن با گلزار براى خیلى ها آرزوست ، تو دوستان و نزدیکانت را چطور انتخاب مى کنى ؟

محمدرضا گلزار : من به لطف همه احترام مى گذارم و معمولا" دوستان را با دقت انتخاب مى کنم و طبق سلایق شخصى ام براى انتخاب دوست و رفیق ، برایم رفاقت همیشه احترام خاصى داشته است .

فوتبال : هیچ وقت تو را با کس دیگر اشتباه گرفته اند ؟!

محمدرضا گلزار : با محمدرضا گلزار .

فوتبال : از چه کسى حرف شنوى دارى ؟ چه کسى مى تواند راى تو را بزند ؟

محمدرضا گلزار : همیشه از نظر پدر و مادرم استفاده کردم .

فوتبال : یک سوال سخت ... محمدرضا گلزار با این همه دوست و آشنا با این همه هوادار ، آدم تنهایى است یا نه ؟

محمدرضا گلزار : قطعا" تنهایى هاى خودم را دارم .

فوتبال : کتاب وقت تنهایى ؟

محمدرضا گلزار : قرآن .

فوتبال : از خلوت خودت حرف بزن . جایى هست که بتوانى در آن « گلزار » نباشى ، فقط یک آدم عادى باشى ؟

محمدرضا گلزار : البته من همه جا گلزار هستم چون نام فامیلم است ( خنده ) .

فوتبال : چقدر اهل فوتبالى ؟!

محمدرضا گلزار : همیشه بیننده ى خوبى براى فوتبال بوده ام ، اما هیچوقت ورزش حرفه ایم نبوده .

فوتبال : در فوتبال هم مى توانستى به اندازه ى سینما موفق باشى ؟!

محمدرضا گلزار : اگر وارد مى شدم شاید ، اما اولویت ورزشى دیگرى داشتم و آن هم والیبال بود .

فوتبال : چرا فوتبال ایران دچار ضعف شده است ؟!

محمدرضا گلزار : این بحث بحثى تخصصى است . من تنها مى توانم آرزو کنم با توجه به چهره هاى خوبى که در فوتبال داریم موفق شویم .

فوتبال : اگر فوتبالیست مى شدى دوست داشتى در چه تیمى بازى کنى ؟

محمدرضا گلزار : تیم ملى .

فوتبال : در زندگى دروازه بان هستى یا فروارد ؟

محمدرضا گلزار : سرمربى !

فوتبال : تا حالا پنالتى دادى ؟

محمدرضا گلزار : نه چون یاد گرفته ام در 18 قدم با احتیاط عمل کنم .


مصاحبه با آویسا و برسام گلزار

مصاحبه با خواهر زاده محمدرضا گلزار

گفتگوی اختصای مجله مادران با خواهرزاده های محمد رضا گلزار

مادران :برسام چندسالته؟
9 سال مادران : کلاس سوم هستی؟
آره ، امسال میرم چهارم
مادران :شنیدم خیلی درسخونی؟
آره ، تاالان همه نمره هام بیست بوده
مادران:تو مدرسه می دونن محمدرضا گلزار داییته؟
آره ، همشون میگن خیلی شبیه داییت هستی مادران : اخلاقت چی؟ مثل دایی رضا شده؟
دایی رضا خیلی مهربونه (مکث می کند) خب ، منم مثل خودشم !
مادران :کلاس زبان میری؟
آره ، خیلی هم نمره هام تو کلاس زبان خوبه . تو کلاس هم شاگرد اول هستم
مادران:مدل بودن را دوست داری؟
خیلی زیاد ، یک عالمه عکس مدل های مختلف رو دارم . همه پسرهایی که تو خارج ، مدل لباس هستن رو جمع کردم
مادران :عکس هاتو جمع می کنی؟
آره . همه رو از عمو پیام گرفتم ، به دوستام نشون دادم ولی بهشون نمی دم
مادران :چرا؟
آخه اینا برای یه شرکت گرفته شده و عمو پیام هم گقته ، نباید کسی عکس ها رو داشته باشه
مادران:خونه مادربزرگ می ری، خوش می گذره؟
خیلی ، دایی رضا خودش بیشتر وقتا می یاد دنبال منو و آویسا ، باهم می ریم خونه مامان بزرگ و با دایی بردیا بازی می کنیم. با مامانم و بابام هم که می رم ، همش می رم دیگه… آویسا هم توی آتلیه مشغول بازی کردن با عروسک هایی است که پیام ایرایی برای کارهایش از آنها استفاده می کند. عروسک هایی از شخصیت های کارتونی که خیلی جذاب و خنده دار هستند. صدایش می کنم تا کمی با او هم صحبت شوم که محمدرضا گلزار او را بغل می کند و به سمتم می آید.
مادران :آویسا ، دایی رضا رو دوست داری؟
(سرش را به نشانه بله پایین می آورد و می گوید:) اوهوم . از این حرکتش خنده ام میگیرد .محمدرضا گلزارهم محکم او را بغل می کند و می بوسد

مادران :چندسالته آویسا ؟
3 سالمه . (اصلابه من نگاه نمی کند و همچنان مشغول بازی با یک عروسک فانتزی است.عروسک ماری که به ” فیش فیش” درشخصیت های کارتونی برای همه بچه ها آشناست)
مادران :مدرسه نمی ری؟
نه ! می رم مهد کودک
مادران:مهد کودک خوبه؟ اونجا چی کار می کنی؟
(بازم سرش رامثل دفعه قبل پایین می اندازد و می گوید:) اوهوم. نقاشی می کشیم.(مکث می کند) بازی می کنیم. شعر می خونیم
مادران:تو مهد کودک چند تا دوست داری؟
3 تا

محمدرضا گلزار می خندد و می گوید :” دوست زیاد داره ولی خوب نمیتونه بشمره دیگه.” آویسا به گفتگو ادامه نداد و با شیطنت از بغلمحمدرضا گلزارپایین آمد و به سمت درخروجی آتلیه رفت . جالب است این را هم بخوانید که برسام ، حرکاتش با سوپراستار سینمای ایران مو نمی زند . واقعا مقابل دوربین خوب ژست می گیرد.


تدریس معارف!

آقای سوپر استار و تدریس معارف

چندین سال پیش همین موقع ها بود که با محمد رضا گلزار گفت وگویی انجام داده بودند.او در این گفت وگو حرف های متفاوتی زد، حرف هایی که شاید تا به حال نزده بود. حرف هایی درباره روحیات و اعتقادات مذهبی اش. بحث از ارادت او و پدرش به حضرت امام رضا و انتخاب نام محمدرضا برای او شروع شد و به قسمت ختم شد. حرفهایی او درباره قسمت مثل معلم دینی ها بود: «قسمت آدم هر چی باشه، همون می شه، هرچند که انسان دارای اراده است، اما اراده انسان در طول اراده خداوند است و همه چیز در نهایت به اون بالا بر می گرده.» هنوز کلامش تمام نشده بود که وسط حرف هایش پریدند و گفتند چقدر مثل معلم دینی ها حرف می زنی که بلافاصله گفت: «مگر نمی دونستی معارف درس می دادم. من حدود سه سال کارم این بود و در کلاس های آموزش کنکور معرف و بینش اسلامی تدریس می کردم.»♥


مصاحبه با محمدرضا گلزار، علی عباسی و… در ویژه نامه سالگرد بانی فیلم

بانی فیلم انلاین: روزنامه بانی فیلم روز پنجشنبه منتشر نمی شود.

به گزارش خبرنگار ما، با نزدیک شدن به روز هفتم مهر سالگرد انتشار روزنامه بانی فیلم به عنوان نخستین و تنها روزنامه سینمایی کشور، قرار است این روزنامه ویژه نامه ای را روز یکشنبه هفتم مهر روی کیوسک مطبوعات بفرستد.
با توجه به تراکم مطالب ویژه نامه و دشواری های جمع آوری مطالب سالگرد، بانی فیلم روز پنجشنبه منتشر نمی شود.
(امیدواریم انتظارات به پایان برسد و شاهد اخبار خوب سوپر استار باشیم.)

متن مصاحبه روزنامه خراسان با پدر محمدرضا گلزار

متن مصاحبه روزنامه خراسان باپدرهنرمندان….

به مناسبت میلاد امام رضا (ع) به سراغ هنرمندان زیادی رفتیم تا بدانیم چه شد که والدین‌شان نام رضا را برای آن‌ها انتخاب کردند، اما بیشتر پاسخ‌ها تکراری شد تا این‌که ایده جدیدی به ذهن ما خطور کرد، گفت‌وگو با پدر یکی از سوپراستارهای کشور که نامش رضا است. مهندس گلزار پدر محمدرضا گلزار پیشنهاد ما را بزرگوارانه پذیرفتند تا در یکی از معدود گفت‌وگوهای رسانه‌ای خود با ما همکلام شوند، مهندس گلزار می‌گوید: «من دو پسر به نام‌های علیرضا و محمدرضا دارم و به دلیل ارادت و علاقه مان به آقا علی ابن موسی الرضا (ع) نام فرزندانمان را رضا گذاشتیم. پدر این ستاره سینما ادامه می‌دهد: خانواده ما از ابتدا به آقا اعتقاد داشت، به‌طور مثال محمدرضا که به مدت یک سال در دبی اقامت کرده بود، قبل از انتخابات به ایران بازگشت و جالب است بدانید که به دلیل علاقه‌اش به آقا از دبی مستقیم به مشهد سفر کرد و بعد از زیارت امام هشتم (ع) به تهران آمد. مهندس گلزار می افزاید: رضا هرچند وقت یک بار به زیارت آقا می آید چون معتقد است هر چه دارد از کرم و لطف آقاست. وی تصریح می کند: در حال حاضر من نیز در مشهد مشغول کار هستم و برای زائران امام هشتم پروژه بسیار بزرگی را اجرا می‌کنم که انشاا… از طرف خانواده‌مان به یادگار بگذاریم.


 

«ساخت ایران»، گلزار را با تلویزیون آشتی می دهد!

«ساخت ایران»، گلزار را با تلویزیون آشتی می دهد!
دست دوستی تلویزیون به سوی سریالهای ویدئویی
بانی فیلم آنلاین:گروه تلویزیون، هادی داداشی ـ گویا ورق برگشته است؛ این همان صدا و سیماست که از پخش آنونسهای سریالهای شبکه نمایش خانگی هم خودداری میکرد. رسانهای که مدیرانش حتی به ارگانهای مطبوعاتی خود نیز سپردهاند تا چاپ آگهیهای تبلیغاتی این آثار را هم نپذیرند.

با آغاز جریان تولید سریال در شبکه ویدئویی از اواخر دهه 80 و جدیتر شدن آن در سالهای اخیر دهه 90، تلویزیون موضعی انفعالی نسبت به آن اتخاذ کرد. واکنش تلویزیون چنان تابلو بود که همه را به صرافت آن انداخت مدیران رسانه ملی چشم دیدن این رقیب نوظهور را ندارند. درحالی که تب «قلب یخی» و «قهوه تلخ» آرام آرام در جامعه ریشه میدواند، تلویزیون ترجیح داد چشم خود را بر این جریان ببندد و آن را نادیده بگیرد. شاید با این تاکتیک، گمان میرفت که عمر این سریالها به سرعت پایان بگیردو تاریخ انقضایشان سربرسد، اما این آثار که به مدد(؟!) رشد بیرویه قاچاق فیلم، با قیمتهای به مراتب نازلتری در فرمت دایویکس در دسترس بینندگان قرار میگرفت و احتمالاً هنوز میگیرد، به مذاق آنان خوش آمد. از سوی دیگر بحث اهدای جایزه و پکیجهایی با طراحیهای خوش سر و شکل نیز خریداران را تشویق میکرد که نسخههای اصلی را تهیه کنند. این دو سریال هر چند شروع امیدوارکنندهای داشتند، اما در استمرار بخشیدن به آن ناموفق عمل کردند. همین شد که قهوه تلخ ناتمام ماند و قلب یخی هم با یک خانهتکانی اساسی تلاش کرد داستان جدیدی را به همین نام و با توسل به ستارههای سینما به بینندگان خود بقبولاند. از آن سو پس از مهران مدیری، محمدحسین لطیفی و سپس سامان مقدم، پای چهرههای دیگری چون بیژن بیرنگ با «شام ایرانی» و ـ این روزها ـ داود میرباقری با «شاهگوش»نیز به شبکه نمایش خانگی باز شد، اما تلویزیون همچنان سکوت کرد و سکوت کرد تا امروز. امروز که خبر میرسد شبکه آی فیلم درصدد پخش سریال «ساخت ایران» است. یکی از پرحاشیهترین مجموعههای شبکه ویدئویی که در زمان توزیع با بیمهری تلویزیون مواجه بود و رسانه ملی کوچکترین خبر یا تیزری از آن پخش نکرد.  هر چند با وجود هزینههای میلیاردی و دستمزدهای کلان به دو ستارهاش، نتوانست بازگشت سرمایه مناسبی نیز داشته باشد. حتی در مقطعی در کنار مغضوب بودن مهران مدیری به خاطر مهاجرتش از تلویزیون، شنیده میشد لطیفی نیز همین سرنوشت را پیدا کرده و به خاطر سری نخست قلب یخی، تلویزیون تمایلی به همکاری دوباره با او را ندارد، اما آرام آرام این دلخوری هم در حال کمرنگ شدن است و تلویزیون همانطور که به لطیفی «دودکش»را پیشنهاد میکند، از مدیری هم ترانه پخش میکند. در هر حال وقتی کارگردان مورد تأیید تلویزیون یعنی داود میرباقری که برای این رسانه «مختار نامه» را ساخته وارد گود سریالسازی ویدئویی میشود، پس قطعاً «قبح» (!) این گونه از فیلمسازی نیز از نظر مدیران تلویزیون ریخته شده است. حالا تلویزیون حاضر است از طریق آی فیلم پول برای خرید یکی از این آثار هزینه کند و خود را در قبال عملکرد تهاجمی دیروزش به فراموشی بزند! هر چند این بار آلزایمر گرفتن تعمدی تلویزیون برای برنامهسازان و مخاطبان میتواند نشانه خوبی باشد. نشانهای از یک تغییر سیاستگذاری و گشادهدستی در مواجهه با محصولات تولید شده در خارج از این سازمان. نه، تلویزیون دارد عوض میشود و این اصلاً چیز کمی نیست.

 

«ساخت ایران»، مهمان آیفیلم میشود

قرار است«ساخت ایران» به کارگردانی محمد حسین لطیفی از شبکه آی فیلم پخش شود.

به گزارش «بانی فیلم»،در حالی که تلویزیون از آغاز شکل گیری جریان تولید سریال در شبکه نمایش خانگی به آن بی توجه بوده و از اطلاع رسانی درباره آن نیز خودداری کرده،حالا خبر می رسد که شبکه آیفیلم قرار است برای اولین بار یکی از مجموعههای شبکه نمایش خانگی سریال ساخت ایران را روی آنتن ببرد. بنابر اعلام روابط عمومی شبکه آی فیلم، اکنون مجموعه «ساخت ایران» که در آن بازیگرانی چون محمد رضا گلزار،امین حیایی، فرهاد اصلانی، بهنام تشکر، گوهر خیراندیش،پیر داغر و... بازی کرده اند، در مرحله ترجمه و دوبله است تا پس از آماده شدن از شبکه آیفیلم پخش شود.«ساخت ایران» سومین مجموعه ویدئویی شبکه نمایش خانگی ایران است که در هشت الی 10 بسته دو قسمتی به تهیهکنندگی منصور سهرابپور و امیر پروین حسینی و نویسندگی خشایار الوند تولید و پخش شد.

در این مجموعه طنز بازیگران دیگری چون: الیکا عبدالرزاقی، بهاره رهنما، رضا یزدانی و ... ایفای نقش داشتند.

سریال طنز «ساخت ایران» به دو زبان فارسی و عربی از روز جمعه پنجم مهر ماه هر شب از ساعت 21:30 تا 22:30 پخش و در ساعات  5:30 بامداد و  13:30 تکرار خواهد شد.


پخش از هفته دوم مهر و آغاز نمایش تیزرها از فردا

منصور سهرابپور تهیهکننده این سریال که در کنار امیرپروین حسینی آن را تهیه کرده با تأیید خبر پخش آن از آی فیلم به «بانی فیلم» میگوید: «به نظرم چون سریال «ساخت ایران» در مقایسه با دیگر سریالهای شبکه ویدئویی بیشتر با سیاستهای سازمان صدا و سیما هماهنگ است، تلویزیون تصمیم به پخش آن گرفته است. ما تیزرهای سریال را هم ساختهایم که قرار است از دوشنبه پخش آنها آغاز شود».


او همچنین احتمال میدهد که پخش سریال با چند روز تأخیر از 10 مهر طی 18 قسمت آغاز شود. سهرابپور البته ترجیح میدهد حرفی از میزان مبلغ پرداختی از سوی تلویزیون برای خرید این سریال نزند، اما در عین حال میگوید: «رقم پرداخت شده چندان قابل توجه نیست و با توجه به هزینهای که ما برای «ساخت ایران» کردیم، اصلاً به چشم نمیآید، اما با این وجود از این حرکت صدا و سیما استقبال میکنیم و با آن موافق هستیم». او در پاسخ به اینکه آیا حضور بازیگران مشهور عرب زبان چون پیر داغر و پاملا الکیک در این سریال و تصویربرداری بخش عمده آن در لبنان، امتیازی برای خرید آن توسط آی فیلم بوده، توضیح میدهد: «البته بیتأثیر نبوده، اما این بازیگر مسیحی هستند و همچنین ما لبنان را در سریال، فرانسه معرفی کردیم و در بخشهایی از این کشور تصویربرداری کردیم که معماری آن شبیه پاریس به نظر بیاید

».

وی در پایان حضور بازیگرانی چون گلزار را در سریال «ساخت ایران» که نخستین سریال این سوپراستار سینما بوده اتفاق مهمی میداند که حالا پای او را به تلویزیون نیز باز کرده است.

نقش جدید محمدرضا گلزار در سینما:


روزنامه تماشا: همانطور که پیش از این هم در گزارشی اختصاصی منتشر کردیم محمدرضا گلزار به ایران بازگشته و قصد دارد دوباره فعالیت های سینمایی اش را شروع کند او در همان ابتدای بازگشتش به ایران مذاکراتش را با مسعود کیمیایی شروع کرد که در نهایت این همکاری میسر نشد بعد از آن هم عنوان شد که قرار است این بازیگر برای چندمین بار با محمد بانکی همکاری کند که در تماسی که با بانکی داشتیم این موضوع هم تکذیب شد

اما باخبر شدیم که قرار است او با دوست و رفیقش امین حیایی در پروژه ای دوباره همکار شوند این را امین حیایی تایید کرد و در پاسخ به این سوال که آیا مشکل محمدرضا گلزار برطرف شده و می تواند دوباره جلوی دوربین برود به «تماشا» گفت: «بله خودشان که مشکلی نداشتند و خدا را شکر مشکلی که بود حل شد و ایشان الان برگشته اند و فیلمنامه هایی که به دستشان می رسد را می بینند خدا را چه دیدید شاید یک کاری هم با هم پذیرفتیم»

از او پرسیدیم که شنیده ایم قرار است در یک فیلم جدی بازی کنید؟ حیایی در پاسخ به ما گفت: «بله یک فیلمنامه جدید به دستمان رسیده که احتمالا با هم در آن بازی می کنیم»

حیایی از دادن هرگونه اطلاعات بیشتر امتناع کرد و به همین خاطر باید منتظر ماند و دید که این دو قرار است جلوی دوربین چه کسی بروند و این همکاری چه زمانی اتفاق می افتد

منبع: برترینها