دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

این وبلاگ صرفا وبلاگی برای هواداران محمدرضا گلزار است.خواهشا توهین ممنوع!
دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

این وبلاگ صرفا وبلاگی برای هواداران محمدرضا گلزار است.خواهشا توهین ممنوع!

دستگیری چهره مشهور سینما برای باج گیری

دستگیری چهره مشهور سینما برای باج گیری

سیدکمال طباطبایی مردی پنجاه ساله با ریش‌ها و موهای جو گندمی، خسته درحالی که سیگاری را با سیگار دیگری روشن می‌کند در تدارک فیلم جدید خود با جواد فرهانی، حمیدرضا صلاحمند و یوسف صمدزاده جلسه فیلمنامه «سه درجه تب» را دارند. بحث و چالش برسر شخصیت‌های فیلمنامه حسابی بالا گرفته که ناگهان در دفتر باز می‌شود.

حسام نواب صفوی با تیپی شبیه به الویس پریسلی به همراه یک مأمور نیروی انتظامی و یک حکم جلب وارد دفتر می‌شود. همه شوکه شده و نمی‌دانند که ماجرا از چه قرار است

حسام نواب صفوی سر خود را بالا می‌گیرد و می‌گوید به جرم اینکه عوامل سازنده فیلم «توفیق اجباری» در یک سکانس از فیلم، نام او را بر زبان آورده‌اند و با او در فیلم شوخی کرده‌اند، مجرم هستند. به چندین ماه زندان محکومند و باید غرامتی چند صد میلیونی بپردازند.

همه دلشان می‌خواهد به این شوخی بی‌نمک لبخند بزنند. اما هیچ‌کس لبخندش نمی‌آید. به خصوص که مأمور کلانتری به سبک فیلم‌های جنایی دستبند نقره‌ای خود را از پر کمرش باز می‌کند و در میزانسنی مهیج، آن را جلوی صورت سیدکمال می‌گیرد. همه شوکه شده و مات و مبهوت به هم نگاه می‌کنند


عکس :عوامل فیلم توفیق اجباری

سکانس دوم / کلانتری- شب- داخلی
سیدکمال طباطباییِ بنده خدا باید کمربند و ساعت و بند کفش‌های خود را تحویل سرباز بدهد و به گوشه‌ای از بازداشتگاه برود. همه دور حسام جمع شده‌اند و از او می‌پرسند که مرد حسابی این چه کاری است؟!
او در جواب لبخندی کج می‌زند و می‌گوید:
حسام: سید. . . یا 250 میلیون به من پول میدی، یا می‌ری زندان.

ناظران: اِ. . .؟! ! ! حسام این چه حرفیه که می‌زنی؟ بگو که داری شوخی می‌کنی. . . یعنی چی؟ تو می‌خوای تلکه بگیری؟ آخه چرا؟ پول چی؟ بابت چی؟ . . . حسام اینا حرفهای تو نیست، کی یادت داده؟ نکنه کار [. . . ]نیا ست؟
حسام: نخیر، موضوع ربطی به کسی نداره. این یه ماجرای شخصیه.

سیدکمال طباطبایی همچنان آرام و ساکت به گوشه‌ای خیره شده و حرفی برای گفتن ندارد. فقط با خودش مرور می‌کند که چرا من؟ مگر من چه‌کاری کرده‌ام؟ برفرض هم که یک شوخی در فیلم اتفاق افتاده، پیمان عباسی نوشته، حسین لطیفی کارگردانی کرده، رضا عطاران و گلزار هم آن صحنه را بازی کردند. آن روزها را مرور می‌کنیم.


فلاش بکی از پشت صحنه توفیق اجباری (به روایت پیمان عباسی)
خانه محمدرضا گلزار- روز- داخلی
یکی از روزهای داغ تابستان سال 1386است. ساعت حوالی 11 صبح است. اینجا خانه حقیقی رضا گلزار در خیابان سهیل تهران است. میزانسن چیده شده. پشت صحنه صمیمی و باصفایی در جریان است همه می‌خندند. محمدرضا سکوت پشت دوربین فیلمبرداری است.

حسین لطیفی روی چهارپایه چوبی نشسته و به مانیتور خیره شده. رضا گلزار و رضا عطاران در جلوی دوربین کنار میز بیلیارد ایستاده‌اند و سکانسی را باهم تمرین می‌کنند. مثل بقیه کارهای حسین لطیفی اینجا هم او از شوخی‌هایی که خلق‌الساعه شکل می‌گیرد و از انرژی بچه‌ها در پشت صحنه استفاده می‌کند. دیالوگ‌های فیلمنامه مدام در حال تغییر است.

باران کوثری، نیوشا ضیغمی، نعیمه نظام‌دوست، لیدا عباسی و من در این سوی دوربین نشسته و صحنه فوق را نگاه می‌کنیم.

موقعیت صحنه از این قرار است که شایعه‌ای مبنی بر خواستگاری رضا گلزار از مهناز افشار در یک نشریه زرد چاپ شده. گلزار حسابی نگران است و رضا عطاران قرار است با همان بلاهت و رندی شخصیت عطا بگوید که مردم هُشیارند و کسی این شایعات را باور نمی‌کند.

در فیلمنامه اینگونه نوشته شده بود که.
عطا: رضاجون مردم باور نمی‌کنن. . . مگه یادت نیست پشت سر پوریا پورسرخ هم می‌گفتن از پروین سلیمانی خواستگاری کرده؟
همه برمی‌گردند و به سمت من نگاه می‌کنند.
باران کوثری: پیمان عباسی باز رفتی سراغ رفیقت پوریا؟ بچه‌ها به لج پیمان هم که شده یکی دیگرو می‌ذاریم؟
حسین لطیفی: منم موافقم. یکی دیگرو می‌گیم. . .
هرکس کسی را پیشنهاد می‌دهد (مهران مدیری خوبه؟ شجریان چطوره؟ رضا شریفی‌نیا چی؟ بگیم پارسا پیروزفر؟ و. . . )
رضا گلزار: حسام نواب صفوی چطوره؟ خوش تیپه، کنتراستش طراحی سکانس رو بامزه‌تر می‌کنه.
همه باهم در پشت صحنه این ایده رضا گلزار رو می‌پسندیم.
حسین لطیفی: بچه‌ها کی با حسام رفیقه یه زنگ بهش بزنه ازش اجازه بگیره؟
نیوشا ضیغمی: (می‌خندد) بچه‌ها نمی‌خواد، تو هالیوودشم بابت اینجور شوخی‌ها از کسی اجازه نمی‌گیرن که. ما با همه تو این فیلم شوخی کردیم، اصلاً سوژه فیلممون اینه.
حسین لطیفی: باشه، حرفت درسته، اما اینجا هالیوود نیست، یه زنگ بزنیم هم یه سلام علیکی می‌کنیم هم بهش می‌گیم بیاد اینجا ببینیمش، رفیقمونه دیگه.
رضا گلزار: من زنگ می‌زنم بهش.
رضا گلزار به گوشه‌ای از کادر می‌آید، جایی در نزدیکی نعیمه نظامدوست و من که شاهد عینی این دیالوگ‌ها هستیم.
بقیه هم در هیاهو، خود را برای ناهار آماده می‌کنند.
رضا گلزار: سلام عموووو، چطوری؟ (این تکه کلام رضا با رفقایش است. کمی مقدمه و حال و احوال. . .) حسام جون سرکار توفیق می‌خوایم یه شوخی کلامی باهات بکنیم. با بچه‌های دیگه رضا شریفی‌نیا، مهناز، یانگوم، کاظم بلوچی، مونیکا بلوچی، با همشون شوخی کردیم. تو یکی از شوخی‌هامون هم می‌خوایم اسم تو رو بیاریم. . . چاکرتیم، حله. . . بیا ببینیمت. . . حسین و بچه‌ها سلام می‌رسونن بهت… بچه‌ها حسام سلام می‌رسونه.
مکالمه تلفنی قطع می‌شود. بچه‌های صحنه شاهد این مکالمه هستند و در جریان‌اند که حسام به شکل شفاهی اجازه این شوخی را داده است. . . بعد از ناهار سکانس ضبط می‌شود.


صدا – دوربین – حرکت
رضا عطاران: بابا کسی باور نمی‌کنه، یادت نیست پشت سر حسام می‌گفتن که از پروین سلیمانی خواستگاری کرده؟
رضا گلزار: (می‌خندد) آره. . . البته از حسام هیچی بعید نیست.
حسین لطیفی: کات، خوب بود. . . می‌ریم سکانس بعدی.
(بعدها شنیده می‌شود که حسین لطیفی به همراه پیمان عباسی و رابعه اسکویی وقتی به عیادت پروین سلیمانی بانوی مُسن و دوست داشتنی سینما، روی تخت بیمارستان می‌روند. کلی با او شوخی می‌کنند و از او اجازه می‌گیرند که از نام عزیزش در فیلم استفاده کنند، آن پیرزن عزیز و محترم که به طرز افسانه‌ای از بازی در نقش‌های منفی به محبوبیت رسیده است، از خوشحالی اشک در چشمانش جمع می‌شود و خوشحال از اینکه آنقدر محبوب است که در فیلمی جوان پسند و امروزی، نامش برده می‌شود.
پروین سلیمانی عزیز می‌داند که همه چقدر دوستش دارند و برایش ارزش قائلند و این شوخی حکایت از آن دارد که سینمای جوان امروز هم در برابر قدرتِ بازیگری و کسوت او سر تعظیم فرود می‌آورد و ستایشش می‌کند. پروین سلیمانی خنده‌ای با همان طنین زیبا می‌کند و اجازه می‌دهد از نام او به یادگار استفاده شود. «تمام این ماجراها را ماه‌چهره خلیلی نوه پروین سلیمانی در گفت​وگو با «خبر» تأیید می‌کند.»)

زمان حال (توفیق اجباری 2)/ کلانتری – شب – داخلی
به کلانتری بازمی‌گردیم، جایی که سیدکمال طباطبایی هنوز در بازداشت است. چند تا از حرفه‌ای‌های سینما همچون سیدضیا هاشمی از شنیدن خبر بازداشت او شوکه شده‌اند و سراسیمه خود را به کلانتری رسانده‌اند.
هیچ کس باورش نمی‌شود که حسام نواب صفوی برای پول دست به چنین اقدامی زده است. سیدضیا به نمایندگی از بقیه حسام را به آرامش و صلح دعوت می‌کند، حسام ظاهری مظلوم به خود می‌گیرد و درحالیکه منکر آن مکالمه تلفنی و اجازه شفاهی که داده می‌شود، می‌گوید که حاضر است به حرمت سیدضیا و این شب مقدس رضایت دهد.
همه خوشحال می‌گویند که خدا را شکر. این اتفاق در حد یک سوءتفاهم بود و خبر به بیرون درز نکرد تا آبروی این سینما بریزد. با لبخند و صلوات برگه رضایت را جلوی حسام می‌گذارند. حسام با همان معصومیت می‌گوید.
حسام: امضا می‌کنم اما چک من کو؟
سیدضیا: چک چی؟
حسام: من به خاطر شما تخفیف می‌دم. به جون شما می‌خواستم بگم 110 میلیون، اما 10 میلیونشم فدای یه تارموتون، روند 100 میلیون.
همه شوکه. . . یعنی همه اینها بازی بود برای 100 میلیون؟! چرا؟ چون اسمت را توی فیلم بردند؟ پس چقدر مهناز افشار مرد است که هر جور دلشان خواست با او شوخی کردند اما او فقط لبخند زد.
بزرگان سینما عصبی برمی‌خیزند، قید رضایت گرفتن را می‌زنند و کلانتری را ترک می‌کنند. آنها بر این باورند که این موضوع دیگر ربطی به سیدکمال طباطبایی ندارد، بلکه دارد به حیثیت و نجابت سینما لطمه می‌زند و تصمیم می‌گیرند جور دیگری با این فاجعه برخورد کنند.
همه می‌روند و سیدکمال طباطبایی می‌ماند در بازداشت.

تازه این موقع است که می‌فهمند از روی عمد حکم بازداشت این مرد را در آخرین ساعات چند روز پیاپی تعطیلی گرفته‌اند تا کسی نتواند سید را از بازداشت آزاد کند.
مردم در بیرون کلانتری مشغول جشن و پایکوبی هستند. ولی امشب شب تلخی برای سینمای ماست. سینمایی که باید به حال آن گریست.
یکی دو روز بعد سیدبا وثیقه از بازداشت آزاد شد اما این پرونده هنوز باز است تا روز دادگاه. . .

نمی‌دانیم نتیجه اخلاقی‌ای می‌شود از این گزارش گرفت یا نه؟ اما چند سؤال ذهن ما را به خود مشغول کرده؟
ما سینما را از کی یاد گرفته‌ایم؟ برادران لومیر؟ از هالیوود؟ پس چرا ظرفیت‌های دیگر سینما را از آنها یاد نگرفته‌ایم؟ چرا از سینما فقط لباس و مدل موهای الویس پریسلی را یاد گرفته‌ایم؟ اگر قرار بود سازندگان سری فیلم‌های Scary movie از اشخاص و عواملی که با آنها شوخی کرده‌اند اجازه بگیرند، از سازندگان جن‌گیر، طالع نحس، کینه و. . . در این صورت باید به اندازه یک استودیوی هالیوودی کاغذ و سند موجود داشته باشند و یکریز از این دادگاه با آن دادگاه بروند! آیا تعداد بی‌شمار شوخی‌ها که در فیلم‌ها با چهره‌های مشهور سینمای دنیا انجام شده است را ندیده‌ایم؟ اصلاً فیلم کمدی هالیوودی را سراغ دارید که در آن با یکی از سوپراستارهای هالیوود به شکل مستقیم شوخی نشود. خلاصه هرچیزی را که بتوان با آن شوخی کرد را به طرز بیرحمانه‌ای به تصویر می‌کشند. آیا خبری از اینگونه شکایت‌های کودکانه هم در آنجا به گوش می‌رسد؟ آیا بابت تک تک آنها اجازه می‌گیرند؟ چرا آدم‌های بزرگتر و مهم‌تر نسبت به این گونه شوخی‌ها در توفیق اجباری واکنش نشان ندادند؟ چرا شریفی‌نیا سکوت کرد؟ آیا شوخی‌ای که با او شد برخورنده‌تر نبود؟ و هزاران سؤال بی‌جواب دیگر که سعی می‌کنیم برای هر کدام از آنها جوابی بیابیم. جوابی که سهمی بیشتر از افسوس و افسوس را عاید ما نمی‌کند!

فیلم جدید محمدرضا گلزار

آقای پیمان عباسی نویسنده فیلم بسیارزیبای توفیق اجباری اخیرا گفتند که  به احتمال زیاد سال بعد یه کاره دیگه که خیلی خیلی متفاوته رو قراره با رضا انجام بدیم!

ماهم بی صبرانه مشتاق این کارمتفاوت هستیم!  :)


شعر

آن که چشمان تو را این همه زیبا می کرد/کاش از روز ازل فکر دل ما می کرد

/یا نمی داد به تو این همه زیبایی را/یا مرا در غم عشق تو شکیبا می کرد

این شعر رو تقدیم میکنم به محمدرضا گلزار عزیز <3 امیدوارم همیشه سلامت و خوشحال باشى!



پخش خانگى فیلم تو و من

فیلم تو و من،آخرین ساخته محمد بانکى دیروز  پس از ١ سال و چند ماه ، وارد شبکه نمایش خانگى شد...

تبریک میگم به همگى!کسایى که ندیدن حتما نگاه کنن ( خواهشا سى دى ارجینال را خریدارى کنید ).


ساخت ایران امشب از شبکه آی فیلم پخش نمی شود!

«ساخت ایران» امشب پخش نمی‌شود!
13 مهر 1392 


به مناسبت شهادت حضرت امام محمدتقی جواد الائمه(ع)، به جای مجموعه «ساخت ایران» امشب اپیزود «دور و نزدیک» از مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» روی آنتن شبکه آی‌فیلم می‌رود.

روابط عمومی شبکه آی‌فیلم با اعلام این خبر افزود: قسمت نهم سریال «ساخت ایران» فردا شب طبق روال معمول پخش می‌شود. بر اساس این گزارش «دور و نزدیک» را احمد معظمی کارگردانی کرده و مینا جعفرزاده، علیرضا ثانی‌فر و سمیرا حسینی ایفاگر نقش‌های اصلی آن هستند.

در خلاصه داستان این اپیزود آمده است: پزشکان «عزیز خانم» مادر عباس را که به بیماری سرطان دچار است، جواب کرده‌اند. عزیز خانم در آخرین روزهای عمرش از عباس می‌خواهد تا قبری در امامزاده واقع در محله‌شان برایش تهیه کند. عباس که از لحاظ مالی قادر به خرید قبر نیست به ناچار تنها سرمایه زندگی‌اش که یک تاکسی است را می‌فروشد و... .

«دور و نزدیک» امشب ساعت 21:30 از شبکه آی‌فیلم پخش می‌شود و تکرار پخش آن فردا ساعت 5:30 و 13:30 خواهد بود.

سوپراستار سینمای ایران کیست؟

نظرسنجی «بانی فیلم» از اهالی سینما درباره محبوب ترین بازیگر سینما
سوپر استار سینمای ایران کیست؟

بانی فیلم آنلاین:گروه سینمای ایران ـ ساناز قنبری، عظیمه کنعانی: سوپر استار یا فوق ستاره به بازیگری اطلاق میشود که دایره محبوبیتش چنان گسترده است که به تنهایی می تواند سرنوشت اقتصادی یک فیلم را رقم بزند.

 سوپر استار الزاماً بازیگر درجه یکی نیست ولی محبوبیت یکی از ویژگی های ذاتی اش است. محبوبیتی که می تواند دلایل متنوع داشته باشد. جذابیت چهره، شهرتی که در عرصه های دیگر کسب شده و در سینما جواب داده و مجموعه ای از ویژگی های که یک بازیگر را به چنان حدی از محبوبیت می رساند که تماشاگر برای دیدن او به سینما می رود. در سینمای قبل از انقلاب زنده یاد محمد علی فردین از چنین ویژگی هایی برخوردار بود. فردین را می توان محبوب ترین بازیگر سینمای قبل از انقلاب دانست که آن قدر مردم دوستش داشتند و به دیدن فیلم هایش می رفتند که چندین سالن سینما به واسطه محبوبیت فیلم های فردین ساخته شدند. در واقع رونق صنعت سینما در دهه چهل، تا حد زیادی مدیون فردین است. پیش از ظهور فردین، ناصر ملک مطیعی به عنوان اولین سوپر استار سینمای ایران چنین جایگاهی داشت و از «قیصر» به بعد هم بهروز وثوقی به مدت یک دهه سوپر استار سینمای ایران بود. در سالهای پس از پیروزی انقلاب، با تغییر مناسبات سینما و خروج اغلب دست اندرکاران سینمای فارسی از عرصه، همه چیز متحول شد. در دهه 60 مدیران سینمایی علاقه ای به ظهور ستاره و فوق ستاره نداشتند. دهه ای که دوران کارگردان سالاری بود ولی در همین دوران شاهد ظهور جمشید هاشم پور به عنوان بازیگری شدیم که حضورش در هر فیلمی می توانست تضمین کننده گیشه باشد. ضمن اینکه در فاصله سال های پایانی دهه پنجاه و اوایل دهه شصت، سعید راد در قامت سوپر استار ظاهر شد.

فرامرز قریبیان نیز در دهه شصت، یکی از بازیگران پر کار و بسیار محبوب سینمای ایران بوددر عرصه سینمای کمدی نیز اکبر عبدی به عنوان سوپر استار ظهور کرد و با تمام فراز و نشیب ها تا امروز توانسته جایگاه خود را به عنوان بازیگری محبوب حفظ کند. در دهه شصت، تنها بازیگر زنی که تا اندازه ای می شد او را در قامت سوپر استار و یا افسانه بایگان بود. از اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، با تغییر مناسبات اجتماعی، فرهنگی، شاهد حضور ابوالفضل پور عرب و نیکی کریمی با فیلم جریان ساز و مهم «عروس» ساخته بهروز افخمی شدیم. در این دهه، زنده یاد خسرو شکیبایی توانست به عنوان بازیگری بسیار محبوب به جایگاهی منحصر به فرد دست یابد. در نیمه دوم دهه هفتاد پرویز پرستویی سوپر استار بی گفت و گوی سینمای ایران بود. چه در درام های جدی و اجتماعی چون «آژانس شیشه ای» و چه در کمدی های سرخوشانه ای از جنس «مرد عوضی» پرستویی در قامت بازیگری که در تقریباً همه فیلم هایش با موفقیت در گیشه همراه می شدند، ظاهر شداز دهه هفتاد ورود جوان ها به سینما آسان تر از دهه شصت شد. جوان هایی که بسیاری از آنها حضوری گذرا در سینما داشتند و خیلی زود به حاشیه رفتند. از بین این جوان ها، محمدرضا گلزار توانست عنوان سوپر استار سینمای ایران را از آن خود کند. گلزار در فیلم های زیادی بازی کرد که فقط و فقط به خاطر حضور او به فروش بالا دست یافتند. کنار گلزار، امین حیایی نیز، توانست به چنین جایگاهی دست یابد. هدیه تهرانی نیز در این دهه به جایگاهی دست نیافتنی میان بازیگران زن رسید. میان بازیگران جوانی که با چهره معترض و تلخ خود به دل تماشاگر نشستند حامد بهداد را باید در راس قرار داد. شهاب حسینی نیز از اواخر دهه هشتاد و با بازی در فیلم های فرهادی به محبوبیت فوق العاده ای همان سینماروها دست یافتقصه داشتیم در نظرسنجی از اهالی سینما به این نتیجه برسیم که چه کسی سوپر استار فعلی سینمای ایران است ولی نظرات اهالی سینما بسیار پراکنده و در مواردی فاقد مصداق بود. به طوری که می توان گفت در این زمینه اتفاق نظری میان اهالی سینما وجود ندارد. نکته جالبی که در این نظر سنجی به آن رسیدیم محافظه کاری اغلب تهیه کنندگان و کارگردانان سینمای موسوم به بدنه بود که برای اینکه به کسی بر نخورد ترجیح دادند در این زمینه صحبت نکنند . با این همه آنچه در این گزارش برایتان تدارک دیده ایم خواندنی از کار در آمده و اگر به رسیدن به نام سوپر استار فعلی سینمای ایران یاری نمی رساند لااقل می تواند در دستیابی به تعریف واژه «سوپر استار»، کارگشا باشد.

 

< علی سرتیپی: گلزار و عطاران سوپر استار هستند

محمدرضا گلزار و رضا عطاران، می توانند به عنوان سوپراستار در ایران شناخته شوند. کسانی که تماشاگر با نگاه به سر در سینما و دیدن عکس آنان برای رفتن به سینما ترغیب می شود. بازیگران سوپراستار، باعث متفاوت شدن گیشه یک فیلم می شوند و اگر در جای درست خود استفاده شوند، قطعا تاثیرگذار خواهند بود. برای مثال اگر بخوای گلزار را کچل کنی و یا از او بخواهی یک پایش لنگ بزند، سوپراستار فیلم را مخفی کرده ای، پس مخاطب هم به تماشا نمی آید. سینمای بدنه به سوپر استار نیاز دارد و نباید از این عنصر در سینما غافل شد.

 <سامان سالور: سوپراستار باید فرامرزی باشد

سوپر استار کسی است که دارای یک جایگاه در یک منطقه باشد. یعنی مثلا در تمام آسیای میانه شناخته بشود. مثلا ما هنرپیشه های بالیوودی را می شناسیم. بنابراین سوپراستار در سینمای ایران شاید تنها در حد یک اسم باشد.

گاهی پیش می آید سوپراستار به خاطر برخی رفتاری های خود تبدیل به یک شخصیت اتفاقا نفرت انگیز می شود. این موضوع نشان دهنده آن است که حاشیه ها در سینمای ما وارد اصل شده اند. در هالیوود و سینمای اروپا، سوپراستارها تلاش می کنند در هنری ترین فیلم ها و با حرفه ای ترین کارگردان ها کار کنند و شاید اصلا به همین خاطر خیلی از پیشنهادهای چند میلیون دلاری را رد کنند، اما خوب کار کردن است که برای آنان اهمیت دارد.

<شاهد احمدلو: سوپراستار یعنی انتظامی، شکیبایی و بهداد

درباره سوپراستار در سینما،  تعاریف و نگرشهای مختلفی وجود دارد. اساساً هر واژه یا پدیده در جغرافیای سرزمین خودش مفهوم میگیرد و ممکن است با معنایی متفاوت از آنچه مثلاً در انگلیس و آفریقا از آن وجود دارد، شناخته شود. در یک نگاه کلی اما، ستاره در یک تعریف مشترک جهانی یعنی همان منبع نوری که در آسمان دیده میشود و البته روزی هم به افول میگراید. میخواهم بگویم سوپر استار در سینما هم چنین روندی دارد. یعنی روزی میدرخشد و روزی خاموش میشود. به عبارت بهتر، سوپراستار هم مثل ستاره ها برای خود عمری دارد.

به نظرم من سینمای ایران پر از سوپر استار است. ناصر تقوایی یکی از سوپراستارهای دنیای من است. در عرصه موسیقی ناصر چشمآذر سوپر استار من است و در زندگی شخصی، پدرم. سوپر استار یعنی کسی که فراتر از کهکشان خود بدرخشد و دیرتر از یادها برود. شاید بتوانم برای این معنا از چنین مصداقهایی نام ببرم: ساموئل خاچیکیان و امیر نادری. سوپر استار در سینما تنها شامل بازیگران نمیشود، اما اگر قرار باشد بنا بر عرف موجود کسانی از این دسته را نام ببرم، به عزت ا... انتظامی یا حامد بهداد از میان جوانتر ها اشاره میکنم.

کسی مثل خسرو شکیبایی در دوره خودش ستاره بود و در کهکشان سینما نیز برای همیشه روشن خواهد ماند. اسفندیار منفردزاده نیز همانند اوست. به نظرم خوب است جوانان بازیگر نسل امروز این ستارهها را بشناسند و سعی کنند مانند آنان باشند.

 کامران قدکچیان: سوپراستار لزوما بازیگر خوبی نیست

سوپراستارها را برای سینما مردم هستند که انتخاب و تعیین میکنند. یعنی جامعه بازیگری را به عنوان چهره محبوب خود انتخاب میکند و فیلم را برای او به تماشا مینشیند. گیشه رونق میگیرد و فرآیند استقبال مردم معنی میگیرد.

ممکن است سوپراستار بازیگر خوبی نباشد و نیز ممکن است در سطح خوبی از فن قرار داشته باشد. من به طور کلی به نام چند بازیگر به عنوان سوپراستار اشاره میکنم: محمدرضا فروتن، بهرام رادان، مهناز افشار و هدیه تهرانی. جمشید هاشمپور و ابوالفضل پورعرب هم در این گروه قرار می گیرند. این افراد کسانی هستند که فیلم به خاطر آنان به فروش میرسد، البته عوامل دیگری هم در این رونق شرط است. در یک نگاه جامع اما، مردم سوپراستار را انتخاب میکنند، چون چهرهای جذاب دارد، بازیاش خوب است و در یک کلام قهرمان آنان است.

< فریدون حسنپور: سوپراستار را فیلم خوب است که میسازد

  ترجیح میدهم به نام کسی به عنوان سوپراستار اشاره نکنم. به طور کلی در سینما همه چیز به هم گره خورده است و نمیتوان درباره جزئیات آن به شکل مجزا صحبت کرد. سینما یک موجود زنده ارگانیک است که هر بخش از آن به بخش دیگر ربط دارد.

سوپر استار در دنیا یک ویژگی مشخص دارد و آن میزان محبوبیت یک فرد در بین مردم است. کسی که مردم به خاطر دیدن او بلیت می خرند. در ایران چنین محبوبیتهایی برای افرادی وجود دارد، اما تداوم پیدا نمیکند. به عبارت بهتر اگر کلیت فیلمی ظرفیت فروش نداشته بود، سوپراستارش تنها میتواند موجی از تماشاگر را آن هم در هفتههای اول ایجاد کند، وگرنه فیلم برای خودش ضدتبلیغ میشود. یعنی دسته اول مخاطبان دیگران را از تماشای آن منع میکنند. از نگاه من این فیلم خوب است که سوپراستار میسازد و باعث دیده شدن این فرد میشود.

<محسن محسنینسب: پور عرب تنها سوپر استار واقعی پس از انقلاب

سینمای ایران هم قاعدتاً سوپراستار دارد، اما وجود آن به تنهایی برای سینما کافی نیست. بعضی از فیلمها کیفیت بالایی دارند و اتفاقاً جذاب هم هستند، اما تنها چون از چهره ستارهای بهره نبردهاند، گیشه پررونقی پیدا نمیکنند. البته نمونههایی هم سراغ داریم که با وجود برخورداری از سوپراستارها به فروش بالایی نمیرسند.

به هر حال اگر بنا باشد به اسمهایی به عنوان سوپراستار اشاره کنم، از الناز شاکردوست، مهناز افشار، محمدرضا گلزار و پرویز پرستویی نام میبرم. سوپراستارها کسانی هستند که مردم جامعه به آنان توجه دارند. فیلمی که با حضور آنان ساخته می شود قطعاً یک فروش حداقلی خواهد داشت، اما گیشه فیلم برای ادامه به کیفیت کلی آن برمیگردد.

متأسفانه امروز مدیریت سینما به دست سینمادارها افتاده و آنان هستند که با استقبال انحصاری از فیلمهای ستارهدار سرنوشت سینما را عوض کردهاند. شاید در تاریخ پس از انقلاب تنها یک سوپراستار به معنای واقعی کلام داشته باشیم و او، ابوالفضل پورعرب است.

< حسن برزیده: سوپراستار فیلم متوسط را پرفروش می کند

سوپر استار معنای ویژه خود را دارد. شاید به این معنی که اگر می خواهیم علت فروش یک فیلم متوسط با فیلمنامه معمولی یا کارگردان غیرشاخص را ارزیابی کنیم، می توانیم همه چیز را به وجود سوپر استار در فیلم مربوط بدانیم. بازیگری که آنقدر محبوب باشد که مردم به خاطرش به سینما بیایند. بعید می دانم ما در ایران چنین بازیگری داشته باشیم. البته قصد ندارم به جامعه بازیگران توهین کنم. قطعا بازیگران خوب هم داریم، اما برای پاسخ به این سوال که چه کسی از میان آنان به عنوان سوپراستار شناخته می شود، با ذکر مثالی توضیح می دهم. فوتبال هم مانند سینما یک کار گروهی است. هر نتیجه ای هم که حاصل می شود، مربوط به همه اعضای گروه است. اگر مثلا مسی را هم بیاورند جزو ترکیب تیم ملی ایران، این فوتبالیست به تنهایی مطرح نمی شود. بازیگر هم دارای تاثیرگذاری منحصر به فردی نیست.

یک سوپراستار در همه نقش ها به خوبی ظاهر می شود و ما در ایران کسی را سراغ نداریم که چنین جایگاهی داشته باشد. انتخاب سوپراستار برای سینمای ایران هم شاید شبیه انتخاب بهترین خواننده باشد که دارای ظاهر خوبی است، اما از صدای شش دانگی بهره مند نیست.

<جمال ساداتیان: استار شاید، اما سوپراستار نداریم

سوپراستار یعنی کسی که در کنار چهره جذاب، بازی خوبی هم داشته باشد. یعنی هم به خاطر توانایی بازی و مطابق با استانداردشان معروف شده باشند و هم بابت چهره خوبی که دارند؛ محبوب. با این حساب در ایران بازیگر حرفه ای با چهره ای مقبول نداریم.

<ابراهیم فروزش: تعداد انگشت شماری بازیگر در سینمای ایران داریم که سوپراستارند

تعداد انگشت شماری بازیگر (اعم از زن و مرد) در سینمای ایران داریم که سوپراستارند و توانسته اند در جایگاه خودشان خوش بدرخشند، اما اینکه بخواهم اشاره به شخص یا اشخاص مشخصی کنم کمی مشکل است.

<حسن هدایت: فردین تنها سوپر استار تاریخ سینمای ایران

تا حدودی مرحوم فردین. اولین خصلت سوپراستار این است که حضورش یک فیلم را جالب کند و روی میزان فروش تاثیر بگذارد. در تاریخ سینمای ایران تنها کسی که تقریبا (نه صد در صدحضورش در فیلم تاثیرگذار بود شادروان فردین بود. اغلب بازیگران ما حتی بازیگر هم نیستند، چه رسد به سوپراستار.

<بهرام عظیمی: جمشید آریا

به این دلیل که بیش از 10-15 سال جذاب ترین فیلم هایی که ساخته شد با بازی ایشان بود و تنها بازیگری است که به نظرم قابلیت بازی در هر نقشی را دارد. ضمن اینکه تمام نقش هایی که تا به حال بازی کرده بسیار چشمگیر است.

< احمدرضا گرشاسبی: عزت ا... انتظامی

عزت ا... انتظامی را سوپر استار سینمای ایران می دانم چون ایشان علاوه بر توانمندی تکنیکی شخصیتی بسیار مردمی و شریف دارند.

<ابراهیم وحیدزاده:شمقدری سوپر استار سینمای ایران

شمقدری چند سال تمام توجهات جامعه سینمای ایران را معطوف به خودش کرد.

<احمد کاوری: کلاه قرمزی به اقتصاد سینما کمک بسیاری کرده

کلاه قرمزی را سوپر استار سینمای ایران می دانم. به این دلیل که همیشه وقتی فیلمی برای ارائه دارد با موفقیت روبرو میشود. کلاه قرمزی به اقتصاد سینما بسیار کمک کرده است.

<نادر مقدس: بسیاری از بازیگران ایران که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند سوپر استارند

سوپر استار به بازیگری گفته میشود که مخاطبان به خاطر او به دیدن فیلم بروند. بازیگری که بتواند جهانی باشد مثل آل پاچینو، رابرت دنیرو، تام کروز و... . متأسفانه در سینمای ایران سوپر استار معنای دیگری پیدا کرده. معمولاً جوان ترها را جزو سوپر استار می دانند. در صورتیکه در سینمای ایران خیلی از بازیگران بودند که سوپر استار هستند و هنوز هم همان حضورشان باعث جذب تماشاگر به سینما میشود. در واقع این ویژگی فقط خاص بازیگران جوان نیست و بازیگران پیشکسوت هم چنین ویژگی را دارا هستند.

به نظرم بسیاری از بازیگران ایران که مخاطبان با آنها ارتباط خوبی برقرار میکنند سوپر استارند.

<منوچهر مصیری: در سینمای ایران ستاره داریم، نه سوپر استار

سینمای ایران سوپر استار ندارد و ستاره دارد. در سینماهای غرب مرسوم است که با یک استار قراردادی می بندند و بعد استار قرارداد را به بانک یا مراکز اقتصادی می برد و مبلغی را به عنوان وام دریافت میکند. به این می گویند استار، اما در سینمای ایران ما تنها ستارگان بسیاری داریم.

< علی قوی تن: شهاب حسینی سوپراستار سینمای ایران 

شهاب حسینی. به دلیل اخلاق و توانایی که در جذب مخاطب دارد. البته در مورد توانمندی قطعاً بازیگری مثل پرویز پرستویی توانایی عجیبی دارد، اما به لحاظ داشتن گیشه در حال حاضر می توانم از شهاب حسینی نام ببرم.

<خسرو امیرصادقی: سوپراستار به معنا و مفهومی که در سینمای غرب است را در ایران سراغ ندارم

در مقطعی هدیه تهرانی، نیکی کریمی، گلزار، حیایی، پورعرب و... می توانستند ضمانت نامه خوبی برای سینما باشند. البته سوپراستار به معنا و مفهومی که در سینمای غرب است را در سینمای ایران سراغ ندارم و کسانیکه نام بردم تنها در حد بضاعت سینمای ایران هستند. به عبارت دیگر اینها بازیگرانی اند که به کمک آنها گیشه سینماها مقداری امنیت می یابد.

در مجموع به نظرم اگر تمام سوپراستارها را کنار هم بگذاریم ولی سناریو و قصه ای نداشته باشیم که تماشاگر را در سالن بنشاند هیچ فایده ای نخواهد داشت.

در صورتیکه یک تهیه کننده بتواند یک سناریو و یک کارگردان را کنار هم قرار دهد و چنین مثلثی را به بهترین شکل ترسیم کند حضور یک سوپراستار در فیلم جواب می دهد.

در کارنامه هر کدام از سوپراستارها فیلم هایی را می بینیم که حتی نتوانسته اند مخارج فنی شان را در بیاورند. به این دلیل که محوبیت شان در گیشه وابسته به تهیه کننده، کاگردان و از همه مهمتر سناریوی خوب است.

سوپراستار مفهومی وارداتی است

<علیرضا داودنژاد

بانی فیلم آنلاین:سوپراستار یعنی شخصی با دستمزد بالا که اتفاقاً تهیهکنندهها هم به شدت به دنبال او هستند. همچنین سینمادارها و پخشکنندهها نیز از فیلمی که دارای سوپراستار باشد، استقبال میکنند. این مفهوم یک واژه وارداتی است و مصداقهای آن در ایران هم با سایر نقاط دنیا تفاوت دارد.

 سوپراستار هنرپیشهای است که فروش فیلم را به تنهایی تضمین میکند و اگر فروشی در خور با آنچه مورد انتظار پخشکننده و تهیهکننده است؛ نداشته باشد، موقعیتاش متزلزل میشود و دستمزد او پایین میآید. از آن تاریخ به بعد تقاضا هم برای او کمتر میشود. در ایران اما، به این دلیل که بازار سینما از هم پاشیده است و سرمایهگذاریها در آن روال طبیعی را طی نمیکند، گاهی میبینیم فیلم بعضی از سوپراستارها نفروخته، اما دستمزد آنان همچنان بالاست. بنابراین لفظ سوپراستار در سینمای دنیا متفاوت با آن چیزی است که در ایران وجود دارد.

 در هر حال، بعضی از اسامی و عناوین هستند که همراهی آنها با فیلمها نهایتا در تقسیم ظرفیتهای نمایشی و تبلیغاتی برای فیلم تأثیر تعیینکننده دارد

متن کامل گفت و گوی بانی فیلم با محمدرضا گلزار

گفت وگو با محمدرضا گلزار،به بهانه انتخاب در نظر سنجی سایت بانی فیلم
طرف مردم ایستاده ام

بانی فیلم آنلاین:گروه سینمای ایران-علیرضا پورصباغ: مروری به فیلم های کارنامه محمدرضا گلزار نشان دهنده این نکته است که اغلب این آثار با توفیق تجاری مواجه شده اند. در واقع گلزار یکی از چهره های برتر اقتصاد سینمای در یک دهه اخیر است . بازیگری که مردم دوستش داشته اند و به خاطر این علاقه حتی به تماشای فیلم های معمولی اش نیز نشسته اند. خیلی ها در آرزوی رسیدن به جایگاه سوپراستاری در سینما تلاش کردند وعده ای هم متوهم شدند که چنین جایگاهی دارند .در مورد گلزار اما به نظر می سد هم اتفاق نظر دارند که او سوپر استاری موفق و محبوب است. بعد از نظر سنجی جنجالی در سایت روزنامه بانی فیلم که میان 12 بازیگر انجام شد محمدرضا گلزار توانست رتبه نخست را کسب کند و با میزان رای 127611 در جایگاه نخست بایستد. چنین اتفاقی باز هم یک اصل مهم را ثابت کرد که ذائقه سوپر استاردوستی مخاطب ایرانی را نمی توان از او گرفت . به همین بهانه و لطف مخاطبینی که در این سنجی شرکت کردند فرصتی پیش آمد تا با ستاره ای که در نظر سنجی ها در جایگاه نخست ایستاد گفت و گو کنیم .

t t t

3در نظر سنجی روزنامه بانی فیلم محمدرضا گلزار رتبه نخست را به دست آورد. از این انتخاب مردم چه حسی دارید.

باید درهمین گفتگویی که تقریبا پس از دو سال محقق شده از همه آنها  تشکر کنم . مردم مهربان و دوست داشتنی که  لطفشان همیشه شامل حال من شده  و همراه من بودند. همچنین دوست دارم تشکر ویژه ای از گروه گلزاری ها بکنم . باید بدانند که عاشقانه دوستشان دارم . در ضمن برای همه کسانی که در این نظر سنجی به من رای ندادند هم احترام زیادی قائلم چون من و همکارانم  عضو یک خانواده ایم.

3اشاره کردید این گفتگو پس از دو سال نیم امکانش فراهم شده است سئوال اساسی من این است که پس از ساخت ایران ، غیبت طولانی داشتی،  طبیعتا عده ای می خواهند در مورد غیب شما و حضور نیافتن در آثار سینمایی مطلع شوند .

البته عمر این غیبت تقریبا بیشتر از یکسال و چند ما ه  نیست . پس از اتمام مجموعه ساخت ایران مدتی آمریکا بودم، سپس رفتم لندن، که در آنجا دوره ای را گذراندم، که سر فرصت راجع به این دوره صحبت   خواهم کرد. بعد از لندن هم مدتی در کشور امارات بودم. حالا هم که بصورت جدی مشغول خواندن فیلمنامه هایی هستم که به من پیشنهاد شده است.

3در آن مقطع در خبرها آمده بود که قرار است در فیلم مسعود کیمیایی بازی کنید. حتی سر صحنه فیلم «متروپل» هم حاضر شدید؟

ـ زمانیکه پیشنهاد بازی در متروپل مطرح شد تازه به ایران بازگشته بودم. مشغله کاری زیادی داشتم و در نهایت شرایط به گونهای رقم خورد که نتوانستم در خدمت آقای کیمیایی باشم. امیدوارم روزی افتخار همکاری با ایشان نیز نصیب من شود.

3از کشورهای دیگر هم پیشنهاداتی داشتید ؟

بله از کشورترکیه و کشورهای عربی  چند پیشنهاد مهم داشتم. دو تا پیشنهاد هم در آمریکا داشتم. ولی به دلایلی این پیشنهادها را نپذیرفتم...

3 در این مدت فیلم نامه هم نوشتید، کار جدیدی در دست دارید؟

دارم ...  در مدتی که خارج از ایران بودم قصه ای در ذهنم شکل گرفت  که به تدریج تکمیلش می کنم ، داستان مردی است که با داشتن یک پسر و دختر از همسرش جدا شده و مجبور به ترک کشور است .... این مهاجرت و مشکلاتش در خارج از کشور داستان این فیلم است .... 

3تصمیم دارید پس از تکمیل فیلمنامه  خودتان آن را کارگردانی کنید؟

نه دوست دارم این فیلم بازی کنم. راجع به  کارگردانی همیشه از من سئوالاتی می شود، اما کارگردانی دغدغه من نیست، حضور دوباره درسینما  برای من  خیلی مهم است ،  اما ترجیح می دهم  یک کار متفاوت و خوبِ سینمایی را شروع کنم که از آن انرژی بگیرم ... دوست ندارم این حرف ها جنبه شعاری به خود بگیرد، اما برای من انرژی گرفتن از مردم پس از اکران موفق یک فیلم بسیار مهم است.

3چه ملاکی  در انتخاب فیلمنامه هایی که به شما پیشنهاد می شود برای شما اهمیت داشته است ؟

من اشتباهاتی را در انتخاب هایم  داشته ام و آنها را می پذیرم. سعی می کنم  ریسک در حوزه بازیگری را به حداقل برسانم. برای من نام و جایگاه کارگردان  مولفه مهمی در انتخاب کار به شمار می رود اما رضایت مردم حائز اهمیت تر است. در حال حاضر هم اگر هر روز نباشد اما  یک روز در میان فیلمنامه میخوانم، اما متاسفانه با فیلمنامه ها ارتباط برقرار نمی کنم ...

3یعنی فیلمنامه ای نظر شما را جلب نکرده؟

 تا این ساعت نه. متاسفانه الان خیلی از فیلم نامه ها  قبل از خواندن قابل پیشبینی اند و مردم نیز  بیشتر از بیست دقیقه در سینما  دیدنشان را تحمل نمی کنند.

3این ضعف به جریان تهیه کنندگی بستگی دارد ؟

نمیتواند بی ربط باشد. باید برای فیلمنامه وقت و هزینه کرد. که این مهم توسط تهیه کننده تسهیل می شود.

3کارگردانان شناخته شده زیادی و علاقه مند بودند  با شما کار کنند. اما این علاقه مندی در شما وجود دارد که با کارگردانهای جوان کار کنی ؟دلیل خاصی دارد ؟

من با کارگردانان با تجربه ای  همچون مرحوم ایرج قادری و آقایان سیروس الوند و فریدون جیرانی کار کردم. در جاهایی هم ترجیح دادم با جوانتر ها کار کنم. 

3راجع به اینکه مردم کمتر سینما می روند می خواهی بشتر صحبت کنیم ؟به عنوان بازیگری که می تواند عاملی برای جذب مخاطب باشید دلیل رو به افول بودن سینما را چه عواملی میدانید؟

دلایل متعددی دارد که همه ما می دانیم. ببینید مردم دسترسی به فیلم های روز دنیا را دارند، شبکه های ماهواره ای هم هست، گرانی و مشکلات اقتصادی هم جای خود ... در مورد سالنهای سینما هم که سال ها ست کار قابل توجهی نشده است. حالا با این فیلمنامه ها و فیلمهای  دم دستی  و سطحی چه توقعی باید داشت؟ خیلی از کارگردانهای بزرگی که همیشه فیلم های خوبی را  از آنها شاهد بودیم نیز،  واقعاً نمی دانم از تلاش خود کاسته اند یا توقعی که ما از آنها داریم را برآورده نمی کنند، یادم هست من در یک دوره ای آثار این عزیزان را روزی دوبار می دیدم.

3همیشه عدم حضور شما در برخی آثار سینمایی برای مخاطبان سینما جای پرسش بوده است ؟

آثاری در کارنامه ام هست که ای کاش تن به حضور در این فیلم ها نمی دادم. اما اصولا در میان همه پیشنهادات فیلمی نبوده  که حضور در آن اثر را نپذیرفته باشم و بعدا از عدم حضورم پشیمان باشم.

3حتی در مورد عدم حضورت در «عیار 14» پرویز شهبازی ؟

آقای شهبازی جزء بهترینهاست .غیر از همکاری رفاقتی نزدیک با ایشان دارم . در آن دوره متاسفانه گرفتاریهای متعددی داشتم و نتوانستم به  این پروژه برسم. 

3دغدغه حضور در فیلم های نظیر آثار پرویز شهبازی را داری ؟

هیچ بازیگری نیست که نخواهد در چنین آثاری  بازی کند، اما دوست دارم در آثاری حضور پیدا کنم که  رضایت تماشاگر را نیز همراه داشته باشد.

3حضورت در مراسم گلریزان دهلیز در نوع خودش جالب بود ؟ گفتند ما هیچ وقت زنگ نزدیم شخصا دعوت کنیم شما داوطلبانه در این مراسم حضور پیدا کردید.

من در همین گفتگو چندین بار از واژه مردم صحبت کردم. این تعلق خاطر به مردم اصلاً جنبه شعاری ندارد. وظیفه ام حکم می کرد وارد شوم. جان یک انسان در میان بود،  فرهنگ سازی برای ترغیب مردم به امور خیریه بخشی از وظیفه بازیگران مردمی است. من سالها مشاورهنری سازمان بهزیستی استان تهران بودم اما  لزومی ندیدم  برای انجام امور خیر نمایش های عجیب و غریب برگزار کنم.

3اما ظاهراً دوست ندارید با حضور در چنین مراسمهایی خبرساز شوید؟

شما از زوایه دیگری به این موضوع  نگاه می کنید.  طبیعی است رضا گلزار تلاش می کند  وخیلی علاقه مند به این جریان و فرهنگ سازی است، اما  عده ای از زاویه دیگری به این موضوع نگاه می کنند. آنها تصور می کنند  من شوء تلویزیونی اجرا میکنم. ترجیح می دهم تا آنجایی که موثر واقع شوم در این کمک رسانی چراغ خاموش عمل کنم.

3اگر فیلمنامه ای با همین مضمون دیه پیشنهاد شود در آن فیلم حضور پیدا می کنی؟

اگر فیلم نامه خوبی باشد چرا که متاسفانه وضعیت سینما خیلی بحرانی است. عزیزان فیلمنامه نویس متعهد و صاحب نام  باید چنین دغدغه های مردمی را دستمایه نگارش فیلمنامه های مطلوب قرار دهند.

3با توجه به دغدغه های مردمی ،اشتیاق مردم را در نظر می گیرید یا منویات فیلمساز را؟

همین نظر سنجی بانی فیلم موید نکات بسیاری است. نظر سنجی راجع به تعدادی از بازیگرانی است که پیش زمینه فعالیتی 15 ساله دارند.  به نظرم خروجی یک دهه فعالیت برای مردم اهمیت و اعتبار بیشتری دارد. بنا براین من هر موقع می خواهم کاری را انتخاب کنم ترجیح دادم سلیقه مردم مد نظرم باشد و این مسئولیتم را نیز سنگین تر کرده است.

3چگونه خودت را مماس با سلیقه مردم می کنید ؟

ما مردم باهوشی داریم، من خودم را در جایگاه مخاطب سینما قرار می دهم ،مثلا وقتیکه احساس می کنم مردم با توفیق اجباری همذات پنداری می کنند انتخاب و حضور در این فیلم برایم در اولویت قرار می گیرد. مادامیکه احساس کنی با مخاطب باهوشی طرف هستی می توانید 50 درصد موفقیت فیلم را حدس بزنی .

3چرا گلزار در نقش منفی و یا ضد قهرمان حاضر نمی شود پیشنهادات متفاوتی هم به شما شده . آیا به نظر و سلیقه مردم  باز می گردد ؟ 

دقیقاً... خیلی از منتقدان شاید نپذیرند، اما من مستقیم با مردم در ارتباط هستم و می دانم چه نقش هایی را دوست دارند از من ببیند. دوست دارم نقش های متفاوتی را تجربه کنم به شرط اینکه کلیت اثر را مردم دوست داشته باشند. اما وقتی نقش خاصی را مردم پس می زنند چرا باید چنین کاری را انجام دهم.

3ترجیح می دهید در کدام گونه کمدی بیشتر حضور پیدا کنید؟

کمدی  موقعیت. حضور در چنین کمدی هایی به نوعی ریسک به حساب می آید. چون موقیعت  کاملا لب مرزی است ؛یا خیلی دوست داشتنی می شود یا خیلی اطواری ؛ میانه ندارد.کمدی موقعیت را خوب می شناسم.فیلم هایی  مثل کما ،آتش بس ،توفیق اجباری ،شش بش کارهای کمدی موقعیتی هستند که من مرز و حفظ  ایجاد تداوم حسی را به خوبی در آثاری از این دست درک می کنم و اجرایش برایم هیجان انگیز است.

3مانی حقیقی بارها در رسانه های اعلام کرد اگرآقای گلزار تمایل نشان دهد حاضر است «پذیرایی ساده» را دوباره با حضور شما بسازد ،چرا حضور در این فیلم محقق نشد ؟

من مانی عزیز را خیلی دوست دارم حرفهایی که در مورد باسازی پذیرایی ساده زده است لطفی است که ایشان به بنده دارند. شاید زمینه همکاری دیگری فراهم شود. خاطرم نیست چه اتفاقی پیش آمد که این همکاری محقق نشد.

3قرار است ساخت ایران از شبکه IFILM  پخش شود ،واقعا این اتفاق بسیارمهمی است که این سریال از رسانه ملی پخش می شود اما تا حالا تمایلی نداشتید که به مدیوم تلویزیون نزدیک شوید؟

اینجوری نیست که دلم نمی خواسته به تلویزیون نزدیک شم، چگونگی اش برایم اهمیت داشته است. به هرحال خوشحالم این سریال از آی فیلم پخش می شود. من سریال ساخت ایران را  دوست دارم، یکسری از مردم موفق نشدند که این سریال را ببینند، گروه علاقه مند دیگری  با دقت کمتری دیدند ، چون در شبکه نمایش خانگی به صورت منظم توزیع نشد. در حال حاضر خوشحالم که این سریال از شبکه IFILM پخش می شود و مردم می توانند آن را مرتب ببیند.

3خیلی از سوپراستارها اعتقاد دارند که حضور در تلویزیون به شکوه سینمایی و ارزش های یک بازیگر  لطمه می زند .

من اعتقادم این است هر کاری را اگر به جا انجام بدهی   نه تنها چیزی از تو کم نمی کند بلکه کمک کننده هم خواهد بود.  اما سریالی نبوده که من ببینیم و بگویم ای کاش در آن بازی می کردم .

3حضور در سریال های تلویزیونی را با چه شرایطی می پذیرید ؟

 سریال سازهایی هستند  که مختصات این مدیوم را می شناسند و کارهایشان را دوست دارم اگر پیشنهادی از این عزیزان داشته باشم راجع آن فکر میکنم. البته اگر فیلمنامه اش را دوست داشته باشم کار خواهم کرد .

3فکر نمیکنم تا به حال فیلمهای شما از تلویزیون پخش شده باشد...

 هیچکدام از فیلمهای من تا کنون از صدا و سیما پخش نشده است ، اگر هم پخش شده من حضور ذهن ندارم و خاطرم نیست .

3یعنی پخش سریال ساخت ایران از Ifilm  نخستین انعکاس فعالیت شما به عنوان بازیگر از مدیوم تلویزیون است ؟

البته دوبار حضور تلویزیونی داشتم ، یکبار در لحظه سال تحویل بود و یکبار هم در شب شیشه ای. 

3فکر کنم بازخوردهای خوبی داشت و جزء پر بیینده ترینها بود...

 شب شیشه ای که در آن حضور داشتم  پر بیننده ترین برنامه این مجموعه  بود با چهارصد و هشتادو پنج هزار پیامکی که دریافت کرد. طبیعتا پخش سریال ساخت ایران توسط آی فیلم مرا خوشحال می کند و  به قولی آشتی کنان صدا و سیما با گلزار است!

3تفاوت  تجربه سریالی که برای شبکه نمایش خانگی بازی کردی   با حضور در فیلم های سینمایی چیست ؟

خیلی متفاوت است . تجربه عجیب و غریبی برای من بود. با آقای لطیفی کار کردن خیلی لذت بخش است . هر کس با او کار کرده این موضوع را عنوان می کند .

3راجع به نسل فیلمسازانی که آثارشان بازتاب بین المللی دارد مثل اصغر فرهادی چه نظری دارید ؟

آقای فرهادی یادآور لحظات شیرین  برافراشته شدن سینمای ایران در سطح جهانند. او تنها کسی است که توانسته چنین افتخار بزرگی برای سینمای ما به ارمغان بیاورد. ایشان را خیلی دوست دارم...

3با توجه به اینکه فعالیت موسیقیایی بخشی از دغدغه های شما به حساب می آید کمی در مورد گروه موسیقی ریزار توضیح دهید و از دورنمای فعالیت های این گروه موسیقی بگویید .

من یک بند(گروه) موسیقی دارم به اسم ریزار؛ مخفف رضا گلزار است و کنسرتی را با حضور مازیار فلاحی ،امیر تبری، سهراب پاکزاد و بابک جهانبخش ترتیب دادم. در کنسرت دوم مازیار فلاحی و  روزبه نعمت الهی حضور داشتند. نخستین کنسرت ما در اریکه ایرانیان و کنسرت دوم در برج میلاد برگزار شد ... در حال حاضر تمرینات موسیقی داریم ،در این بند درام و پرکاشن می زنم. در این دو کنسرت هم درام نواختم . در کنسرت بعدی هم اگر قرار باشد برای گروه ریزار خواننده ای را دعوت کنم ممکن است از میان سه ساز گیتار ، درام(جاز) یا پرکاشن یکی را انتخاب کنم .

3مازیار فلاحی و بابک جهانبخش با بند شما معرفی شدند ؟امکان دارد خواننده ای دیگری را با این بند معرفی کنی ؟

مازیار و بابک پیش از همکاری با ریزار  فعالیت های موسیقی داشته اند اما فلاحی اولین و دومین کنسرت خودش را با گروه ریزار اجرا کرده است. مازیار دوست خوبی است ، منم خیلی دوستش دارم. اگر خواننده ای را پیدا کنم و مردم استقبال می کنند، حتما از آنان دعوت خواهم کرد.

3فعالیتهای دیگری هم دارید؟

من درکنار فعالیت بازیگری در سینما، موسیقی هم کار می کنم، در ضمن قصد دارم با در حیطه سینما با همراهی یک گروه اقتصادی که زیر نظر من فعالیت میکنند موسسه فرهنگی برای تولید آثار فرهنگی راه بیاندازم. امیدوارم اتفاقات خوبی که در این کشور در حال افتادن است شامل حال سینما هم بشود.

3حرف آخر...

ـ از روزنامه بانی فیلم تشکر میکنم که در این مدت رأی گیری کار طاقت فرسایی انجام داد و توانست با حوصله این نظرسنجی را به سرانجام برساند. ضمن اینکه در پایان از دوستانی چون بردیا گلزار، علیرضا شمس، حمیدرضا حسینی، امیرحسین فرزانه، دکتر فرزین سرکارات و دکتر ناصر تشکر میکنم که همواره در کنارم بودند.

ساخت ایران

سریال ساخت ایران امشب ساعت ٢١:٣٠ از شبکه ى آى فیلم!حتما تماشا کنید.....