مصطفی زمانی بازیگری که با مجموعه «یوسف پیامبر» به شهرت و محبوبیت رسید این روزها با نقش آفرینی متفاوت در فیلم سینمایی «بدرود بغداد» به کارگردانی مهدی نادری روی پرده سینماهای شهرستانها دیده میشود؛ فیلمی که در فهرست رقابتکنندگان اسکار به ثبت رسیده است.
وی به تازگی در گفتوگویی در خصوص دلیل انتخاب این فیلم به عنوان نماینده ایران در اسکار گفته است: «دلیلش از بیرون برای من این است که احساس کردند قصهاش جهانشمول است و علیه جنگ. به دلیل اینکه الان بحث داغ دنیا فضایی ضد آمریکایی دارد، این فیلم هم جهان شمول است.»
وی همچنین در پاسخ به نظریهای
که شرایط سیاسی ایران را دلیل معرفی این فیلم از سوی معاونت اداره نظارت و
ارزشیابی ارشاد عنوان کرده، خاطرنشان ساخته است: «محال است. آقای سجادپور
گفتند این فیلم بحث روز دنیاست. این قصه به خاطر جهانشمول بودنش انتخاب
شده. فضای این فیلم هماهنگ است با فضای جهانی. ما از روز اول یک فیلم ضد
جنگ ساختیم، نه ضد آمریکایی.
به همین دلیل دنیل که یک آمریکایی است از
وجه انسانی به او میپردازیم. اگر یادتان باشد اسم اول فیلم «مرا ببخش
مادر» بود ولی چون منظور را نمیرساند، مجبور شدیم عوضش کنیم. مادرهای این
سربازها نمیبخشند کسانی را که این جنگ را به راه انداختند.»
بازیگر فیلم «کیفر» در بخش دیگری از این مصاحبه در خصوص وضعیت اکران این فیلم گفته است: «این چیزها برای من مهم نیست. مهم این است که باید بازی پانتهآ بهرام دیده میشد. خیلی خوب بود. بخشهایی دیگر از این گفتوگو که در نشریه رویش منتشر شده را در ادامه میخوانید.»
پله دوم را چطور باید بروم؟بزرگی به یک فیلم و 10 فیلم نیست. موج اساماسهای یوسف را یادت هست؟ آن کار تمام شد و رفت. آن موقع من داشتم فکر میکردم پله دوم را چطور باید بروم؟ اینکه در لحظه اتفاقی برای تو بیفتد مهم نیست. این که بتوانی تکرارش کنی حقیقت است.
مهم فتح قلههای دیگر استمیگویند وقتی به قله رسیدی باید روی قله بمانی. اما من میگویم نه. روی قله میروی اما پایین هم میآیی. مهم این است که قلههای دیگر را هم بتوانی فتح کنی. به تعداد فتح قلههایت زمین میخوری و دور و دور تو نیست.
سینما فرصت زندگی را به من داده استتمام زندگی من جلوی دوربین است. فکر میکنم من کی هستم و چه کار میخواهم بکنم. سینما به من فرصت این را داده که یک بار نقش یک معتاد را بازی کنم. من میخواهم زندگی کنم و سینما این فرصت زندگی را به من داده است. جایزه گرفتن من را ذوقزده میکند اما چیزی که من را بیشتر هیجانی میکند فرصت زندگی است.
دوست ندارم در هیچ کاری ابزار باشموقتی فیلمنامه را میخوانم یک بازی برای همانجا دارم اما وقتی میآید اول فیلم حال من بد میشود یعنی به من احترام نگذاشته و از این بابت ناراحت میشوم. «بدرود بغداد» را در فیلمنامه سادهتر میدیدم. درست است که باید خودخواه باشی، ولی به اندازهات خودخواه باش.
من فیلمنامه آقای فتحی و جیرانی را کار کردم اما تغییرات در حد دو سکانس بود. اما نباید سکانس 60 را در تیتراژ ببینم. من دوست ندارم در هیچ کاری ابزار باشم. متنفرم از اینکه در بازیگری ابزار باشم برای ایده یک کارگردان. کارگردان باید با من تعامل کند.
خودم را همیشه مدیون سلحشور میدانمممنونم از اعتمادی که به من کرد. به رویاهایم جامه عمل پوشاند و خودم را همیشه مدیون این مرد میدانم به دلیل اعتمادی که به من کرد، سوای همه حرفها و حدیثها. صداقتش را هم همیشه دوست داشتم.
عکس یادگاری با علی حاتمیاز بدشانسی من بود که نشد علی حاتمی را ببینم. دوست دارم یک عکس یادگاری با او داشته باشم.
تصمیم درست کتایون ریاحی احساس میکنم تصمیم درستی گرفت که از این حرفه جدا شد. یک خواهر بزرگ که همیشه برایش آرزوی سرافرازی میکنم.
گلزار از خیلی حرفها و انگها فرار نمیکنداولین بازیگر و سوپر استاری که من با او برخورد داشتم محمدرضا گلزار بود. یک پسر خوب، دوست داشتنی و مهربان. بزرگترین ویژگیای که رضا دارد و من به خاطر همین ویژگی دوستش دارم این است که مسئولیت کارهایی را که میکند، میپذیرد؛ چه بد و چه خوب. فرار نمیکند از خیلی حرفها و انگها. آن موقع که با رضا آشنا شدم ممنوعالکار بود. دوست دارم برای سالهای سال کار کند و موفق باشد. همیشه گفتهام کسی که جای خود را پیدا نمیکند به جای دیگران حسادت میکند.
اگر سینما را از تو بگیرند چه هستی؟یک جمله حسن فتحی همیشه جلوی چشم من هست که گفت: «مصطفی همیشه فکر کن اگر سینما را از تو بگیرند چه هستی؟ این جمله را به عنوان یادگاری همیشه از او دارم.»
شام آخر نام فیلمی است به کارگردانی فریدون جیرانی که در سال ۱۳۸۰ ساخته شده است.
شام آخر پس از فیلمهای صعود، قرمز و آب و آتش چهارمین فیلم فریدون جیرانی است. نام پیشین این فیلم یک داستان زنانه بود.
بسیاری از بازیگران مطرح زن برای بازی در نقش میهن کاندیدا شده بودند، از جمله بیتا فرهی و رویا نونهالی اما سرانجام نقش به کتایون ریاحی رسید.
خلاصه داستان:میهن مشرقی استاد دانشکده معماری پس از بیست و شش سال زندگی با شوهرش به سبب ناسازگاری فکری و رفتاری با پادرمیانی دخترش (ستاره) از همسرش جدا می شود. سپس به خانه قدیمی پدریش اسباب کشی میکند و با دخترش و دایه اش (آفاق) زندگی تازه ای را آغاز می کند. زندگی تازه او با آمدن مانی معترف دانشجوی رشته معماری در هم می ریزد و.....
جوایز:
شام آخر
|
|
---|---|
کارگردان | فریدون جیرانی |
تهیهکننده | یدالله شهیدی |
نویسنده | فریدون جیرانی نازنین مفخم |
بازیگران | محمدرضا گلزار کتایون ریاحی هانیه توسلی ثریا قاسمی آتیلا پسیانی بهروز قادری |
موسیقی | فریدون شهبازیان |
فیلمبرداری | محمد آلادپوش |
تدوین | نازنین مفخم |
تاریخ انتشار | ۱۳۸۰ |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |