دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

این وبلاگ صرفا وبلاگی برای هواداران محمدرضا گلزار است.خواهشا توهین ممنوع!

دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

این وبلاگ صرفا وبلاگی برای هواداران محمدرضا گلزار است.خواهشا توهین ممنوع!

سوپراستار سینمای ایران کیست؟

نظرسنجی «بانی فیلم» از اهالی سینما درباره محبوب ترین بازیگر سینما
سوپر استار سینمای ایران کیست؟

بانی فیلم آنلاین:گروه سینمای ایران ـ ساناز قنبری، عظیمه کنعانی: سوپر استار یا فوق ستاره به بازیگری اطلاق میشود که دایره محبوبیتش چنان گسترده است که به تنهایی می تواند سرنوشت اقتصادی یک فیلم را رقم بزند.

 سوپر استار الزاماً بازیگر درجه یکی نیست ولی محبوبیت یکی از ویژگی های ذاتی اش است. محبوبیتی که می تواند دلایل متنوع داشته باشد. جذابیت چهره، شهرتی که در عرصه های دیگر کسب شده و در سینما جواب داده و مجموعه ای از ویژگی های که یک بازیگر را به چنان حدی از محبوبیت می رساند که تماشاگر برای دیدن او به سینما می رود. در سینمای قبل از انقلاب زنده یاد محمد علی فردین از چنین ویژگی هایی برخوردار بود. فردین را می توان محبوب ترین بازیگر سینمای قبل از انقلاب دانست که آن قدر مردم دوستش داشتند و به دیدن فیلم هایش می رفتند که چندین سالن سینما به واسطه محبوبیت فیلم های فردین ساخته شدند. در واقع رونق صنعت سینما در دهه چهل، تا حد زیادی مدیون فردین است. پیش از ظهور فردین، ناصر ملک مطیعی به عنوان اولین سوپر استار سینمای ایران چنین جایگاهی داشت و از «قیصر» به بعد هم بهروز وثوقی به مدت یک دهه سوپر استار سینمای ایران بود. در سالهای پس از پیروزی انقلاب، با تغییر مناسبات سینما و خروج اغلب دست اندرکاران سینمای فارسی از عرصه، همه چیز متحول شد. در دهه 60 مدیران سینمایی علاقه ای به ظهور ستاره و فوق ستاره نداشتند. دهه ای که دوران کارگردان سالاری بود ولی در همین دوران شاهد ظهور جمشید هاشم پور به عنوان بازیگری شدیم که حضورش در هر فیلمی می توانست تضمین کننده گیشه باشد. ضمن اینکه در فاصله سال های پایانی دهه پنجاه و اوایل دهه شصت، سعید راد در قامت سوپر استار ظاهر شد.

فرامرز قریبیان نیز در دهه شصت، یکی از بازیگران پر کار و بسیار محبوب سینمای ایران بوددر عرصه سینمای کمدی نیز اکبر عبدی به عنوان سوپر استار ظهور کرد و با تمام فراز و نشیب ها تا امروز توانسته جایگاه خود را به عنوان بازیگری محبوب حفظ کند. در دهه شصت، تنها بازیگر زنی که تا اندازه ای می شد او را در قامت سوپر استار و یا افسانه بایگان بود. از اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، با تغییر مناسبات اجتماعی، فرهنگی، شاهد حضور ابوالفضل پور عرب و نیکی کریمی با فیلم جریان ساز و مهم «عروس» ساخته بهروز افخمی شدیم. در این دهه، زنده یاد خسرو شکیبایی توانست به عنوان بازیگری بسیار محبوب به جایگاهی منحصر به فرد دست یابد. در نیمه دوم دهه هفتاد پرویز پرستویی سوپر استار بی گفت و گوی سینمای ایران بود. چه در درام های جدی و اجتماعی چون «آژانس شیشه ای» و چه در کمدی های سرخوشانه ای از جنس «مرد عوضی» پرستویی در قامت بازیگری که در تقریباً همه فیلم هایش با موفقیت در گیشه همراه می شدند، ظاهر شداز دهه هفتاد ورود جوان ها به سینما آسان تر از دهه شصت شد. جوان هایی که بسیاری از آنها حضوری گذرا در سینما داشتند و خیلی زود به حاشیه رفتند. از بین این جوان ها، محمدرضا گلزار توانست عنوان سوپر استار سینمای ایران را از آن خود کند. گلزار در فیلم های زیادی بازی کرد که فقط و فقط به خاطر حضور او به فروش بالا دست یافتند. کنار گلزار، امین حیایی نیز، توانست به چنین جایگاهی دست یابد. هدیه تهرانی نیز در این دهه به جایگاهی دست نیافتنی میان بازیگران زن رسید. میان بازیگران جوانی که با چهره معترض و تلخ خود به دل تماشاگر نشستند حامد بهداد را باید در راس قرار داد. شهاب حسینی نیز از اواخر دهه هشتاد و با بازی در فیلم های فرهادی به محبوبیت فوق العاده ای همان سینماروها دست یافتقصه داشتیم در نظرسنجی از اهالی سینما به این نتیجه برسیم که چه کسی سوپر استار فعلی سینمای ایران است ولی نظرات اهالی سینما بسیار پراکنده و در مواردی فاقد مصداق بود. به طوری که می توان گفت در این زمینه اتفاق نظری میان اهالی سینما وجود ندارد. نکته جالبی که در این نظر سنجی به آن رسیدیم محافظه کاری اغلب تهیه کنندگان و کارگردانان سینمای موسوم به بدنه بود که برای اینکه به کسی بر نخورد ترجیح دادند در این زمینه صحبت نکنند . با این همه آنچه در این گزارش برایتان تدارک دیده ایم خواندنی از کار در آمده و اگر به رسیدن به نام سوپر استار فعلی سینمای ایران یاری نمی رساند لااقل می تواند در دستیابی به تعریف واژه «سوپر استار»، کارگشا باشد.

 

< علی سرتیپی: گلزار و عطاران سوپر استار هستند

محمدرضا گلزار و رضا عطاران، می توانند به عنوان سوپراستار در ایران شناخته شوند. کسانی که تماشاگر با نگاه به سر در سینما و دیدن عکس آنان برای رفتن به سینما ترغیب می شود. بازیگران سوپراستار، باعث متفاوت شدن گیشه یک فیلم می شوند و اگر در جای درست خود استفاده شوند، قطعا تاثیرگذار خواهند بود. برای مثال اگر بخوای گلزار را کچل کنی و یا از او بخواهی یک پایش لنگ بزند، سوپراستار فیلم را مخفی کرده ای، پس مخاطب هم به تماشا نمی آید. سینمای بدنه به سوپر استار نیاز دارد و نباید از این عنصر در سینما غافل شد.

 <سامان سالور: سوپراستار باید فرامرزی باشد

سوپر استار کسی است که دارای یک جایگاه در یک منطقه باشد. یعنی مثلا در تمام آسیای میانه شناخته بشود. مثلا ما هنرپیشه های بالیوودی را می شناسیم. بنابراین سوپراستار در سینمای ایران شاید تنها در حد یک اسم باشد.

گاهی پیش می آید سوپراستار به خاطر برخی رفتاری های خود تبدیل به یک شخصیت اتفاقا نفرت انگیز می شود. این موضوع نشان دهنده آن است که حاشیه ها در سینمای ما وارد اصل شده اند. در هالیوود و سینمای اروپا، سوپراستارها تلاش می کنند در هنری ترین فیلم ها و با حرفه ای ترین کارگردان ها کار کنند و شاید اصلا به همین خاطر خیلی از پیشنهادهای چند میلیون دلاری را رد کنند، اما خوب کار کردن است که برای آنان اهمیت دارد.

<شاهد احمدلو: سوپراستار یعنی انتظامی، شکیبایی و بهداد

درباره سوپراستار در سینما،  تعاریف و نگرشهای مختلفی وجود دارد. اساساً هر واژه یا پدیده در جغرافیای سرزمین خودش مفهوم میگیرد و ممکن است با معنایی متفاوت از آنچه مثلاً در انگلیس و آفریقا از آن وجود دارد، شناخته شود. در یک نگاه کلی اما، ستاره در یک تعریف مشترک جهانی یعنی همان منبع نوری که در آسمان دیده میشود و البته روزی هم به افول میگراید. میخواهم بگویم سوپر استار در سینما هم چنین روندی دارد. یعنی روزی میدرخشد و روزی خاموش میشود. به عبارت بهتر، سوپراستار هم مثل ستاره ها برای خود عمری دارد.

به نظرم من سینمای ایران پر از سوپر استار است. ناصر تقوایی یکی از سوپراستارهای دنیای من است. در عرصه موسیقی ناصر چشمآذر سوپر استار من است و در زندگی شخصی، پدرم. سوپر استار یعنی کسی که فراتر از کهکشان خود بدرخشد و دیرتر از یادها برود. شاید بتوانم برای این معنا از چنین مصداقهایی نام ببرم: ساموئل خاچیکیان و امیر نادری. سوپر استار در سینما تنها شامل بازیگران نمیشود، اما اگر قرار باشد بنا بر عرف موجود کسانی از این دسته را نام ببرم، به عزت ا... انتظامی یا حامد بهداد از میان جوانتر ها اشاره میکنم.

کسی مثل خسرو شکیبایی در دوره خودش ستاره بود و در کهکشان سینما نیز برای همیشه روشن خواهد ماند. اسفندیار منفردزاده نیز همانند اوست. به نظرم خوب است جوانان بازیگر نسل امروز این ستارهها را بشناسند و سعی کنند مانند آنان باشند.

 کامران قدکچیان: سوپراستار لزوما بازیگر خوبی نیست

سوپراستارها را برای سینما مردم هستند که انتخاب و تعیین میکنند. یعنی جامعه بازیگری را به عنوان چهره محبوب خود انتخاب میکند و فیلم را برای او به تماشا مینشیند. گیشه رونق میگیرد و فرآیند استقبال مردم معنی میگیرد.

ممکن است سوپراستار بازیگر خوبی نباشد و نیز ممکن است در سطح خوبی از فن قرار داشته باشد. من به طور کلی به نام چند بازیگر به عنوان سوپراستار اشاره میکنم: محمدرضا فروتن، بهرام رادان، مهناز افشار و هدیه تهرانی. جمشید هاشمپور و ابوالفضل پورعرب هم در این گروه قرار می گیرند. این افراد کسانی هستند که فیلم به خاطر آنان به فروش میرسد، البته عوامل دیگری هم در این رونق شرط است. در یک نگاه جامع اما، مردم سوپراستار را انتخاب میکنند، چون چهرهای جذاب دارد، بازیاش خوب است و در یک کلام قهرمان آنان است.

< فریدون حسنپور: سوپراستار را فیلم خوب است که میسازد

  ترجیح میدهم به نام کسی به عنوان سوپراستار اشاره نکنم. به طور کلی در سینما همه چیز به هم گره خورده است و نمیتوان درباره جزئیات آن به شکل مجزا صحبت کرد. سینما یک موجود زنده ارگانیک است که هر بخش از آن به بخش دیگر ربط دارد.

سوپر استار در دنیا یک ویژگی مشخص دارد و آن میزان محبوبیت یک فرد در بین مردم است. کسی که مردم به خاطر دیدن او بلیت می خرند. در ایران چنین محبوبیتهایی برای افرادی وجود دارد، اما تداوم پیدا نمیکند. به عبارت بهتر اگر کلیت فیلمی ظرفیت فروش نداشته بود، سوپراستارش تنها میتواند موجی از تماشاگر را آن هم در هفتههای اول ایجاد کند، وگرنه فیلم برای خودش ضدتبلیغ میشود. یعنی دسته اول مخاطبان دیگران را از تماشای آن منع میکنند. از نگاه من این فیلم خوب است که سوپراستار میسازد و باعث دیده شدن این فرد میشود.

<محسن محسنینسب: پور عرب تنها سوپر استار واقعی پس از انقلاب

سینمای ایران هم قاعدتاً سوپراستار دارد، اما وجود آن به تنهایی برای سینما کافی نیست. بعضی از فیلمها کیفیت بالایی دارند و اتفاقاً جذاب هم هستند، اما تنها چون از چهره ستارهای بهره نبردهاند، گیشه پررونقی پیدا نمیکنند. البته نمونههایی هم سراغ داریم که با وجود برخورداری از سوپراستارها به فروش بالایی نمیرسند.

به هر حال اگر بنا باشد به اسمهایی به عنوان سوپراستار اشاره کنم، از الناز شاکردوست، مهناز افشار، محمدرضا گلزار و پرویز پرستویی نام میبرم. سوپراستارها کسانی هستند که مردم جامعه به آنان توجه دارند. فیلمی که با حضور آنان ساخته می شود قطعاً یک فروش حداقلی خواهد داشت، اما گیشه فیلم برای ادامه به کیفیت کلی آن برمیگردد.

متأسفانه امروز مدیریت سینما به دست سینمادارها افتاده و آنان هستند که با استقبال انحصاری از فیلمهای ستارهدار سرنوشت سینما را عوض کردهاند. شاید در تاریخ پس از انقلاب تنها یک سوپراستار به معنای واقعی کلام داشته باشیم و او، ابوالفضل پورعرب است.

< حسن برزیده: سوپراستار فیلم متوسط را پرفروش می کند

سوپر استار معنای ویژه خود را دارد. شاید به این معنی که اگر می خواهیم علت فروش یک فیلم متوسط با فیلمنامه معمولی یا کارگردان غیرشاخص را ارزیابی کنیم، می توانیم همه چیز را به وجود سوپر استار در فیلم مربوط بدانیم. بازیگری که آنقدر محبوب باشد که مردم به خاطرش به سینما بیایند. بعید می دانم ما در ایران چنین بازیگری داشته باشیم. البته قصد ندارم به جامعه بازیگران توهین کنم. قطعا بازیگران خوب هم داریم، اما برای پاسخ به این سوال که چه کسی از میان آنان به عنوان سوپراستار شناخته می شود، با ذکر مثالی توضیح می دهم. فوتبال هم مانند سینما یک کار گروهی است. هر نتیجه ای هم که حاصل می شود، مربوط به همه اعضای گروه است. اگر مثلا مسی را هم بیاورند جزو ترکیب تیم ملی ایران، این فوتبالیست به تنهایی مطرح نمی شود. بازیگر هم دارای تاثیرگذاری منحصر به فردی نیست.

یک سوپراستار در همه نقش ها به خوبی ظاهر می شود و ما در ایران کسی را سراغ نداریم که چنین جایگاهی داشته باشد. انتخاب سوپراستار برای سینمای ایران هم شاید شبیه انتخاب بهترین خواننده باشد که دارای ظاهر خوبی است، اما از صدای شش دانگی بهره مند نیست.

<جمال ساداتیان: استار شاید، اما سوپراستار نداریم

سوپراستار یعنی کسی که در کنار چهره جذاب، بازی خوبی هم داشته باشد. یعنی هم به خاطر توانایی بازی و مطابق با استانداردشان معروف شده باشند و هم بابت چهره خوبی که دارند؛ محبوب. با این حساب در ایران بازیگر حرفه ای با چهره ای مقبول نداریم.

<ابراهیم فروزش: تعداد انگشت شماری بازیگر در سینمای ایران داریم که سوپراستارند

تعداد انگشت شماری بازیگر (اعم از زن و مرد) در سینمای ایران داریم که سوپراستارند و توانسته اند در جایگاه خودشان خوش بدرخشند، اما اینکه بخواهم اشاره به شخص یا اشخاص مشخصی کنم کمی مشکل است.

<حسن هدایت: فردین تنها سوپر استار تاریخ سینمای ایران

تا حدودی مرحوم فردین. اولین خصلت سوپراستار این است که حضورش یک فیلم را جالب کند و روی میزان فروش تاثیر بگذارد. در تاریخ سینمای ایران تنها کسی که تقریبا (نه صد در صدحضورش در فیلم تاثیرگذار بود شادروان فردین بود. اغلب بازیگران ما حتی بازیگر هم نیستند، چه رسد به سوپراستار.

<بهرام عظیمی: جمشید آریا

به این دلیل که بیش از 10-15 سال جذاب ترین فیلم هایی که ساخته شد با بازی ایشان بود و تنها بازیگری است که به نظرم قابلیت بازی در هر نقشی را دارد. ضمن اینکه تمام نقش هایی که تا به حال بازی کرده بسیار چشمگیر است.

< احمدرضا گرشاسبی: عزت ا... انتظامی

عزت ا... انتظامی را سوپر استار سینمای ایران می دانم چون ایشان علاوه بر توانمندی تکنیکی شخصیتی بسیار مردمی و شریف دارند.

<ابراهیم وحیدزاده:شمقدری سوپر استار سینمای ایران

شمقدری چند سال تمام توجهات جامعه سینمای ایران را معطوف به خودش کرد.

<احمد کاوری: کلاه قرمزی به اقتصاد سینما کمک بسیاری کرده

کلاه قرمزی را سوپر استار سینمای ایران می دانم. به این دلیل که همیشه وقتی فیلمی برای ارائه دارد با موفقیت روبرو میشود. کلاه قرمزی به اقتصاد سینما بسیار کمک کرده است.

<نادر مقدس: بسیاری از بازیگران ایران که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند سوپر استارند

سوپر استار به بازیگری گفته میشود که مخاطبان به خاطر او به دیدن فیلم بروند. بازیگری که بتواند جهانی باشد مثل آل پاچینو، رابرت دنیرو، تام کروز و... . متأسفانه در سینمای ایران سوپر استار معنای دیگری پیدا کرده. معمولاً جوان ترها را جزو سوپر استار می دانند. در صورتیکه در سینمای ایران خیلی از بازیگران بودند که سوپر استار هستند و هنوز هم همان حضورشان باعث جذب تماشاگر به سینما میشود. در واقع این ویژگی فقط خاص بازیگران جوان نیست و بازیگران پیشکسوت هم چنین ویژگی را دارا هستند.

به نظرم بسیاری از بازیگران ایران که مخاطبان با آنها ارتباط خوبی برقرار میکنند سوپر استارند.

<منوچهر مصیری: در سینمای ایران ستاره داریم، نه سوپر استار

سینمای ایران سوپر استار ندارد و ستاره دارد. در سینماهای غرب مرسوم است که با یک استار قراردادی می بندند و بعد استار قرارداد را به بانک یا مراکز اقتصادی می برد و مبلغی را به عنوان وام دریافت میکند. به این می گویند استار، اما در سینمای ایران ما تنها ستارگان بسیاری داریم.

< علی قوی تن: شهاب حسینی سوپراستار سینمای ایران 

شهاب حسینی. به دلیل اخلاق و توانایی که در جذب مخاطب دارد. البته در مورد توانمندی قطعاً بازیگری مثل پرویز پرستویی توانایی عجیبی دارد، اما به لحاظ داشتن گیشه در حال حاضر می توانم از شهاب حسینی نام ببرم.

<خسرو امیرصادقی: سوپراستار به معنا و مفهومی که در سینمای غرب است را در ایران سراغ ندارم

در مقطعی هدیه تهرانی، نیکی کریمی، گلزار، حیایی، پورعرب و... می توانستند ضمانت نامه خوبی برای سینما باشند. البته سوپراستار به معنا و مفهومی که در سینمای غرب است را در سینمای ایران سراغ ندارم و کسانیکه نام بردم تنها در حد بضاعت سینمای ایران هستند. به عبارت دیگر اینها بازیگرانی اند که به کمک آنها گیشه سینماها مقداری امنیت می یابد.

در مجموع به نظرم اگر تمام سوپراستارها را کنار هم بگذاریم ولی سناریو و قصه ای نداشته باشیم که تماشاگر را در سالن بنشاند هیچ فایده ای نخواهد داشت.

در صورتیکه یک تهیه کننده بتواند یک سناریو و یک کارگردان را کنار هم قرار دهد و چنین مثلثی را به بهترین شکل ترسیم کند حضور یک سوپراستار در فیلم جواب می دهد.

در کارنامه هر کدام از سوپراستارها فیلم هایی را می بینیم که حتی نتوانسته اند مخارج فنی شان را در بیاورند. به این دلیل که محوبیت شان در گیشه وابسته به تهیه کننده، کاگردان و از همه مهمتر سناریوی خوب است.

سوپراستار مفهومی وارداتی است

<علیرضا داودنژاد

بانی فیلم آنلاین:سوپراستار یعنی شخصی با دستمزد بالا که اتفاقاً تهیهکنندهها هم به شدت به دنبال او هستند. همچنین سینمادارها و پخشکنندهها نیز از فیلمی که دارای سوپراستار باشد، استقبال میکنند. این مفهوم یک واژه وارداتی است و مصداقهای آن در ایران هم با سایر نقاط دنیا تفاوت دارد.

 سوپراستار هنرپیشهای است که فروش فیلم را به تنهایی تضمین میکند و اگر فروشی در خور با آنچه مورد انتظار پخشکننده و تهیهکننده است؛ نداشته باشد، موقعیتاش متزلزل میشود و دستمزد او پایین میآید. از آن تاریخ به بعد تقاضا هم برای او کمتر میشود. در ایران اما، به این دلیل که بازار سینما از هم پاشیده است و سرمایهگذاریها در آن روال طبیعی را طی نمیکند، گاهی میبینیم فیلم بعضی از سوپراستارها نفروخته، اما دستمزد آنان همچنان بالاست. بنابراین لفظ سوپراستار در سینمای دنیا متفاوت با آن چیزی است که در ایران وجود دارد.

 در هر حال، بعضی از اسامی و عناوین هستند که همراهی آنها با فیلمها نهایتا در تقسیم ظرفیتهای نمایشی و تبلیغاتی برای فیلم تأثیر تعیینکننده دارد

متن کامل گفت و گوی بانی فیلم با محمدرضا گلزار

گفت وگو با محمدرضا گلزار،به بهانه انتخاب در نظر سنجی سایت بانی فیلم
طرف مردم ایستاده ام

بانی فیلم آنلاین:گروه سینمای ایران-علیرضا پورصباغ: مروری به فیلم های کارنامه محمدرضا گلزار نشان دهنده این نکته است که اغلب این آثار با توفیق تجاری مواجه شده اند. در واقع گلزار یکی از چهره های برتر اقتصاد سینمای در یک دهه اخیر است . بازیگری که مردم دوستش داشته اند و به خاطر این علاقه حتی به تماشای فیلم های معمولی اش نیز نشسته اند. خیلی ها در آرزوی رسیدن به جایگاه سوپراستاری در سینما تلاش کردند وعده ای هم متوهم شدند که چنین جایگاهی دارند .در مورد گلزار اما به نظر می سد هم اتفاق نظر دارند که او سوپر استاری موفق و محبوب است. بعد از نظر سنجی جنجالی در سایت روزنامه بانی فیلم که میان 12 بازیگر انجام شد محمدرضا گلزار توانست رتبه نخست را کسب کند و با میزان رای 127611 در جایگاه نخست بایستد. چنین اتفاقی باز هم یک اصل مهم را ثابت کرد که ذائقه سوپر استاردوستی مخاطب ایرانی را نمی توان از او گرفت . به همین بهانه و لطف مخاطبینی که در این سنجی شرکت کردند فرصتی پیش آمد تا با ستاره ای که در نظر سنجی ها در جایگاه نخست ایستاد گفت و گو کنیم .

t t t

3در نظر سنجی روزنامه بانی فیلم محمدرضا گلزار رتبه نخست را به دست آورد. از این انتخاب مردم چه حسی دارید.

باید درهمین گفتگویی که تقریبا پس از دو سال محقق شده از همه آنها  تشکر کنم . مردم مهربان و دوست داشتنی که  لطفشان همیشه شامل حال من شده  و همراه من بودند. همچنین دوست دارم تشکر ویژه ای از گروه گلزاری ها بکنم . باید بدانند که عاشقانه دوستشان دارم . در ضمن برای همه کسانی که در این نظر سنجی به من رای ندادند هم احترام زیادی قائلم چون من و همکارانم  عضو یک خانواده ایم.

3اشاره کردید این گفتگو پس از دو سال نیم امکانش فراهم شده است سئوال اساسی من این است که پس از ساخت ایران ، غیبت طولانی داشتی،  طبیعتا عده ای می خواهند در مورد غیب شما و حضور نیافتن در آثار سینمایی مطلع شوند .

البته عمر این غیبت تقریبا بیشتر از یکسال و چند ما ه  نیست . پس از اتمام مجموعه ساخت ایران مدتی آمریکا بودم، سپس رفتم لندن، که در آنجا دوره ای را گذراندم، که سر فرصت راجع به این دوره صحبت   خواهم کرد. بعد از لندن هم مدتی در کشور امارات بودم. حالا هم که بصورت جدی مشغول خواندن فیلمنامه هایی هستم که به من پیشنهاد شده است.

3در آن مقطع در خبرها آمده بود که قرار است در فیلم مسعود کیمیایی بازی کنید. حتی سر صحنه فیلم «متروپل» هم حاضر شدید؟

ـ زمانیکه پیشنهاد بازی در متروپل مطرح شد تازه به ایران بازگشته بودم. مشغله کاری زیادی داشتم و در نهایت شرایط به گونهای رقم خورد که نتوانستم در خدمت آقای کیمیایی باشم. امیدوارم روزی افتخار همکاری با ایشان نیز نصیب من شود.

3از کشورهای دیگر هم پیشنهاداتی داشتید ؟

بله از کشورترکیه و کشورهای عربی  چند پیشنهاد مهم داشتم. دو تا پیشنهاد هم در آمریکا داشتم. ولی به دلایلی این پیشنهادها را نپذیرفتم...

3 در این مدت فیلم نامه هم نوشتید، کار جدیدی در دست دارید؟

دارم ...  در مدتی که خارج از ایران بودم قصه ای در ذهنم شکل گرفت  که به تدریج تکمیلش می کنم ، داستان مردی است که با داشتن یک پسر و دختر از همسرش جدا شده و مجبور به ترک کشور است .... این مهاجرت و مشکلاتش در خارج از کشور داستان این فیلم است .... 

3تصمیم دارید پس از تکمیل فیلمنامه  خودتان آن را کارگردانی کنید؟

نه دوست دارم این فیلم بازی کنم. راجع به  کارگردانی همیشه از من سئوالاتی می شود، اما کارگردانی دغدغه من نیست، حضور دوباره درسینما  برای من  خیلی مهم است ،  اما ترجیح می دهم  یک کار متفاوت و خوبِ سینمایی را شروع کنم که از آن انرژی بگیرم ... دوست ندارم این حرف ها جنبه شعاری به خود بگیرد، اما برای من انرژی گرفتن از مردم پس از اکران موفق یک فیلم بسیار مهم است.

3چه ملاکی  در انتخاب فیلمنامه هایی که به شما پیشنهاد می شود برای شما اهمیت داشته است ؟

من اشتباهاتی را در انتخاب هایم  داشته ام و آنها را می پذیرم. سعی می کنم  ریسک در حوزه بازیگری را به حداقل برسانم. برای من نام و جایگاه کارگردان  مولفه مهمی در انتخاب کار به شمار می رود اما رضایت مردم حائز اهمیت تر است. در حال حاضر هم اگر هر روز نباشد اما  یک روز در میان فیلمنامه میخوانم، اما متاسفانه با فیلمنامه ها ارتباط برقرار نمی کنم ...

3یعنی فیلمنامه ای نظر شما را جلب نکرده؟

 تا این ساعت نه. متاسفانه الان خیلی از فیلم نامه ها  قبل از خواندن قابل پیشبینی اند و مردم نیز  بیشتر از بیست دقیقه در سینما  دیدنشان را تحمل نمی کنند.

3این ضعف به جریان تهیه کنندگی بستگی دارد ؟

نمیتواند بی ربط باشد. باید برای فیلمنامه وقت و هزینه کرد. که این مهم توسط تهیه کننده تسهیل می شود.

3کارگردانان شناخته شده زیادی و علاقه مند بودند  با شما کار کنند. اما این علاقه مندی در شما وجود دارد که با کارگردانهای جوان کار کنی ؟دلیل خاصی دارد ؟

من با کارگردانان با تجربه ای  همچون مرحوم ایرج قادری و آقایان سیروس الوند و فریدون جیرانی کار کردم. در جاهایی هم ترجیح دادم با جوانتر ها کار کنم. 

3راجع به اینکه مردم کمتر سینما می روند می خواهی بشتر صحبت کنیم ؟به عنوان بازیگری که می تواند عاملی برای جذب مخاطب باشید دلیل رو به افول بودن سینما را چه عواملی میدانید؟

دلایل متعددی دارد که همه ما می دانیم. ببینید مردم دسترسی به فیلم های روز دنیا را دارند، شبکه های ماهواره ای هم هست، گرانی و مشکلات اقتصادی هم جای خود ... در مورد سالنهای سینما هم که سال ها ست کار قابل توجهی نشده است. حالا با این فیلمنامه ها و فیلمهای  دم دستی  و سطحی چه توقعی باید داشت؟ خیلی از کارگردانهای بزرگی که همیشه فیلم های خوبی را  از آنها شاهد بودیم نیز،  واقعاً نمی دانم از تلاش خود کاسته اند یا توقعی که ما از آنها داریم را برآورده نمی کنند، یادم هست من در یک دوره ای آثار این عزیزان را روزی دوبار می دیدم.

3همیشه عدم حضور شما در برخی آثار سینمایی برای مخاطبان سینما جای پرسش بوده است ؟

آثاری در کارنامه ام هست که ای کاش تن به حضور در این فیلم ها نمی دادم. اما اصولا در میان همه پیشنهادات فیلمی نبوده  که حضور در آن اثر را نپذیرفته باشم و بعدا از عدم حضورم پشیمان باشم.

3حتی در مورد عدم حضورت در «عیار 14» پرویز شهبازی ؟

آقای شهبازی جزء بهترینهاست .غیر از همکاری رفاقتی نزدیک با ایشان دارم . در آن دوره متاسفانه گرفتاریهای متعددی داشتم و نتوانستم به  این پروژه برسم. 

3دغدغه حضور در فیلم های نظیر آثار پرویز شهبازی را داری ؟

هیچ بازیگری نیست که نخواهد در چنین آثاری  بازی کند، اما دوست دارم در آثاری حضور پیدا کنم که  رضایت تماشاگر را نیز همراه داشته باشد.

3حضورت در مراسم گلریزان دهلیز در نوع خودش جالب بود ؟ گفتند ما هیچ وقت زنگ نزدیم شخصا دعوت کنیم شما داوطلبانه در این مراسم حضور پیدا کردید.

من در همین گفتگو چندین بار از واژه مردم صحبت کردم. این تعلق خاطر به مردم اصلاً جنبه شعاری ندارد. وظیفه ام حکم می کرد وارد شوم. جان یک انسان در میان بود،  فرهنگ سازی برای ترغیب مردم به امور خیریه بخشی از وظیفه بازیگران مردمی است. من سالها مشاورهنری سازمان بهزیستی استان تهران بودم اما  لزومی ندیدم  برای انجام امور خیر نمایش های عجیب و غریب برگزار کنم.

3اما ظاهراً دوست ندارید با حضور در چنین مراسمهایی خبرساز شوید؟

شما از زوایه دیگری به این موضوع  نگاه می کنید.  طبیعی است رضا گلزار تلاش می کند  وخیلی علاقه مند به این جریان و فرهنگ سازی است، اما  عده ای از زاویه دیگری به این موضوع نگاه می کنند. آنها تصور می کنند  من شوء تلویزیونی اجرا میکنم. ترجیح می دهم تا آنجایی که موثر واقع شوم در این کمک رسانی چراغ خاموش عمل کنم.

3اگر فیلمنامه ای با همین مضمون دیه پیشنهاد شود در آن فیلم حضور پیدا می کنی؟

اگر فیلم نامه خوبی باشد چرا که متاسفانه وضعیت سینما خیلی بحرانی است. عزیزان فیلمنامه نویس متعهد و صاحب نام  باید چنین دغدغه های مردمی را دستمایه نگارش فیلمنامه های مطلوب قرار دهند.

3با توجه به دغدغه های مردمی ،اشتیاق مردم را در نظر می گیرید یا منویات فیلمساز را؟

همین نظر سنجی بانی فیلم موید نکات بسیاری است. نظر سنجی راجع به تعدادی از بازیگرانی است که پیش زمینه فعالیتی 15 ساله دارند.  به نظرم خروجی یک دهه فعالیت برای مردم اهمیت و اعتبار بیشتری دارد. بنا براین من هر موقع می خواهم کاری را انتخاب کنم ترجیح دادم سلیقه مردم مد نظرم باشد و این مسئولیتم را نیز سنگین تر کرده است.

3چگونه خودت را مماس با سلیقه مردم می کنید ؟

ما مردم باهوشی داریم، من خودم را در جایگاه مخاطب سینما قرار می دهم ،مثلا وقتیکه احساس می کنم مردم با توفیق اجباری همذات پنداری می کنند انتخاب و حضور در این فیلم برایم در اولویت قرار می گیرد. مادامیکه احساس کنی با مخاطب باهوشی طرف هستی می توانید 50 درصد موفقیت فیلم را حدس بزنی .

3چرا گلزار در نقش منفی و یا ضد قهرمان حاضر نمی شود پیشنهادات متفاوتی هم به شما شده . آیا به نظر و سلیقه مردم  باز می گردد ؟ 

دقیقاً... خیلی از منتقدان شاید نپذیرند، اما من مستقیم با مردم در ارتباط هستم و می دانم چه نقش هایی را دوست دارند از من ببیند. دوست دارم نقش های متفاوتی را تجربه کنم به شرط اینکه کلیت اثر را مردم دوست داشته باشند. اما وقتی نقش خاصی را مردم پس می زنند چرا باید چنین کاری را انجام دهم.

3ترجیح می دهید در کدام گونه کمدی بیشتر حضور پیدا کنید؟

کمدی  موقعیت. حضور در چنین کمدی هایی به نوعی ریسک به حساب می آید. چون موقیعت  کاملا لب مرزی است ؛یا خیلی دوست داشتنی می شود یا خیلی اطواری ؛ میانه ندارد.کمدی موقعیت را خوب می شناسم.فیلم هایی  مثل کما ،آتش بس ،توفیق اجباری ،شش بش کارهای کمدی موقعیتی هستند که من مرز و حفظ  ایجاد تداوم حسی را به خوبی در آثاری از این دست درک می کنم و اجرایش برایم هیجان انگیز است.

3مانی حقیقی بارها در رسانه های اعلام کرد اگرآقای گلزار تمایل نشان دهد حاضر است «پذیرایی ساده» را دوباره با حضور شما بسازد ،چرا حضور در این فیلم محقق نشد ؟

من مانی عزیز را خیلی دوست دارم حرفهایی که در مورد باسازی پذیرایی ساده زده است لطفی است که ایشان به بنده دارند. شاید زمینه همکاری دیگری فراهم شود. خاطرم نیست چه اتفاقی پیش آمد که این همکاری محقق نشد.

3قرار است ساخت ایران از شبکه IFILM  پخش شود ،واقعا این اتفاق بسیارمهمی است که این سریال از رسانه ملی پخش می شود اما تا حالا تمایلی نداشتید که به مدیوم تلویزیون نزدیک شوید؟

اینجوری نیست که دلم نمی خواسته به تلویزیون نزدیک شم، چگونگی اش برایم اهمیت داشته است. به هرحال خوشحالم این سریال از آی فیلم پخش می شود. من سریال ساخت ایران را  دوست دارم، یکسری از مردم موفق نشدند که این سریال را ببینند، گروه علاقه مند دیگری  با دقت کمتری دیدند ، چون در شبکه نمایش خانگی به صورت منظم توزیع نشد. در حال حاضر خوشحالم که این سریال از شبکه IFILM پخش می شود و مردم می توانند آن را مرتب ببیند.

3خیلی از سوپراستارها اعتقاد دارند که حضور در تلویزیون به شکوه سینمایی و ارزش های یک بازیگر  لطمه می زند .

من اعتقادم این است هر کاری را اگر به جا انجام بدهی   نه تنها چیزی از تو کم نمی کند بلکه کمک کننده هم خواهد بود.  اما سریالی نبوده که من ببینیم و بگویم ای کاش در آن بازی می کردم .

3حضور در سریال های تلویزیونی را با چه شرایطی می پذیرید ؟

 سریال سازهایی هستند  که مختصات این مدیوم را می شناسند و کارهایشان را دوست دارم اگر پیشنهادی از این عزیزان داشته باشم راجع آن فکر میکنم. البته اگر فیلمنامه اش را دوست داشته باشم کار خواهم کرد .

3فکر نمیکنم تا به حال فیلمهای شما از تلویزیون پخش شده باشد...

 هیچکدام از فیلمهای من تا کنون از صدا و سیما پخش نشده است ، اگر هم پخش شده من حضور ذهن ندارم و خاطرم نیست .

3یعنی پخش سریال ساخت ایران از Ifilm  نخستین انعکاس فعالیت شما به عنوان بازیگر از مدیوم تلویزیون است ؟

البته دوبار حضور تلویزیونی داشتم ، یکبار در لحظه سال تحویل بود و یکبار هم در شب شیشه ای. 

3فکر کنم بازخوردهای خوبی داشت و جزء پر بیینده ترینها بود...

 شب شیشه ای که در آن حضور داشتم  پر بیننده ترین برنامه این مجموعه  بود با چهارصد و هشتادو پنج هزار پیامکی که دریافت کرد. طبیعتا پخش سریال ساخت ایران توسط آی فیلم مرا خوشحال می کند و  به قولی آشتی کنان صدا و سیما با گلزار است!

3تفاوت  تجربه سریالی که برای شبکه نمایش خانگی بازی کردی   با حضور در فیلم های سینمایی چیست ؟

خیلی متفاوت است . تجربه عجیب و غریبی برای من بود. با آقای لطیفی کار کردن خیلی لذت بخش است . هر کس با او کار کرده این موضوع را عنوان می کند .

3راجع به نسل فیلمسازانی که آثارشان بازتاب بین المللی دارد مثل اصغر فرهادی چه نظری دارید ؟

آقای فرهادی یادآور لحظات شیرین  برافراشته شدن سینمای ایران در سطح جهانند. او تنها کسی است که توانسته چنین افتخار بزرگی برای سینمای ما به ارمغان بیاورد. ایشان را خیلی دوست دارم...

3با توجه به اینکه فعالیت موسیقیایی بخشی از دغدغه های شما به حساب می آید کمی در مورد گروه موسیقی ریزار توضیح دهید و از دورنمای فعالیت های این گروه موسیقی بگویید .

من یک بند(گروه) موسیقی دارم به اسم ریزار؛ مخفف رضا گلزار است و کنسرتی را با حضور مازیار فلاحی ،امیر تبری، سهراب پاکزاد و بابک جهانبخش ترتیب دادم. در کنسرت دوم مازیار فلاحی و  روزبه نعمت الهی حضور داشتند. نخستین کنسرت ما در اریکه ایرانیان و کنسرت دوم در برج میلاد برگزار شد ... در حال حاضر تمرینات موسیقی داریم ،در این بند درام و پرکاشن می زنم. در این دو کنسرت هم درام نواختم . در کنسرت بعدی هم اگر قرار باشد برای گروه ریزار خواننده ای را دعوت کنم ممکن است از میان سه ساز گیتار ، درام(جاز) یا پرکاشن یکی را انتخاب کنم .

3مازیار فلاحی و بابک جهانبخش با بند شما معرفی شدند ؟امکان دارد خواننده ای دیگری را با این بند معرفی کنی ؟

مازیار و بابک پیش از همکاری با ریزار  فعالیت های موسیقی داشته اند اما فلاحی اولین و دومین کنسرت خودش را با گروه ریزار اجرا کرده است. مازیار دوست خوبی است ، منم خیلی دوستش دارم. اگر خواننده ای را پیدا کنم و مردم استقبال می کنند، حتما از آنان دعوت خواهم کرد.

3فعالیتهای دیگری هم دارید؟

من درکنار فعالیت بازیگری در سینما، موسیقی هم کار می کنم، در ضمن قصد دارم با در حیطه سینما با همراهی یک گروه اقتصادی که زیر نظر من فعالیت میکنند موسسه فرهنگی برای تولید آثار فرهنگی راه بیاندازم. امیدوارم اتفاقات خوبی که در این کشور در حال افتادن است شامل حال سینما هم بشود.

3حرف آخر...

ـ از روزنامه بانی فیلم تشکر میکنم که در این مدت رأی گیری کار طاقت فرسایی انجام داد و توانست با حوصله این نظرسنجی را به سرانجام برساند. ضمن اینکه در پایان از دوستانی چون بردیا گلزار، علیرضا شمس، حمیدرضا حسینی، امیرحسین فرزانه، دکتر فرزین سرکارات و دکتر ناصر تشکر میکنم که همواره در کنارم بودند.

ساخت ایران

سریال ساخت ایران امشب ساعت ٢١:٣٠ از شبکه ى آى فیلم!حتما تماشا کنید.....


شب شیشه اى

 

متن مصاحبه  برنامه شب شیشه ایی با محمدرضا گلزار

 

رشیدپور:در 30 خرداد ماه 1386 به بینندگان تیز بین شبکه 5 رسانه ملی سلام عرض میکنم.این آخرین برنامه شب شیشه ای است .میهمان امشب برنامه ما بازیگر دوست داشتنی و خوش چهره سینمای ایران است. نوازنده حرفه ای موسیقی، فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک سیالات، رتبه 5 دانشگاه آزاد در سال 1373 ، پول ساز ترین بازیگر سینمای ایران ،محمد رضا گلزار سلام شب بخیر به برنامه ما خوش آمدید.

 عرض ادب و سلام دارم خدمت شما و مردم عزیزم. سوال نظر سنجی - در کدامیک از اثرات زیر محمد رضا گلزار موفق تر بوده است؟ 1- شام آخر 2- بوتیک 3- گل یخ 4- آتش بس

 رشیدپور: محمد رضا اهل انتقاد هستی یا که نه ازت انتقاد نکنم ؟

 

م.گلزار: بله لطفاً این کار را بکنید.

 رشیدپور:  بسیاری از کارشناسان میگویند که محمد رضا گلزار فقط به خاطر قیافه قشنگش چهره و ظاهرش و با تکیه

 به چشمهای سبزش ستاره سینما شده و غیر از این چیز دیگری نبوده است.

 م.گلزار: این چه سوالی است آقای رشید پور شما مگر از روحیه هنرمندان خبر ندارید قبلاً هم گفته بودم که اگر بخواهید از این سوالات بکنید از اینجا میروم.(از سر جا یشان بلند شدند )ترسیدین؟......

 

 رشیدپور: با خودم گفتم چرا حالا یکدفعه بلند شد. - باید از هنرمندان انتقاد کرد یا نه ؟

م.گلزار: من احساس میکنم که اگر در انتقاد غرض ورزی نباشد هیچ اشکالی ندارد .

 رشیدپور: اینکه شما با ظاهر زیبا در سینما موفق شده اید را میپذیرید؟

 م.گلزار: بخاطر چهره یا فیزیک خاص وارد سینما شدن از نظر شما اشکالی دارد.

 رشیدپور:  نظر شخصی من نه.

 م.گلزار: اینکه وارد سینما بشوی اشکالی ندارد شرط اصلی ماندگاری است من امیدوارم که در این عرصه که تازه وارد آن
 

 شده ام بتوانم ماندگار بشوم


 رشیدپور:  الان به دو تا نکته اشاره کردید یکی اینکه راه درازی دارم یکی اینکه می خواهم ماندگار بشوم کسی که

 نگاهش به سینما این بوده حتی فیلم اولش هم چنگی به دل نمی زند اگر نگاه شما این بوده فیلم اولت فیلم غیر مترقبه ای

 نیست فیلمی نیست که بشود روی آن حساب کرد .

 م.گلزار: فیم اول برای من که هیچ اطلاعاتی در مورد سینما نداشتم در بدو ورود. من خیلی اتفاقی وارد این عرصه شدم توسط آقای قادری و اینکه وقتی که وارد شدم سعی کردم بر دانش و تجربه سینمائی ام اضافه بکنم کما اینکه من حرف شما را نمی پذیرم کار سام و نرگس را من به عنوان کار اول دوست میدارم در آن زمان من هیچ پیش زمینه ذهنی نسبت به سینما نداشتم اگر کارنامه سینمایی من را تماشاکنید یک روند روبه رشدی در آن خواهید دید باز هم باید تلاش بکنم با این حال میدانم که ضعفهایی هم در کار من بوده و هست جبران میکنم.

 رشیدپور:  اگر این روند رو به رشد شما را بپذیریم محمد رضا گلزار در همین اواخر هم اشتباهات کمی را مرتکب

 نمی شود فیلمهایی از شما روی پرده میبینیم که میگوییم که محممد رضا که میگفت من می خواهم روند رو به رشد

 داشته باشم پس چه شد ؟

م.گلزار: ببینید فیلمی را که قرار است بازی بکنی از ابتدا نمی دانی که چه اتفاقی قرار است در آن بیافتد نام کارگردان حرفه

 ای و فیلمنامه پتانسیل خوبی دارد کستینگ خوب ، همه نشان می دهند که در آن باید اتفاق خوبی بیافتد و هیچ اطلاعی

 نسبت به نتیجه کار نداری و شرایط سینمای ما را نیز که میدانید اگر فیلمی ضعیف از آب در آمده است دلایلش اینها بوده

 است.

  رشیدپور:  یعنی بیشتر به اسمها نگاه کردی و فیلمنامه را دید ی که پختگی دارد .

م.گلزار: معمولاً اکثر کارگردانها قبل از شروع فیلمبرداری می گویند ما باهات همکاری میکنیم فیلم نامه جای عوض شدن

 دارد نظرات شما حتماً دیده خواهد شد ولی این اتفاق گاهی اوقات نمی افتد . ولی در بعضی فیلمها این اتفاق می افتد مثلاً کار

 آقای نعمت الله .

  رشیدپور:  من احساس می کنم که محمد رضا گلزار در فیلم آقای نعمت الله که اولین فیلمش هم است چقدر بازی خوبی

 از خودش به جا میگذارد کاندیدای دریافت جایزه از یک جشنواره معتبر سینمایی میشود چطور است که با یک کارگردان

 نا شناس می تواند بازی خوبی را از خودش به نمایش بگذارد ولی با یک کارگردان معتبر در این اواخر خیر؟

 

 م.گلزار: این را که میگویید من یاد یک جمله ای می افتم از جیمز دینک که همیشه در ذهن من است ایشان گفته اند که اگر بازیگری صحنه ای را آن طور که کارگردان میخواهد اجرا بکند، این کار خاصی نیست. یعنی هر آدمی با یکسری خصوصیات فیزیکی می تواند آن کار را انجام بدهد بهتر اینکه بازیگر مسیر را از کارگردان بگیرد طبق آن مسیر شرایطی که خودش میخواهد را ایجاد بکند تابع دستورات بودن کار خاصی نیست .

  رشیدپور:  یعنی کارگردان باید به بازیگر اعتماد بکند و فقط مسیر را به آن نشان بدهد؟

 م.گلزار: برای من در آتش بس اتفاق افتاد خانم میلانی اعتماد کردند کار آقای نعمت الله کار حسین لطیفی عزیز در توفیق اجباری که حتماً نتیجه اش را خواهید دید ؛ این اعتقاد من است .

 رشیدپور:  حالا که از محمد حسین لطیفی اسم بردی من لازم می دونم که به این نکته اشاره کنم که محمد حسین لطیفی

 آدم بسیار شجاعی است که قبول کرد اولین مهمان شب شیشه ای باشد بعضی مواقع نوار گفتگوی آقای لطیفی را میبینم

 که با شهامت و جرأت به سوالها جواب دادند خدمتشان عرض ادب میکنم و میگویم که قدر این شجاعتشان را میدانم

 .محمد رضا بوتیک یا آتش بس و کارهای خوبی که از تو در فیلم های مختلف دیده ایم در جشنواره فجر دیده نشد توجهی

 نشد به این بازیهای خوب ، من می خواهم بدانم که واقعاً بازی خوبی نیست ، یا توجه نشده . تحلیل خودت

 چیست؟واضح تر اینکه چرا گلزار اصلاً در جشنواره فجر مطرح نبوده است ؟

 

م.گلزار: من احساس میکنم که امر داوری امری سلیقه ای و نسبی است شاید هیئت داوران، نه انتخاب .برای اینکه هیئت

 انتخاب جشنواره 22فیلم بوتیک را لایق حضور در بخش مسابقه ندیدند گفتند پیام آموزنده و ارزش هنری ندارد حالا شاید

 خیلی عجولانه تصمیم گرفتند هیئت انتخاب برای فیلم بوتیک بهتر بود که میرفت و فیلم را تحت ذره بین قرار میگرفت الان

 بازیگران فیلم بوتیک را که ببینید. من احساس میکنم که غیر از خود من ، بازی مثلاً آقای رویگری ، خانم چهره آزاد، خانم

 گلشیفته فراهانی و آقای حامد بهداد و فیلمبرداری آقای کلاری نرفت در بخش مسابقه. فکر کنم که کمی کم لطفی شد نسبت به

 بوتیک در حالی که بعد از اکرانش مورداستقبال خیلی از منتقدین واقع شد حتی بهترین جایزه فیلم اول و دوم را به آقای

 نعمت الله دادند برای بخش میهمان .

  رشیدپور:  من میگویم که استقبال تما شاگر از یک فیلم مثلاً آتش بس که فیلم بسیار پر فروشی هم است، دلیل بر پر

 محتوا بودن یا کم محتوا بودن فیلم است یا خیر؟مردم می آیند یک فیلمی را میلیونی استقبال میکنند نظر شما چیست؟

 م.گلزار: فیلمی که با استقبال عمومی مواجه می شود یا فیلم شیکی است به نام آتش بس یا ....در مورد آتش بس هم این

 صحبت شده که پیام آموزنده ندارد یعنی آقای پسیانی دیگر با چه زبانی باید حدود 25 دقیقه از فیلم را د رمورد کودک درون

 تدریس میکرد شما این داستان کودک درون را می توانید در کتابهای مختلف مثل کتاب آقای ادوارد براون ببینید.خود خانم

لوچیا کا پاتیونه که کتاب کودک درون را نوشته ایشان در آمریکا یک سمینارهایی را برگذار میکنند که عده زیادی فیلم آتش

 بس را میبینند و راجع به آن بحث میکنند و در سایتشان هم من آدرس سایت را در اختیارتان میگذارم اگر مردم خواستند

 بعدش مراجعه بکنند و ببینند در مورد این فیلم در این سایت صحبت شده است چگونه پیام آموزنده ندارد؟

 رشیدپور:  من فکر می کنم وقتی مردم از اثری استقبال میکنند به احترام مردم ما هم احترام بگذاریم حتما ً یک چیزی

 هست که مردم به سینماها میروند و نگاه میکنند .

 

 م.گلزار: شاید این اتفاق قبلاً نبوده شاید ژانر فیلمهای کودک و نوجوان و کمدی قدیم بیشتر پرفروش بوده است ولی برای

 آتش بس محیا نشد که در بخش مسابقه وارد بشود.

  رشیدپور:  چقدر خوب است که بین فیلم پر فروش و پر محتوا خط کشی نکنیم مردم ما حتما ً از فیلمی استقبال میکنند که

 محتوایی دارد و جذب میکند به یک سمتی برویم که با ارائه یک محتوای خوب تماشاگر زیادی را به سینما بکشانیم و به

 سینما کمک بکنیم.خانم میلانی میگفتند که محمد رضا وقتی که آن سکانسی که در مورد کودک درون داشتیم فیلمبرداری

 میکردیم گریه کرد و ما تصویر برداری مان را انجام دادیم 3تا 4 ساعت نشسته بود داشت گریه میکردو به شما گفتند

 خوب اگر جنبه فیلم اینطوری را نداری خوب بازی نکن . - می خوای از پشت صحنه این فیلم بخشهایی رو ببینیم.بعد شما

 صحبت کنید. پخش پشت صحنه فیلم

 

 م.گلزار: در مورد آن سکانس باید بگویم که سکانس خیلی سختی بود برای اینکه زمانی در یک فیلمی قرار است که یک

عزیزی را از دست بدهی یک اتفاق بدی برایت می افتد شرایط برایت محیا است حس گرفته ای در طول فیلم میری و برای

 آن شرایط گریه میکنی زمانی هست که به شما میگویند بیا برای کودک درونت گریه کن کودک درونی که من تا قبل از فیلم

 آتش بس نمی دانستم که چه هست . بچه گانه گریه کردن خیلی کار سختی بود برای من.گریه من نزدیک 4 ساعت طول

 کشید و دیگر بند نمی آمد حالا من نمی دانم که کودک درونم کمک کرد که این اتفاق بیافتد خانم میلانی برایشان اینقدر جالب

بود که میگفتند خوب رضا بشین آن گوشه گریه کن و ادامه صحنه را بگیریم .

 رشیدپور: 3 تا فیلم خوب که پس از انقلاب در سینما ایران ساخته شده است کدام فیلمها بوده است از نظر خودت؟

 م.گلزار: هامون را خیلی دوست دارم کارآقای مهر جویی سگ کشی کار استاد بیضایی و آتش بس .

  رشیدپور:  شما بازیگر پولسازی برای سینمای ایران بودی من یک آماری را می خواندم که 6 میلیارد تومان در طی دو

 سال فروش کرده است فیلمهایی که شما بازی کرده اید. اولاً می خواهم ببینم که این مساله چقدر خود این آدم را مغرور

 کرده چقدر از خودش بیخود شده است و چقدر در دست مزدهایش تغییر ایجاد کرده است ؟

 

 م.گلزار: اینکه فیلمهای من پر مخاطب بوده اول لطف خدا است و بعد لطف مردم که همیشه شامل حال من بوده است آقای

 رشید پور اقتصاد سینمای ما خیلی بیماراست من اگر بتوانم برای این اقتصاد بیمارکاری انجام بدهم خوشحالم .

  رشیدپور:  یکی از کارگردانهایی که در برنامه ما شرکت کرده بودند میگفتند که اصلاً 1میلیارد تومان برای سینمای ما

 فروش چشمگیری نیست .

 

 م.گلزار: درسته برای اینکه قیاس کنید فروش 1میلیارد تومان را با فروش اقصی نقاط دنیا می فهمید که این فروشی نیست .

 

  رشیدپور:  همین نیاز سینما باعث نمی شود که ما بیشتر به طرف سینمای گیشه برویم ؟

 

 م.گلزار: خوب الان که خیلی استقبال نمی شود از سینمای گیشه.

 رشیدپور: این جان مایه حرف خودت است که مخاطب هم محتوا را هم جذابیت را باید در کنار هم ببیند . - در مجلات و

 روزنامه ها در مورد دست مزد بازیگرها می خوانیم مواقعی دست مزد های نجومی هم گفته میشود ولی وقتی رجوع

 می کنید به دست مزد یک کارگردان شاید یک دوم یا یک سوم دست مزد بازیگری است که در آن فیلم بازی کرده است فکر

 نمی کنید این ظلم بسیار بزرگی است به کارگردانی که روح او در فیلم جریان پیدا میکند دست مزدش نصف بازیگرانش

 است.

 م.گلزار: متأسفانه این معضل است که گاهی دست مزد بازیگرها بیشتر از کارگردانها است در همه جای دنیا همین است

 ولی من احساس میکنم که به آدمهای شاخص سینمایی و پیشکسوتان بیشتر باید اهمیت بدهیم یعنی باید آقای فریدون گله با آن

 همه گوشه نشینی با آن شرایط به خاک سپرده بشود یا مثلاً آقای نوذری .آقای بابک بیات با آن شرایط واقعاً ناراحت کننده بود.


 رشیدپور:  شما به عیادت آقای بیات در روزهای آخر رفتید منظور شما بیشتر اینگونه حمایت معنوی است یا حمایتهای

 مادی و از این گونه؟

 م.گلزار: به هر دو احتیاج دارند یعنی هم از لحاظ مالی که قطعاً تأمین نیستند سینمای ما بسیار سینمای فقیری است وهم از

 لحاظ معنوی که ابداً رسیدگی نخواهد شد.من پیشکسوتانی را میشناسم که سالها است که به آنها پیشنهاد کاری نمی شود .

 رشیدپور:  شنیده ام فیلمنامه هم نوشته ای؟

 م.گلزار: یک طرح فیلمنامه من دارم به نام نیش و بش(؟) که ثبتش هم کرده ام یک کار طنز موقعیت است .

 رشیدپور:  اگر زمانی قرار باشد که کارگردان باشی حاضر هستی در فیلمت بجای ستاره ها از پیشکسوتان استفاده بکنید؟

  م.گلزار: چرا که نه اگر به آن نقشها بخورند. الان اکثر فیلمنامه هایی که هست جوان گرا است .

رشیدپور: در جایی از این برنامه بجایی رسیدیم که چقدر خوب است که بازیگرانی که پر درآمد هستند و سوپر استار

 هستند در کارهای عام المنفعه شرکت بکنند کسی که بلیط می خرد و به سینما می آید و به چهره شدن آن شخص کمک

 میکند متقابلاً آن بازیگر هم یک عکس العملی در مورد جامعه اش داشته باشد تا به حال به این قضیه فکر کردی و تا به

 حال کاری از دستت برآمده که انجام بدهی ؟

 م.گلزار: خیلی دوست ندارم که در مورد این مسئله صحبت بکنم چیزی که همه میدانند این است که تیم والیبالی من دارم

 والیبال هنرمندان که من سمت کاپیتانی را دارم نزدیک 4 سال است که تأسیس شده است که ما هر سال 12 بازی در

12 شهر مختلف انجام میدهیم که عوایدش برای امور خیریه صرف می شود برای سازمان بهزیستی، انتقال خون، کودکان

 بی سر پرست، معلولین ذهنی و جسمی و کارهایی که از دستمان بر بیاید یا اگر شخص خاصی مد نظر باشد از ورزشکاران

 و بازیگران که بضاعت مالی خوبی ندارند ما این کار را انجام می دهیم


رشیدپور:راستی پدر شما بسکتبال بازی میکنند ؟

 م.گلزار: پدر من رشته اصلی اش دو میدانی بوده است .

رشیدپور: شما چند تا برادر خواهرید ؟

 م.گلزار: مگه دیشب نگفتید که وارد حریم خصوصی نشید؟

رشیدپور: اون در مورد خودم بود

 م.گلزار: این را جواب میدهم ولی دیگر نپرسین ما 4 تا هستیم 3 تا پسر هستیم و یک خواهر. من، یک خواهر و یک برادر

 بزرگتر دارم دو تا بزرگا ازدواج کرده اند من و کوچیکه در خدمت شما هستیم .

رشیدپور:هیچکدام از آنها در کار هنری نیستند ؟

 م.گلزار: خیر -

رشیدپور:بیشتر در خانواده تو را تشویق میکنند یا انتقاد ؟

 م.گلزار: در انتها جواب میدهم.

رشیدپور: بحث های خانوادگی و بحثهای جذابی که در مورد هنرمندان وجود دارد خیلی وقتها برای نشریات مختلف

 جذاب است من چند بار در برنامه گفتم که این یک نیاز سطحی است که در مخاطب وجود دارد و باید به آن پاسخ داد ولی

 بعضی وقتها احساس میکنم که بازیگرها حضور پر رنگتری دارند دچار یکسری حاشیه ها می شوند یکسری شایعاتی در

 مورد آنها در مجلات چاپ می شود و گاهی وقتها می تواند در روی ذهن مردم تأثیر منفی بگذارد چون می دانم که تو

 هم درگیر این حواشی بودی می خواهم از تو بپرسم که اصلاً نظر شما نسبت به شایعاتی که اطرافتان وجود دارد و

 چیزهایی که در مجلات و روزنامه ها چاپ می شود چیست؟

 م.گلزار: در مورد نشریات زرد به هر حال حاشیه سازی گریبانگیر همه بازیگران است من احساس میکنم که اگر وارد

 حریم خصوصی افراد نشوند ودر چهار چوب قانون باشد اشکالی ندارد گاهی اوقات است که با زندگی افراد بازی میکنند آدم

 نباید به هر ترتیبی برود و پول در بیاورد .

رشیدپور: من میگویم به قیمت زیر سوال بردن آدمها برای خودمان در آمد زایی نکنیم البته من در برنامه دیشب گفتم که

 99% اهالی مطبوعات آن ورق را حیثیت خودشان میدانند و من دست همه آنها را می بوسم اگر در صدی وجود دارد

 از آنها گلایه میکنیم.می گویم شاید یکی از دلایلی که این شایعات و اتفاقات بوجود می آید کم صحبت کردن است یعنی

 وقتی درد و دلهایمان را نمی گوییم در تریبونهای رسمی این شایعات هم بوجود می آید خودت از آدمهایی هستی که

 خیلی کم حرف می زنی شاید به همین دلیل اتفاقات و شایعات مختلف رخ می دهد.

 م.گلزار: من خیلی اهل مصاحبه نیستم آقای رشید پور احساس می کنم که مصاحبه های مختلف و شعار دادن باعث می شود

که بازیگر وارد حاشیه بشود به همین دلیل در طول این 7 یا 8 سال نزدیک 10 مصاحبه واقعی و رسمی دارم

 

رشیدپور: نمی ترسید که این کم صحبت کردن به این حواشی دامن بزند؟

 م.گلزار: به هر حال چه صحبت بکنی و چه نکنی سر خود این نشریات زرد تصمیم میگیرند و می نویسند مردم باید

 تشخیص بدهند که کدام صحت دارد و کدام نادرست است .

 

رشیدپور:یک قطعه فیلم برای شما پخش میکنیم حستان را بفرمایید. پخش بخشهایی از مسابقات جهانی وزنه برداری وبلند

 کردن وزنه توسط حسین رضا زاده

 

 م.گلزار: من فکر میکنم که هیچ ایرانی نیست که این صحنه را ببیند و مو برتنش سیخ نشود به نظر من هرکس در هر جای

 دنیا که بتواند نام ایران و ایرانی را بزرگ و با شکوه بکند باعث افتخارمان است من از صمیم قلب آرزو می کنم که همه ما

 ایرانیان بتوانیم نام ایران و ایرانی را بلند آوازه بکنیم .در ضمن به اعتقاد ات آقای رضا زاده اشاره میکنم که مطمئناً در

 موفقیت هایشان به ایشان کمک می کند .

رشیدپور: اعتقادات به موفقیت شما هم کمک کرده است؟

 م.گلزار: اعتقاد قلبی من .ببینیدآن بالا یک چیز عجیب غریبی است جایی خواندم که آنچه که خداوند به انسان داده است یک

 موهبت الهی است و انسان هیچ استحقاقی در گرفتن آن نداشته است خدا خواسته که هرچیزی را به انسان بدهد مورد دوم

 این است که آن چیزی را که به افراد داده می شود اگر به یکسری آدمهای دیگر اگر داده میشد شاید به آن صورت که بقیه

 استفاده میکنند نتوانند استفاده بکنند .پس خدا می داند که کی را کجا قرار بدهد و مورد آخر این است که هرکسی هرچقدر که

 به آن داده میشود به همان اندازه هم باید جوابگو باشد یعنی خدا به کسی هرچقدر محبت بکند باید به همان اندازه جوابگو

 باشد .

رشیدپور: شما اهل مطالعه کتابهای مذهبی هستید؟

 م.گلزار: برای شما عجیب است ؟

رشیدپور: نه عجیب نیست.

م.گلزار: من معارف اسلامی تدریس میکردم آقای رشید پور،قبل از اینکه وارد سینما بشوم زمانی که کار موسیقی میکردم

 آموزشگاه درس میدادم .اینجا بگویم که تنها آقای رضازاده برای کشور ما کسب افتخار نکرده اند کسانی زیادی هستند مثل

 آقای علی دایی ،علی کریمی، هادی ساعی و عزیزان المپیادی که به آنطرف می روند.

 

رشیدپور:موسیقی را کلاً رها کردی منو رها کن از این فکر موسیقی ؟!!

 

 م.گلزار: برای من خیلی دیگر فرصت نیست برای تمرین موسیقی. ما از صبح تا شب نزدیک 13 تا 14 ساعت را جلوی

 دوربین به سر میبریم . الان هم 3،2 تا پروژه است که من دارم پشت سرهم کار میکنم برای همین به گیتار دیگر نمی

 رسم.ولی ساز پرکاشن درام را پیگیری کرده ام .

رشیدپور: کجا تمرین میکنی با اون صدای زیادی که داره

م.گلزار: به هر صورت هدفن ....../ -

 چند تا اسم می خوانم نظرتان را بفرمایید.

  1- رضا عطاران:خوش طبع و با مزه

 2- محمد رضا فروتن:

ایشان نازنینی است که قلباً بسیار دوستشان دارم و یک سبک خاصی را آورده اند در سینما بسیار بسیار دوست داشتنی من کارهای شب یلدا ، زیر پوست شهر و قرمزشان را خیلی دوست دارم .

 3- امین حیایی:آقای حیایی که ما بعد از کما صمیمیتی را با هم داریم بسیار بازیگر مستعد و دوست داشتنی هستند.

 4- پوریا پور سرخ:عزیزی که فکر می کنم تا سوپر استار شدن فاصله زیادی ندارند .

 5- استاد عزت الله انتظامی :عاشقانه ایشان را دوست دارم الگوی بسیار خوبی هستند برای بازیگرها .

 6- استاد جمشید مشایخی:ایشان را از همین جا پیشانی شان را ماچ می کنم .

 7- پرویز پرستویی:من احساس میکنم که هر پلان بازی ایشان یک آموزش بازیگری است.

 8- ایرج قادری :من از همین جا سلام میکنم خدمتشان .ورود من به سینما از طریق ایشان بود من خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم و همیشه هم از ایشان قدر دانی کرده ام.



رشیدپور:جالب است که تو فرصتهای خوبی داشتی که در فیلمهای مختلف بازی بکنی مثل مهمان مامان و سربازهای

 جمعه که این اتفاق به دلایلی نایفتاد ای کاش می افتاد و به پرونده کاری تو اعتبار بیشتری هم میداد.

 م.گلزار: در مورد مهمان مامان من در تمامی تمرینات حضور داشتم و در خدمت استاد مهرجویی بودم من حتی آن ابزار

 گرو شکنی لباسها هم آماده بود و تمام دور خوانی ها هم من بودم ولی متأسفانه هم زمان شد با کما من در کما باید ریشم را

 میزدم ولی در مهمان مامان باید با ریش ظاهر می شدم و لی این قسمت من نشد قسمت آقای پیروز فر شد.در مورد کار آقای

 کیمیایی هم من در آن زمان تحت قرار داد با یک شرکت تبلیغاتی بودم و موهایم بلند بود . و راه هموار نشد.

 رشیدپور: آن نکته کلیدی چه بود.؟

 

 م.گلزار: من هرچه در زندگی ام دارم از پدر و مادر نازنینم دارم و می دونم که الان دارند برنامه رو می بینند دستشان را می بوسم.

 

مصاحبه نشریه فوتبال با محمدرضا گلزار



- چندی پیش نشریه تخصصی فوتبال به سراغ محمد رضا گلزار رفته و این بازیگر سینمای ایران حرفهای جالبی درباره فوتبال زده است . در روزهای داغ فوتبالی، بخشی از این مصاحبه را می‌خوانید :

فوتبال : چهره چه نقشى در سوپراستارى شما داشت ؟!

محمدرضا گلزار : سوپراستار بودن قواعد و المان هاى بسیارى دارد که همگى لازم و ملزوم یکدیگرند . قطعا" چهره و داشتن چهره اى محبوب نیز یکى از آن حلقه هاى زنجیرى است که در کنار هم باعث این اتفاق مى شود ولى قطعا" نه به تنهایى .

فوتبال : سختى هاى زندگى یک سوپراستار چیست ؟! و لذت هایش ؟!

محمدرضا گلزار : نامش سختى نیست ، من نامش را دغدغه مى گذارم ، به لطفى که خدا به انسان مى کند نام سختى گذاشتن ناشکرى است . یکى از بهترین لذت هاى سوپراستار بودن ، ارتباط با مردم است .

فوتبال : عجیب ترین صحنه اى که در برخورد مردم با خودت داشتى ؟!

محمدرضا گلزار : قطعا" طى این 12 سال خاطره هاى بسیارى اتفاق افتاده که یکى از زیباترین آن ها که طى یک سفر با تیم ورزش به کرمان اتفاق افتاد ؛ شب بود و در نزدیکى هتل اقامتمان کیوسک روزنامه فروشى بود و من رفتم که روزنامه بخرم ، دیدم جوانى به0 مجله اى که عکس من روى جلد آن بود چند دقیقه اى است که خیره شده . مکث کردم تا رى اکشن آن جوان را ببینم اما چون چند دقیقه اى گذشت ، تصمیم گرفتم با او گپى بزنم اما به محض اینکه از پشت ، دست به شانه اش زدم با جیغ و سپس فرار او روبرو شدم ! ظاهرا" آن عکس ، افکارش و حضور من او را دچار یک وهم کرده بود که باعث این واکنش شد .

فوتبال : روزى که از خاطره ها پاک شوى ، چه روزى است ؟!

محمدرضا گلزار : روزى که توکلم به خدا و باور به خودم را فراموش کنم .

فوتبال : وقتى بچه بودى هدفت چه بود ؟!

محمدرضا گلزار : هدفم موفقیت بوده و هست .

فوتبال : فکر مى کردى یک روز به یک سوپراستار تبدیل شوى ؟!

محمدرضا گلزار : فکر مى کردم موفق شوم و به هدفى که دارم برسم .

فوتبال : اتفاقى که با فکر کردن به آن ناراحت مى شوى ؟!

محمدرضا گلزار : تنگ نظرى ها و تحمل نکردن یکدیگر .

فوتبال : بزرگترین دارایى ات چه مى تواند باشد ؟

محمدرضا گلزار : اعتقادم به خدا و اعتقاد به مردم و باور خودم .

فوتبال : تا حالا از گلزار بودن خسته شدى ؟

محمدرضا گلزار : نه اصلا" .

فوتبال : وقتى بازى مى کنى ، وقتى در نقش یکى دیگر فرو مى روى ، چه حسى به تو دست مى دهد ؟ هیچ وقت نقش هایت را «قضاوت» مى کنى ؟ مثلا" ، اه ! این چه کارى بود که شخصیت فیلم انجام داد ؟!

محمدرضا گلزار : خوب این قطعا" یکى از فنون بازیگرى است که در قالب نقش قرار بگیرى و هم ذات پندارى کنى ، اما زمانى به اوجش مى رسد که تکنیکت را نیز در بازیت به کار بگیرى ، بعضى از نقش ها بر من تاثیر داشته است آنطور که با شخصیتش مشغولم کند .

فوتبال : خواهند به گلزادر دنیایى که همه مى ر نزدیک شوند ، در جایى که عکس گرفتن با گلزار براى خیلى ها آرزوست ، تو دوستان و نزدیکانت را چطور انتخاب مى کنى ؟

محمدرضا گلزار : من به لطف همه احترام مى گذارم و معمولا" دوستان را با دقت انتخاب مى کنم و طبق سلایق شخصى ام براى انتخاب دوست و رفیق ، برایم رفاقت همیشه احترام خاصى داشته است .

فوتبال : هیچ وقت تو را با کس دیگر اشتباه گرفته اند ؟!

محمدرضا گلزار : با محمدرضا گلزار .

فوتبال : از چه کسى حرف شنوى دارى ؟ چه کسى مى تواند راى تو را بزند ؟

محمدرضا گلزار : همیشه از نظر پدر و مادرم استفاده کردم .

فوتبال : یک سوال سخت ... محمدرضا گلزار با این همه دوست و آشنا با این همه هوادار ، آدم تنهایى است یا نه ؟

محمدرضا گلزار : قطعا" تنهایى هاى خودم را دارم .

فوتبال : کتاب وقت تنهایى ؟

محمدرضا گلزار : قرآن .

فوتبال : از خلوت خودت حرف بزن . جایى هست که بتوانى در آن « گلزار » نباشى ، فقط یک آدم عادى باشى ؟

محمدرضا گلزار : البته من همه جا گلزار هستم چون نام فامیلم است ( خنده ) .

فوتبال : چقدر اهل فوتبالى ؟!

محمدرضا گلزار : همیشه بیننده ى خوبى براى فوتبال بوده ام ، اما هیچوقت ورزش حرفه ایم نبوده .

فوتبال : در فوتبال هم مى توانستى به اندازه ى سینما موفق باشى ؟!

محمدرضا گلزار : اگر وارد مى شدم شاید ، اما اولویت ورزشى دیگرى داشتم و آن هم والیبال بود .

فوتبال : چرا فوتبال ایران دچار ضعف شده است ؟!

محمدرضا گلزار : این بحث بحثى تخصصى است . من تنها مى توانم آرزو کنم با توجه به چهره هاى خوبى که در فوتبال داریم موفق شویم .

فوتبال : اگر فوتبالیست مى شدى دوست داشتى در چه تیمى بازى کنى ؟

محمدرضا گلزار : تیم ملى .

فوتبال : در زندگى دروازه بان هستى یا فروارد ؟

محمدرضا گلزار : سرمربى !

فوتبال : تا حالا پنالتى دادى ؟

محمدرضا گلزار : نه چون یاد گرفته ام در 18 قدم با احتیاط عمل کنم .


مصاحبه با آویسا و برسام گلزار

مصاحبه با خواهر زاده محمدرضا گلزار

گفتگوی اختصای مجله مادران با خواهرزاده های محمد رضا گلزار

مادران :برسام چندسالته؟
9 سال مادران : کلاس سوم هستی؟
آره ، امسال میرم چهارم
مادران :شنیدم خیلی درسخونی؟
آره ، تاالان همه نمره هام بیست بوده
مادران:تو مدرسه می دونن محمدرضا گلزار داییته؟
آره ، همشون میگن خیلی شبیه داییت هستی مادران : اخلاقت چی؟ مثل دایی رضا شده؟
دایی رضا خیلی مهربونه (مکث می کند) خب ، منم مثل خودشم !
مادران :کلاس زبان میری؟
آره ، خیلی هم نمره هام تو کلاس زبان خوبه . تو کلاس هم شاگرد اول هستم
مادران:مدل بودن را دوست داری؟
خیلی زیاد ، یک عالمه عکس مدل های مختلف رو دارم . همه پسرهایی که تو خارج ، مدل لباس هستن رو جمع کردم
مادران :عکس هاتو جمع می کنی؟
آره . همه رو از عمو پیام گرفتم ، به دوستام نشون دادم ولی بهشون نمی دم
مادران :چرا؟
آخه اینا برای یه شرکت گرفته شده و عمو پیام هم گقته ، نباید کسی عکس ها رو داشته باشه
مادران:خونه مادربزرگ می ری، خوش می گذره؟
خیلی ، دایی رضا خودش بیشتر وقتا می یاد دنبال منو و آویسا ، باهم می ریم خونه مامان بزرگ و با دایی بردیا بازی می کنیم. با مامانم و بابام هم که می رم ، همش می رم دیگه… آویسا هم توی آتلیه مشغول بازی کردن با عروسک هایی است که پیام ایرایی برای کارهایش از آنها استفاده می کند. عروسک هایی از شخصیت های کارتونی که خیلی جذاب و خنده دار هستند. صدایش می کنم تا کمی با او هم صحبت شوم که محمدرضا گلزار او را بغل می کند و به سمتم می آید.
مادران :آویسا ، دایی رضا رو دوست داری؟
(سرش را به نشانه بله پایین می آورد و می گوید:) اوهوم . از این حرکتش خنده ام میگیرد .محمدرضا گلزارهم محکم او را بغل می کند و می بوسد

مادران :چندسالته آویسا ؟
3 سالمه . (اصلابه من نگاه نمی کند و همچنان مشغول بازی با یک عروسک فانتزی است.عروسک ماری که به ” فیش فیش” درشخصیت های کارتونی برای همه بچه ها آشناست)
مادران :مدرسه نمی ری؟
نه ! می رم مهد کودک
مادران:مهد کودک خوبه؟ اونجا چی کار می کنی؟
(بازم سرش رامثل دفعه قبل پایین می اندازد و می گوید:) اوهوم. نقاشی می کشیم.(مکث می کند) بازی می کنیم. شعر می خونیم
مادران:تو مهد کودک چند تا دوست داری؟
3 تا

محمدرضا گلزار می خندد و می گوید :” دوست زیاد داره ولی خوب نمیتونه بشمره دیگه.” آویسا به گفتگو ادامه نداد و با شیطنت از بغلمحمدرضا گلزارپایین آمد و به سمت درخروجی آتلیه رفت . جالب است این را هم بخوانید که برسام ، حرکاتش با سوپراستار سینمای ایران مو نمی زند . واقعا مقابل دوربین خوب ژست می گیرد.


تدریس معارف!

آقای سوپر استار و تدریس معارف

چندین سال پیش همین موقع ها بود که با محمد رضا گلزار گفت وگویی انجام داده بودند.او در این گفت وگو حرف های متفاوتی زد، حرف هایی که شاید تا به حال نزده بود. حرف هایی درباره روحیات و اعتقادات مذهبی اش. بحث از ارادت او و پدرش به حضرت امام رضا و انتخاب نام محمدرضا برای او شروع شد و به قسمت ختم شد. حرفهایی او درباره قسمت مثل معلم دینی ها بود: «قسمت آدم هر چی باشه، همون می شه، هرچند که انسان دارای اراده است، اما اراده انسان در طول اراده خداوند است و همه چیز در نهایت به اون بالا بر می گرده.» هنوز کلامش تمام نشده بود که وسط حرف هایش پریدند و گفتند چقدر مثل معلم دینی ها حرف می زنی که بلافاصله گفت: «مگر نمی دونستی معارف درس می دادم. من حدود سه سال کارم این بود و در کلاس های آموزش کنکور معرف و بینش اسلامی تدریس می کردم.»♥


مصاحبه با محمدرضا گلزار، علی عباسی و… در ویژه نامه سالگرد بانی فیلم

بانی فیلم انلاین: روزنامه بانی فیلم روز پنجشنبه منتشر نمی شود.

به گزارش خبرنگار ما، با نزدیک شدن به روز هفتم مهر سالگرد انتشار روزنامه بانی فیلم به عنوان نخستین و تنها روزنامه سینمایی کشور، قرار است این روزنامه ویژه نامه ای را روز یکشنبه هفتم مهر روی کیوسک مطبوعات بفرستد.
با توجه به تراکم مطالب ویژه نامه و دشواری های جمع آوری مطالب سالگرد، بانی فیلم روز پنجشنبه منتشر نمی شود.
(امیدواریم انتظارات به پایان برسد و شاهد اخبار خوب سوپر استار باشیم.)