دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

این وبلاگ صرفا وبلاگی برای هواداران محمدرضا گلزار است.خواهشا توهین ممنوع!
دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

دل نوشته هایی برای محمدرضا گلزار

این وبلاگ صرفا وبلاگی برای هواداران محمدرضا گلزار است.خواهشا توهین ممنوع!

آقای گوگل



چقدر ایرج قادری را می شناسید؟

ایرج قادری کارگردان، فیلمنامه‌نویس و بازیگر سرشناس و قدیمی سینمای ایران بود. ایرج قادری در 41 فیلم کارگردان، 4 فیلم نویسنده، 72 فیلم بازیگر، 9 فیلم تهیه‌کننده و یک فیلم تدوین‌گر بود. آخرین فیلم او شبکه (1389) بود.ایرج قادری در اردیبهشت 1391 به دلیل تشدید بیماری سرطان ریه در بیمارستان مهرداد بستری شد و به دلیل همین بیماری در ساعت چهار صبح 17 اردیبهشت ماه درگذشت.خاکسپاری ایرج قادری طبق خواست همسرش در همان روز مرگ او (17 اردیبهشت) و در یکی از امامزاده‌های کرج (آرامگاه بهشت سکینه) برگزار شد. طبق وصیت ایرج قادری کلیه هزینه مراسم و یادبود وی به موسسه حمایت از کودکان سرطانی اهدا گردید.

(اندیشه نوشت:ای کاش همه از ایرج قادری بیاموزند و اینگونه هزینه ها و اسراف ها برای همیشه کنار گذاشته شود و صرف کودکان یتیم و افراد محروم و بی بضاعت و بیماران شود.روح ایرج قادری شاد باد.)


 

ایرج قادری دانشجوی رشته داروسازی بود اما تحصیلاتش را در دانشگاه نیمه کاره رها کرد تا سینما را دنبال کند.وی درجریان یک نظرسنجی که حدود 5000 نفر در آن شرکت داشتند، به عنوان یکی از 23 شخص برگزیده تاریخ هنر ایران انتخاب شد.ایرج قادری یک فیلم را هم تدوین نموده که « پنجه در خاک » نام دارد.همواره از او به عنوان یکی از کارگردانانی نام برده شده که توان این را دارد تا چهره ی جدید و پولسازی را به سینما معرفی کند.او هم یکی از کسانی بود که بعد از انقلاب اسلامی ایران به دلائل نامعلومی ممنوع الفعالیت شدند!پسرایرج قادری با نام تورج ، در سال 1372 در کشور آمریکا بر اثر تصادف رانندگی جان باخت.

صحنه ورود مجدد او به دنیای بازیگری در فیلم « آکواریوم » همواره در سینماها با تشویق های مکرر تماشاگران روبرو می شد بطوریکه بسیاری تا پیش از عرضه فیلم در شبکه نمایش خانگی نمی دانستند در دقایق ابتدایی فیلم چه دیالوگ هایی رد و بدل شده!متاسفانه بسیاری از کسانی که روزی ایرج قادری آنها را به سینما و تلویزیون معرفی کرد و بسیاری از همکاران قدیمی اش در هنگام بستری شدن اش در بیمارستان، نه به ملاقاتش رفتند و نه پس از مرگش در مراسم خاکسپاری حاضر شدند!ناراحتتعجب

آیا می دانستید "محمدرضا گلزار" توسط ایرج قادری به عرصه سینما معرفی شد.؟

محمدرضا گلزار یکی از بازیگرانی است که ورودش به سینما را مدیون ایرج قادری است. قادری در جریان یک سفر به شمال با محمدرضا گلزار ( که در آن زمان یکی از نوازندگان گروه موسیقی آریان بود ) آشنا شد و از او دعوت کرد به دفتر کارش بیاید تا از وی تست بازیگری بگیرد. متعاقباً محمدرضا گلزار با فیلم « سام و نرگس » به کارگردانی ایرج قادری به سینما معرفی شد.


 

 از قدیم گفتند: دود از کنده بلند می شود.انتخاب ایرج قادری کاملا درست و بجا بود باید قدر پیشکسوتان را همیشه و در همه حال دانست.

اما آقای گوگل( دوست دانشمند من) محمدرضا گلزار را دوست ندارد قهرچرا؟جوابش را در ادامه مطلب بخوانید...چشمک


بیوگرافی محمدرضا گلزار

محمدرضا گلزار (متولد اول فروردین1356) بازیگر سینما، نوازنده گیتار، خواننده و مدل آگهی‌های تبلیغاتی ایرانی است وی در اواخر دهه 70 شمسی در ایران به شهرت رسید.گلزار در سال1379 برای نخستین بار در فیلم سام و نرگس ساخته ایرج قادری بازیگری سینما را تجربه کرد .گلزار فارغ‌التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد.

او فعالیت موسیقی خود را از سال 1376 به عنوان گیتاریست با گروه آریان آغاز کرد. او در نواختن گیتار، ارگ و پرکاشن مهارت دارد. وی همچنین قصد داشت که با گروه دارکوب کار کند که به دلایلی این همکاری پیش از آن که آغاز شود، پایان یافت. او هم اکنون یک گروه موسیقی مستقل با نام REZZAR دارد. REZZAR مخفف نام محمدرضا گلزار است و او این برند را به نام خودش ثبت کرده‌است.

به ورزش‌های اسکی، والیبال، بیلیارد و شنا علاقه دارد. کارت مربیگری اسکی دارد. به گفته خود محمدرضا گلزار، از 6 سالگی والیبال را دنبال می‌کرده‌است. وی از سال 1383 کاپیتان تیم والیبال هنرمندان بود که مسابقات آن برای کارهای خیرخواهانه برگزار می‌شد اما از سال 1386 به خاطر مشغله کاری از تیم کناره گرفت.



 او با توجه به علاقه زیاد به دنیای مد و مدلینگ توانست در سال1380  به عنوان اولین مرد فتومدل بعد از انقلاب ظاهر شود. جزو اولین مدل‌های تبلیغاتی ایران بود که عکسش برای تبلیغات ایکات بر روی بیلبوردهای تبلیغاتی رفت پس از اکران فیلم شام آخر در سال1380 شرکت ایکات از رضا دعوت کرد و او سال1381 با این شرکت قرارداد بست وی همچنین به عنوان مدل آگهی‌های تبلیغاتی شرکت‌هایی همچون چرم و شیرآوران نیز فعالیت داشته‌است.

او مدیریت مجموعهٔ Men’s club که خدمات زیبایی برای آقایان ارائه می‌دهد. روزنامه نگار و یکی از اعضای تحریریهٔ مجلهٔ رویش در سال 1387.

جوایز و افتخارات محمدرضا گلزار

در بخش تجلیل و نکوداشت دومین “جشنواره ی فیلم های ایرانی در تورنتو” در سال2010 ، از10  سال بازیگری محمد رضا گلزار به عنوان “تک ستاره سینمای ایران” تجلیل و جایزه ی این بخش به وی اهدا شد .برای فیلم شیش و بش در سومین “جشنواره ی فیلم های ایرانی در تورنتو” در سال 2011 از وی تقدیر شد .به عنوان “خوش پوش ترین بازیگر سینمای ایران” در نظرسنجی مجله “زندگی ایرانی” در سال1390برگزیده شد.انتخاب محمدرضا گلزار به عنوان “مرد شایسته ایران” در نظرسنجی مجله “پوشش” در سال 1389.کاندید بازیگر نقش اول مرد برای فیلم بوتیک در جشن “دنیای تصویر” در سال 1384.کاندید لوح زرین انتخاب ویژه سال برای فیلم بوتیک در دوره 5منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) در سال 1384.

ازدواج محمدرضا گلزار،همسر محمد رضا گلزار,نامزد محمدرضا گلزار و شایعات!تعجبتعجبتعجب

نمیدانم تاریخچه دنبال کردن ازدواج یک آدم معروف از چه زمانی شروع شد…سوالاما در حال حاضر توی کل جهان مردم به خبر ازدواج افراد مشهور اهمیت می دهند و اخبارشان را دنبال می کنند و رسانه هایی هستند که به این نیاز مردم جواب می دهند و چنین اخباری را پوشش می دهند که به این رسانه ها اصطلاحا نشریات زرد می گویند.البته این نشریات زرد همیشه هم راست و درست نمی نویسنددروغگو و خیلی وقت ها با نشر شایعات کذب یا با ورود بدون اجازه به حریم شخصی آدم های مشهور این اخبار فراهم می کنند.

 

 فکر نمی کنم  کسی بتواند به این کنجکاوی ها پایان بدهد یا جلوش را بگیرد اما  حداقل می توانیم یک مقداری این شرایط کنترل کنیم و جلوی سوء استفاده افراد سود جو که با انگیزهای مختلف از تخریب شخصیت یک نفر تا پول در آوردن از این طریق دست به این کار می زنند را بگیریم و باید سعی کنیم یک مقدار این فرهنگ در میان خودمان جا بیندازیم که باید به حریم شخصی آدم ها احترام گذاشت و تا حدی که خودشان دوست دارند از طریق رسانه های درست و به طور درست مردم در اطلاع زندگیشان قرار بگیرند.بازنده

 یک هنرمند هزار نقش بازی میکند نقش عروس- نقش داماد- نقش دزد- نقش قاتل و سایر نقشها که عکس هم گرفته می شود اینها که عکس عروسی نیست نقش هنرمند در فیلم استکلافهکلافهشایعه پراکنی ممنوع- ورود به حریم شخصی و خصوصی افراد هم ممنوع- هر فردی چه هنرمند و چه غیرهنرمند.

محمدرضا گلزار هم یک بازیگر و در واقع یک سوپراستار محبوب است که طرفداران زیادی دارد یا بهتر بگویم دلدادگان زیادی دارد و قسمت اعظم این طرفداران را خانم ها تشکیل می دهند.خانم هایی که کنجکاو هستند و می خواهند درباره ازدواج محمدرضا گلزار بدانند و دوست دارند اطلاعاتی در این زمینه به دست بیاورند و هر کدام هم انگیزه  متفاوت پیدا و پنهانی دارندنیشخند

طفلکی آقای گوگل خسته شده بس که خانمهای محترم در موتور جستجوگر گوگل می نویسند "آیا محمدرضا گلزار ازدواج کرده است یا نه؟"خندهخندهقهقهه

آقای گوگل دوست دانشمند من محمدرضا گلزار را دوست ندارد قهرچون طرفداران او طفلک آقای گوگل را خسته کرده اند بس که درباره حریم خصوصی و شخصی این هنرمند از موتور جستجوگر گوگل می پرسندکلافهخندهآقای گوگل به محمدرضا گلزار حسادت می کندشیطانخنده

همه حاشیه‌‎های آقای سوپر استار



 
با وجود اینکه ستاره‌ها همواره زیر ذره‌بین افکار عمومی و در معرض حاشیه‌ها قرار دارند؛ اما داستان محمدرضا گلزار و حاشیه‌ها، داستانی عادی نیست. گرچه ماجرای پیش‌آمده اخیر برای محمدرضا گلزار را می‌توان یکی از جدی‌ترین حاشیه‌های متعدد وی قلمداد کرد، اما تقدیر این است که گلزار با حاشیه و شایعه دست و پنجه نرم کند.

گلزار با خروج از گروه موسیقی آریان و ورود به عرصه سینما، اولین حاشیه‌ها را برای خود رقم زد که در این میان می‌توان به ماجرای نامزدی و ازدواج احتمالی محمدرضا گلزار با هدیه تهرانی اشاره کرد.

در همین حال، انتشار بلوتوث‌های منتسب به وی نیز به حاشیه‌ای عادی برای گلزار تبدیل شده بود؛ از این رو، وی در پی انتشار آخرین بلوتوث از وی که امین حیایی هم در آن حاضر بوده و این دو بازیگر را در وضیعتی غیرعادی نشان می‌داد، به پلیس امنیت شکایت کرد.

متعاقب این شکایت و با بررسی‌های پلیس، جعلی بودن این فیلم اثبات و نیروی انتظامی مشغول پیگیری آن شد.

در مورد یکی دیگر از حاشیه‌های محمدرضا گلزار می‌توان به ماجرای دستگیری وی در دوبی اشاره کرد.

ایران‌دخت در این رابطه می‌نویسد: «گلزار و گروه دارکوب در استادیوم تنیس دبی کنسرتی اجرا کردند و اعضای این گروه به تهران بازگشتند اما خبری از گلزار نبود. شایعه شد که گلزار را در دوبی در حالتی ویژه و با سرعت بیش از حد مجاز در یکی از بزرگراه‌های دبی متوقف کرده‌اند و او زندانی شده است. آن زمان خبر آمد که برای آزادی گلزار دست به دامان علی کریمی شده‌اند که در الاهلی امارات بازی می‌کرد و به مرد محبوب سیاستمداران اماراتی تبدیل شده بود.»

بنابراین گزارش، کریمی موفق شد تا با روابط خود گلزار را از حبس نجات دهد؛ گرچه ظاهراً پرونده‌ای برای او مفتوح شده و در ماجرای اخیر نیز به آن استناد شده است.

داستان کوتاه درباره شهرت و افتخار واقعی


روزی پسربچه ای به مادرش گفت:مادرکجا می روی؟ مادر گفت: عزیزم بازیگری معروف که از محبوبیت زیادی برخوردار است به شهر ما آمده است.این طلایی ترین فرصتی است که می توانم او را ببینم وبا او حرف بزنم،خیلی زود برمیگردم. اگر او وقت آن را داشته باشد که با من حرف بزند چه محشری می شود.خیال باطل و در حالی که لبخندی حاکی از شادی به لب داشت با فرزندش خداحافظی کرد. بای بایحدود نیم ساعت بعد مادرش با عصبانیت به خانه برگشت.عصبانی پسر به مادرش گفت:مادر چرا چهره ی پریشانی داری؟ آیا بازیگر محبوبت را ملاقات کردی؟ مادر با لحنی از خستگی و عصبانیت گفت:من و جمعیت زیادی از مردم بسیار منتظر ماندیم منتظراما به ما خبر رساندند که او نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود.کودک پس از شنیدن حرف های مادر به اتاق خود رفت ولباس های خود را پوشید و گفت: مادر آماده شو با هم به جایی برویم من می توانم این آرزوی تو را برآورده کنم. اما مادر اعتنایی نکرد و گفت:این شوخی ها چیست او بیش از نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.حرف های تو چه معنی ای میدهد؟ پسر با التماس گفت: مادرم خواهش می کنم به من اعتماد کن، فقط با من بیا. مادر نیز بر خلاف میل باطنی خود درخواست فرزند خود را پذیرفت زیرا او را بسیار دوست می داشت. بنابراین آن دو به بیرون از خانه رفتند. پس از چندی قدم زدن پسر به مادرش گفت: رسیدیم. در حالی که به کلیسای بزرگ شهر اشاره می کرد. مادر که از این کار فرزندش بسیار دلخور شده بود با صدایی پر از خشم گفت:من به تو گفتم که الان وقت شوخی نیست. عصبانیاین رفتار تو اصلا زیبا نبود.قهر کودک جواب داد: مادر تو در سخنان خود دقیقا این جمله را گفتی که ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود پس آیا افتخاری از این بزرگ تر است که با کسی که این شهرت و محبوبیت را داده است نه آن کسی که آن را دریافت کرده است حرف بزنی؟بازنده

تا خدا نخواهد شهرت نخواهد بود اگر او بخواهد می تواند وسیله و راههای رسیدن به شهرت و موفقیت را برای انسان هموار کند.اما شهرت و افتخار واقعی متواضع بودن - عدم غرور و خودبینی و خدا و بندگان خدا را خشنود کردن است.قلب

محمدرضا گلزار و مهناز افشار در دادگاه


جلسه رسیدگی به شکایت محمدرضا گلزار و مهناز افشار دو هنرپیشه سینما از دوهفته نامه «معما»در شعبه 76 دادگاه کیفری استان برگزار شد. به گزارش ایسنا، در ابتدای این جلسه، اتهام مدیرمسوول دو هفته نامه «معما» با عنوان پخش شایعات و نشر مطالب خلاف واقع مطرح شد و آذرتاش، نماینده دادستان، کیفرخواست مربوطه را قرائت و اعلام کرد: با توجه به شکایت شاکی خصوصی اخذ رضایت در هر مرحله از این پرونده اثرگذار خواهد بود. وی افزود: شکایت محمدرضا گلزار و مهناز افشار مبنی بر درج خبری در رابطه با در آستانه ازدواج بودن این دو هنرپیشه و قصد ازدواج آنان در نشریه مذکور به همراه چاپ تصاویری از این هنرپیشگان به صورت روبه رو در صفحات نشریه در نیمه اول مهرماه سال جاری، بوده است و بر اساس شواهد و مدارک موجود، اتهام متهم پرونده محرز و مسلم تشخیص داده شده است. در ادامه این جلسه، محمدرضا گلزار در جایگاه حاضر شد و در دفاع اعلام کرد که وکیل وی طبق مواد قانونی از او دفاع خواهد کرد.


پس از آن هومن صدر، وکیل مدافع گلزار و افشار، شاکیان این پرونده در جایگاه حاضر شد و در دفاع از موکلان خود اعلام کرد: شکایت موکلان من در ارتباط با اتهام نشر اکاذیب در شماره 22 نشریه فرهنگی، اجتماعی «معما» در نیمه اول مهرماه سال جاری است که در آن عنوان شده بود محمدرضا گلزار در آستانه ازدواج با خانم افشار قرار دارد و این امر تنها برای کسب سود از طریق فروش حاصله از نشریه صورت گرفته و به شان موکلان من تجاوز شده است.


وی ادامه داد: همچنین در این نشریه در زمینه هتک حرمت موکلان من اقدام شده و ضررهای معنوی غیرقابل جبرانی به آنان وارد شده است. در حالی که در موثق بودن خبر و کسب آن از دوستان متهمان پرونده تاکید شده بود اما این خبر منبع موثق و درستی نداشت کما این که حتی در شماره بعدی این نشریه به عنوان این که چرا خبر ازدواج گلزار لو رفت بر این مطلب تاکید و بر شایعات دامن زده شد. وکیل مدافع گلزار و افشار در این جلسه با اشاره به این که مسوولان این نشریه در این مدت در جهت دریافت جوابیه برای درج در مجله خود اصرار ورزیدند، گفت: در حالی که با ورود به عرصه خصوصی زندگی افراد حریم شخصی موکلانم را خدشه دار کرده اند و مطالبی خلاف واقع را درج کردند.


در ادامه این جلسه بابک هادزاد، صاحب امتیاز و مدیرمسوول سابق نشریه «معما» در جایگاه حاضر شد و به دفاع از خود پرداخت و گفت: ما چندین بار با شاکیان این پرونده یعنی گلزار و افشار تماس گرفته ایم تا اگر جوابیه ای از سوی آنها مطرح شود آن را در هر شماره نشریه و در هر صفحه حتی روی جلد به چاپ برسانیم اما علیرغم تماس های مکرر ما پاسخی از سوی این دو شاکی دریافت نشد و من مرتکب هیچ گونه تخلفی نشده ام. در ادامه عباس جعفری، وکیل مدافع مدیرمسوول سابق نشریه «معما» در دفاع از وی گفت: علیرغم تلاش مسوولان نشریه مبنی بر درج جوابیه شاکیان پرونده موفقیتی در این زمینه حاصل نشد و طبق ماده 23 قانون مطبوعات در صورتی که شاکیان شکایتی در رابطه با مطلب به چاپ رسیده در مطبوعات دارند می توانند جوابیه خود را برای چاپ رایگان در همان نشریه ارسال کنند اما مسوولان نشریه معما در این زمینه جوابیه ای دریافت نکردند. وی در ادامه با اشاره به اینکه اشتباهی از سوی صفحه بند مجله مبنی بر روبه رو قرار دادن عکس محمدرضا گلزار و مهناز افشار صورت گرفته است، افزود: چاپ این چنینی عکس این دو هنرپیشه این شبهه را ایجاد کرده بود که با توجه به مطلب چاپ شده در نشریه این دو قصد ازدواج دارند در حالی که این اشتباه از سوی صفحه بند مجله رخ داده بود و نشریه همواره آمادگی چاپ جوابیه را دارد.


در ادامه قاضی صارمی با بیان این که صرف ارسال نکردن جوابیه از سوی شاکیان پرونده دلیلی برای شکایت نکردن آنان نیست، اظهار داشت: نویسنده این مطلب در ابتدای متن خود با اشاره به این که هنرمندان دوست ندارند کسی وارد حریم خصوصی آنان شود و خود وی شخصا قائل به محترم بودن حریم خصوصی افراد بوده است اما درج مطالب و چاپ تصاویر معانی داشته است که منجر به شکایت دو شاکی این پرونده شده است. مدیر مسوول وقت نشریه معما در آخرین دفاعیات خود با بیان اینکه قصد سو» و ایجاد نارضایتی نداشته است، گفت: در زمان انتشار این مطالب در نشریه من قانونا مدیرمسوول نشریه نبودم چون در آن زمان استعفای خود را تقدیم کرده بودم و این استعفا»، دوم آبان ماه مورد پذیرش صاحب امتیاز قرار گرفته بود و با توجه به این که در این مدت نتوانسته ایم با شکات تماس بگیریم یا رضایت آنان را جلب کنیم از قضات دادگاه و از هیات منصفه درخواست مهلت می کنم تا در جهت کسب رضایت شکات اقدام کنیم که اگر اشتباهی صورت گرفته جبران شود. در این لحظه قاضی صارمی با بیان این که موضوع از جرایم قابل گذشت است، از وکیل شکات پرونده درخواست کرد که نظر خود را در رابطه با مهلت دادن به متهم پرونده اعلام کند که وی اظهار داشت: قصد داریم سایر نشریات از نتایج پرونده این چنینی آگاه باشند و با توجه به این که برخی از رسانه ها بیان کرده بودند کاری صورت نخواهد گرفت و شکایت ها احتمالا به جایی نخواهد رسید، ما منتظر اعلام نتیجه دادگاه خواهیم بود.

یادداشت محمدرضا گلزار در سوگ کودکان غزه

گلوله آتش و برف امید
از آسمان آتش میبارد و من به کودکان و نوجوانان فلسطینی فکر میکنم که در چنین اوضاع و احوالی آرزو میکردند که کاش در حال و هوا و شرایط بهتری قرار داشتند در شرایطی که کودکان دیگری در سایر نقاط جهان پای درخت های چراغانی شده کریسمس انتظار هدیه بابا نوئل را میکشند کودکان غزه به کدامین گناه براده های فلزی را که از آن سوی ابرها به سمتشان روانه شده است انتظار میکشند؟آنها به جز پوست نازک و لطیف و معصومشان هیچ جان پناه دیگری برای مقابله با این براده های داغ ندارند کاش آن جهان پر از امید و مهر و آرامش هرچه زودتر فرا برسد

متن محمدرضا گلزار در مجله رویش



چه بی رحم است پرده نقره ای! جنایت ها میکند این تنهایی عصر عصر عربده کشی واژه هاست با عمل چه کار؟عجب شغلی است دلالی واژه ها نیازی هم به استعداد و اطلاعات ندارد یک جین واژه پر از رنگ و لعب کارت را به راه می اندازد هیچ واژه ای انحصاری نیست سندی به نام نمیخورد بیچاره دل آدمی!انگار کسی حافظه تاریخی ندارد جان هایی هم که از این موهبت هدیه ای بردند دور جرات استفاده اش خط کشیده اند میگویند پیشکسوت تکرار نشدنی است و یادشان میرود بی تکرارها کجا هستند؟ با کدامین تخت بیمارستان انس گرفته اند؟ میدانند خانه اشان اجاره ای است پس چیزی نمیپرسند کوله پشتی شهرت سنگین است و با گذشت عقربه ها سنگینی شهرت با وجود هنرمند وصله میخورد ناخواسته میایند و کوله پشتی را میبرند فقط بدین خاطر که جنس پیری را به رخ میکشد... چه بی رحم است پرده نقره ای! هنرمند میماند و جای خالی کوله پشتی که پر از سنگینی است امان از این سنگینی بوی فراموشی میدهند هنرمند مدت هاست دل کلوز آپ تنهایی اش باقی مانده و ما بردگان واژه..از دست های سردشان بی خبر و به فکر کوله پشتی خود هستیم بی آن که بدانیم سوپر استارها هم پیشکسوت میشوند برده واژه ها نباشیم جنایت ها میکند این تنهایی! با عمل یادشان کنیم.

مردم می‌دانند مغرور نیستم

حرفهای آقای گلزار همچنان ادامه دارد: من چون شدیدا آدم روراستی هستم . زمانی احساسم در برخورد با آدمها فرق می‌کند که احساس می‌کنم با من روراست نیستند. من همان گلزاری هستم که از زمانی که خودم را شناختم بودم.

مردم می‌دانند مغرور نیستم
مردم وقتی من را می‌بیینند می‌گویند ما فکر می‌کردیم تو حتما خیلی مغرور و بداخلاق هستی. اما می‌بینند که من اینطوری نیستم چون مردم را دوست دارم.
 
گلزار مغرور یا گلزار مهربان؟
سیامک رحمانی درادامه یادداشتهای همشهری جوان درباره گلزار نوشته است: گلزار باید خوشحال باشد که طرفدارانش او را از نزدیک ندیده اند و فکر می‌کنند همان آدم حساس،شوخ طبع وجذابی است که بیشتر می‌توان روی پرده دید. این اشتباهی است که همیشه طرفداران ستاره ها دربرابر چهره های محبوبشان می‌کنند واز آن گریزی نیست. جالب است بدانید هفته نامه سینما در ستون پیامهای تلفنی این هفته خود پیامی را به نقل از خانواده ای با عنوان جمالی منتشر کرده بود و با اشتیاق خاصی در این پیام عنوان شده بود که گلزار بر خلاف تصورشان برخورد واقعا خوبی با آنها دریک مراسم اکران فیلم درسینما آزادی داشته است وای کاش بقیه بازیگران هم مثل او بودند.

پریدن با چتر
کار نکرده ای که خیلی دوست داشتم انجام بدهم خلبانی است. خیلی دوست داشتم خلبان شوم و پریدن با چتر را هم دوست دارم .اما می‌ترسم که این کار را انجام دهم و آقایان دوباره برایم حاشیه درست کنند. مگر اینکه یواشکی بروم با چتر بپرم.

ورود خانمها ممنوع
گلزار ادامه گفت وگوی خود با ایران دخت می‌گوید: من یادر خدمت خانواده هستم ویا می روم باشگاه یا در دفترم هستم. من فعلا نه کافی شاپ می‌روم ونه رستوران  .در دفترم یک عده جوان دارند کار می‌کنند که همه شان هم پسر هستند منشی های دفتر هم مرد هستند وورود خانم هم ممنوع است.
برای یکی از مراسمها رفته بودم کرمان. آنجا رفته بودم یک روز نامه بخرم دم دکه یک جوان یک مجله را برداشته بود وبدون اغراق 7- 8 دقیقه داشت به عکس من در آن مجله نگاه می‌کرد .من زدم به پشت پسر . برگشت . درآن لحظه فکر کرد که واقعا دارد خواب می بیند.داشت عکس مرا نگاه می‌کرد و فکر کرد از آسمان آمده ام.

چه کسی برای گلزار پاپوش دوخت؟
ستاره سینمای ایران در پایان حرفهای خود می‌گوید :مخصوصا تریبونی هم وجود ندارد که من بروم پشت آن تریبون و برای مردم صحبت کنم و از خودم دفاع کنم و بگویم این حواشی که درست شده همه اش دروغ است و پاپوش است .مسائل دیگری هم هست که اگر لازم باشد هم راجع به آنها صحبت خواهم کرد. مسائلی که مردم باز دارند راجع به آن صحبت می‌کنند و من حتما راجع به آن صحبت خواهم کرد.

آیا عجیب است که گلزار نماز می‌خواند؟

از سویی دیگر محمد رضا گلزار به تازگی گفت وگویی با آیدا مصباحی و آرش نصیری در هفته نامه ایران دخت کرده و به دفاع از خود پر داخته است. در بخشهایی از این مصاحبه سوال کنندگان از گلزار می پرسند: به نظر می‌رسد حواشی که دیگران در مورد ش حرف می‌زنند اصلا مربوط به شما نمی‌شود. خیلی ها هستند که خیلی اعتقادات را ندارند اما در موردش حرف می‌زنند شما دارید ونمی‌خواهید درموردش حرفی بزنید؟ گلزار نیز در جواب می‌گوید :مثلاآیا برای شما عجیب است که من همیشه نماز می‌خواندم وخوانم؟ آیا هنر پیشه ای که شلوار جین می‌پوشد اگر نمازش را هم سر وقت بخواند عجیب ناراحت کننده وتعجب آور است ؟ چرااین غیر قابل باور است ؟
گلزار در ادامه جمله ای از پاییلو کوییلو نقل می کند ومی‌گوید: کوییلو معتقد است قبل از اینکه راجع به راه رفتن کسی قضاوت کنید. چند قدم با کفشهای او بردارید. یعنی خودتان را در جایگاه وموثعیت او ببینید بعد قضاوت کنید .

حاشیه سازان دست از سرم برنمی‌دارند!


همشهری جوان در یادداشت دیگری به قلم خاطره علی نسب که از او به عنوان خبرنگار نزدیک به گلزار ذکر می‌شود می‌نویسد: در پرونده سو پر استار هیچ نشانه ای مبنی برمصرف مشروبات الکلی و ....به چشم نمی‌خورد.
در فیلم بازداشت ستاره که توسط نیروی انتظامی گرفته شده گلزار در خانه خود به همراه چند تن از دوستان خود نشسته و رفتار خلاف شرع هم نداشته است. خود سوپر استار هم نمی‌داند به چه دلیل باز داشت شده وخلافش چیست. چند روزی نمی ‌گذرد که مراحل اداری طی شده و روی توقیف گلزار خط کشیده می‌شود و سوپر استار برای اولین بار بعد از این ماجرا از خود دفاع می‌کند: اگر به جرم یکی از این تیترهایی که برایم پررنگش کردند باز داشت می‌شدم مگر به همین راحتی مشکلم حل می‌شد؟ این چند روز فقط به خاطر طی شدن مراحل اداری بود. من که عشقم ورزش است و مهمتر از همه خدا را به خود نزدیک می‌بینم. چگونه می‌توانم چنین اشتباهاتی را مرتکب شوم؟ حاشیه سازان دست از سرم برنمی‌دارند.

مخالفان آقای گلزار


رضا صائمی سر دبیر نشریه پر خواننده زندگی ایده آل در یادداشتی در همشهری جوان می‌نویسد :"تک سو پر استار سینمای ایران "این تیتر شرطی است که محمد رضا گلزار برای مصاحبه با تمام نشریات می‌گذارد .فرقی هم نمی‌کند چه یک مجله جدول و چه پر تیراژ ترین مجله کشور. اما این تیتر از کجا می‌آید؟ این عقیده ایست که شاید غیر از خود گلزار و تعدادی از اطرافیانش، کسی چندان به آن اهمیتی نمی دهد. البته باید منصف بود. وقتی در خیابان مدام تین ایجر های 15تا 20ساله برایت جیغ می‌زنند و دنیایت هم معطوف به اطرافیانی است که دوره ات کرده اند باید هم همین فکررا کنی .
آقای صائمی درادامه روایت می‌کند که دوست مشترکی پیش از بازی اخیر تیم ملی به او زنگ زده و پیشنهاد حضور در تمرینات تیم ملی را می‌دهد. این کار اگرچه برای وجه او خوب بوده بعد از چند دقیقه بااین دوست تماس می‌گیرد: برای اینکه بیایم تیم ملی چه قدر می‌دهند؟
من نمی دونم بعضی آدما چه طور به خودشون اجازه میدن که این طور در مورد آدما قضاوت کنن و برای خراب کردن اونا هر دروغی رو بگن!امیدوارم روزی از راه برسه که اونا هم به خودشون بیان و بفهمن که خدا هم همچین قضاوتی در مورد بنده هاش نمیکنه!